الهام قلبی و تشخیص حق/ اهمیت روضه و تربت

الهام قلبی و تشخیص حق/ اهمیت روضه و تربت

حجت الاسلام الهی در این جلسه نکاتی را درباره نقس الهام قلبی در تشخیص حق بیان نمودند و توصیه به خوردن مقداری تربت در اول ماه و روضه گرفتن حتی در عروسی را نمودند.
در سوگ مادر امت ام‌المؤمنین حضرت خدیجه(س)

در سوگ مادر امت ام‌المؤمنین حضرت خدیجه(س)

حضرت خدیجه (س)، بانویی که همه هستی‌اش را در راه خدا داد و در لحظات آخر عمرشان درخواستی عبای پیامبر (ص) را برای کفن نمود اما از جانب خدای متعال از بهشت برایش کفن بهشتی برایش آوردند.

روضه شب یازدهم محرم/شام غریبان

نمی‌دانم امشب باید از کدام غربت گفت؛ چه روضه‌ای خواند؛ و مصیبت کدامین غریب را بازگو نمود.آیا از بدن پاره پاره حسین (ع) بگوییم که عریان در گودال قتلگاه افتاده است؟ یا از بدن عباس علمدار که نه سر در بدن دارد و نه دست؟آیا از علی اکبر بگوییم که صورت پیامبرگونش را بر نیزه برافراشته اند؟ یا از علی اصغر شش ماهه که اینک در گهواره خاکی خویش به خواب ابدی رفته؟آیا از یاران حسین (ع) بگوییم که غریبانه در گوشه گوشه میدان جان باخته اند؟ یا از کودکان حسین (ع) که غم یتیمی و اسیری، یکجا بر آنان وارد شده است؟

شب دهم محرم/ عاشورا/روضه امام حسین(ع)

امام (ع) کشته و مجروح و خسته ، اندکی ایستاد تا نفسی تازه کند و دمی از خستگی جنگ بیاساید . در این لحظه یکی از دشمنان سنگی زد که به پیشانی حضرت اصابت کرد و خون بر صورت وی جاری شد. امام خواست آن خون را پاک کند که تیری سه شاخه و زهر آلود بر سینه و قلب حضرت نشست . امام گفت : «بسم الله و بالله و علی مله رسول الله» و سر به سوی آسمان بلند کرد و گفت : « خدایا تو می دانی این قوم مردی را می کشند که روی زمین پسر پیغمبری غیر از او نیست».

شب نهم محرم/تاسوعا/روضه ابوالفضل العباس(ع)

سرانجام یکی از لشگریان دشمن به پیکر نازنین حضرت حمله کرد و با عمود آهنین بر فرق عباس زد که سر او مانند فرق مبارک پدرش علی (ع) شکافت و بر زمین افتاد و فریاد زد: « یا ابا عبدالله علیک منی السلام ــ برادرم خداحافظ».

شب هشتم محرم/روضه علی اکبر (ع)

علی اکبر دست دور گردن اسب حلقه کرد تا بر زمین نیفتد و اسب در ازدحام دشمن و دشنه، به جای آنکه وی را به سوی خیمه‌گاه باز گرداند به قلب دشمن برد. د‍‍‍‍‍‍ژخیمان یزیدی دور اسب را گرفتند و از هر سوی بر پیکرش شمشیر وارد آوردند آنگونه که نوشته اند بدنش ریز ریز ( ارباً ارباً ) گردید.

شب هفتم محرم/روضه علی اصغر(ع)

امام (ع) دستان خود را از خون علی اصغر پر کرد و به آسمان پاشید و گفت: «هون علی ما نزل بی انه بعین الله ـ تحمل این مصیبت بر من آسان است چرا که خدای آن را می‌بیند»… در همین حال، «حصین بن تمیم» تیر دیگری افکند که بر لبان مبارک امام (ع) نشست و خون از دهان حضرت جاری شد. امام روی به آسمان کرد و اینگونه نیایش نمود: «خدایا! سوی تو شکایت می‌کنم از آنچه با من و برادران و فرزندان و خویشانم می‌کنند»…

شب ششم محرم/روضه قاسم بن حسن(ع)

آنگاه که غبار میدان فرو نشست، امام (ع) را دیدند که سینه بر سینه قاسم نهاده و وی را به سوی خیمه‌ها باز می‌گرداند در حالی که دو پای قاسم ـ شاید از شدت شکستگی‌ها ـ بر زمین کشیده می‌شد؛ و امام (ع)‌ می‌فرمود: «این قوم از رحمت خدا دور باشند و جدت پیامبر (ص) دشمن آنان باشد در روز قیامت»

شب چهارم محرم/روضه طفلان حضرت زینب(س)

هر کی می رفت تو میدون زینب می ایستاد جلوی خیمه نگاه می کرد، آماده بود یه جایی که می شد کمک حسین کنه، بره کنار بدن کمک کنه بدن بیارن، اما تا بچه هاش رفتن، عمه سادات رفت توی خیمه نشست، تا صدای هلهله بلند شد فهمید کار تموم شده هی گفتن: زینب بلند شو بچه ها تو دارن میارن.

درس اخلاق زیارت نیابتی درس اخلاق
logo-samandehi
error: حق تألیف را رعایت کنید