خاطره ام از پنجاه و سومین سالگرد آیت الله بروجردی (ره)+ سخنرانی استاد فاطمی نیا۱۳۹۱
این روز ها سالگرد بزرگ مرجع فقید شیعیان جهان آیت الله العظمی بروجردی (ره) بود که به این بهانه خاطره ام را از شرکتم در پنجاه و سومین مراسم سالگرد این مرجع فقید که مربوط به سال ۱۳۹۱ شمسی می باشد را نقل می کنم. همیشه وقتی در اخبار گزارشی از برگزاری بزگداشت سالگرد مراجع
این روز ها سالگرد بزرگ مرجع فقید شیعیان جهان آیت الله العظمی بروجردی (ره) بود که به این بهانه خاطره ام را از شرکتم در پنجاه و سومین مراسم سالگرد این مرجع فقید که مربوط به سال ۱۳۹۱ شمسی می باشد را نقل می کنم.
همیشه وقتی در اخبار گزارشی از برگزاری بزگداشت سالگرد مراجع فقید در شهر مقدس قم از تلویزیون پخش می شد نارحت بودم که ای کاش نزدیک بودم یا می توانستم در این مراسمات شرکت کنم و ادای احترامی به مقام مرجعیت شیعه نموده باشم اما بعد مسافت این امکان را به من نمی داد تا اینکه با نقل مکانم به شهر قم این توفیق نصیبم شد تا در مراسم بزرگداشت ارتحال این مرجع بزگوار شرکت نمایم.
در سال ۱۳۹۱ شمسی برابر بود با پنجاه و سومین سالگرد آیت الله العظمی بروجردی(ره) بود معمولا سالگرد ارتحال مراجع را بر اساس تاریخ قمری فوت آنها می گیردند ، مراسم روز پنجشنبه۹شهریور۱۳۹۱ بعد از اقامه نماز مغرب و عشا در مسجد اعظم بود.
آن روز خودم را قبل از اذان مغرب به مسجد اعظم رساندم تا در این مراسم شرکت کنم این اولین حضورم در چنین مراسمی که با حضور مراجع معظم تقلید شهر قم بود، نماز مغرب و عشا را به امامت آیت الله امینی خواندم و بعد هم مراسم آغاز شد و بیت آیت الله بروجردی جهت خیر مقدم به مردم جلو در ایستادن و در صدر آنها آیت الله علوی بروجردی نوه آن مرجع تقلید ایستاده بود.
ورود مراجع معظم تقلید به مراسم
آیت الله صافی گلپایگانی از اولین مراجعی بود که تشریف آورند و قبل از ورودشان به مسجد اعظم ابتدا سرقبرآیت الله بروجردی رفتند ،روی قبر یک تاج گل گذاشته بودند وچند تاج گل ایستاده بلند هم کنار قبر جهت تسلیت گذاشته بودند معلوم بود این تاج گلها گران قیمت باشند پیش خودم فکر کردم کاش آن کسی این تاج گل را تهیه کرده پولش را از طرف آیت الله بروجردی بین فقرا تقسیم میکرد نه اینکه چنین تاج گلی تهیه کند که تا چند روز دیگر هم گلهایش پژمرده و اثری از آن هم نباشد متاسفانه امروزه این چنین رسم شده است.
کم کم دیگر مراجع هم آمدند، که از نزدیک تواسنتم آیت الله العظمی سبحانی-زنجانی-علوی گرگانی و همچنین پسران آیت الله وحید را از نزدیک ببینم، مراسم با تلاوت قرآن و مداحی شروع شده بود و دیگر نوبت به سخنران مراسم که استاد فاطمی نیا بود رسید، مجلس خیلی شلوغ بود و جمعیت زیادی هم آمده بودند و بعضی ها نیز از زادگاه مرجع فقید به مراسم آمده بودند و خیلی ها هم به خاطر سخنرانی استاد فاطمی نیا حضور داشتند.
سخنرانی استاد فاطمی نیا در مراسم
استاد سیر و سلوک
در چندین بخش استاد فاطمی نیا صحبت کرد که از نظر من مهمترین بخشش آن در خصوص معرفی استاد بود که ایشان دو توصیه مهم نمودند: خیلی ها به من مراجعه می کنند و از من می خواهند استادی برایشان معرفی کنم اما این روزها استادان این کار پیر شده و کهولت سن نمیگذارد بتوانند با شماها باشند حال که استادی نیست به قول آقای بهجت بهتر است به معلومات دینی یتان که از نظر اسلام مطمئن هستید عمل کنید کم کم خداهم به شما آنچه را نمی دانید یاد می دهد،مثلاً ما می دانیم نباید غیبت کنیم، پس به آن عمل کنیم و از فردا دیگر غیبت نکنیم.همچنین تلاش کنید همیشه اموال معنوی یتان را حفظ کنید و کارهای خیر و مستحبات و اعمالی که انجام می دهید را با گناه و معصیت نابود نکنید.
سرگردانی انسان و راه نجات از آن
بحث دیگر استاد فاطمی نیا به “سرگردانی انسان در عالم و راه علاج آن” بود که در این زمینه ایشان گفتند:ما معمولا سرگردان در ملک و ملکوت هستیم. این سرگردانی خصوصا برای جوانان هست و یکی باید دست ما را بگیرد لذا یک نفر را می خواهیم که ما را از این سرگردانی در بیاورد.آن که ما را از این سرگردانی نجات خواهد داد کسی نیست جز علماء و مراجع تقلید. علماء و مراجع در عصر غیبت کبری خیلی زحمت کشیده اند و خیلی حق به گردن ما دارند.
آیت الله العظمی بروجردی (ره) در بیان استاد فاطمی نیا
همچنین ایشان در بخش دیگر از بیاناتشان در خصوص آیت الله العظمی بروجردی نیز سخنانی بیان کردند و اظهار نمودند:آیت الله بروجردی اعلم من فی الارض بود و به این درجه از علم رسیدن ساده نیست. ایشان به همه ابعاد مختلف علوم اسلامی تسلط داشت و صاحب نظر بود. ایشان در علم رجال یک دریا بودند و آثار زیادی دارند.ما دانشمندان زیادی داشتیم که در تاریخ تشیع درخشیدند؛ اما یکی از شخصیت هایی که علم و معرفت را با هم جمع کرده بود آیت الله العظمی بروجردی بود.
کرامات علماء
استاد فاطمی نیا سپس درباره “کرامات علماء” توضیحاتی داد ن و آن اینکه: وقتی درباره کرامت حرف میزنیم یک وقت این کرامات “موضوعیت: دارد و یک وقت “کاشفیت” دارد،ما نباید آنقدر ساده لوح باشیم که هر کس چیزی از افراد نقل کرد آن را قبول کنیم؛ زیرا این تفریط است. افراط هم این است که بگوییم اصلا کرامت وجود ندارد و آن را قبول نکنیم. قطعا کرامت وجود دارد و انکار کرامات ناشی از بیاطلاعی و کم سوادی است.
حفظ اموال دینی و عبادات
همچنین استاد فاطمی نیا کراماتی هم از آیت الله بروجردی نقل کردند و نقلی هم از آیت الله نخودکی نمودند که علت موفقیت ایشان حفظ اموال دینی اش بوده که اگر نوری عبادی کسب می کرد آن را حفظ می کرد و مثل ما نبود که اگر شب نمازی می خوانیم فردا آن را با یک گناه و غیبت از بین ببریم و ایشان سفارش کردند که حتما اموال عبادی که کسب میکنیم را حفظ کنیم .
تجمع جوانان دور استاد فاطمی نیا بعد سخنرانیشان تازیارت حضرت معصومه س ایشان
سخن جالب استاد فاطمی نیا در سخنرانیشان این بود که از شما خواهش میکنم بعد از تمام شدن سخنرانی مراجعه نکنید و سوالهای مختلف نپرسید من از راه دوری آمده ام و حسابی هم خسته ام.
اما این حرف تاثیری نداشت بعد از تمام شدن سخنرانی هجوم مردم خصوصا جوانان به سمت استاد فاطمی نیا زیاد شد که یاد قسمتی از سخنان ایشان در مراسم افتادم که خودشان این تجمع رو از قبل پیش بینی کرده بود که گفتند:فکر کنید این سخنرانی یک سی دی از فاطمی نیا است.
ولی جوانان تشنه سیرو سلوک دور ایشان را حلقه زدن و هر کدام سوالی داشتند و استاد فاطمی نیا با خستگی مسیر و راه که داشتند اما جواب آنها را می داد و حلقه عظیمی دور ایشان جمع شده بود.
تا اینکه استاد جهت زیارت حضرت معصومه س از مسجد اعظم خارج شدند اما جمعیت زیاد نمی گذاشت ایشان بروند و بالاخره جوانان یک حلقه انسانی درست کردند و دربین آن استاد فاطمی نیا به سمت حرم حرکت کردند ولی انبوه جمعیت همچنان دور ایشان بود و در مسیر هم از ایشان یا سوال می کردند یا درخواست التماس دعا داشتند ،نکته جالب هم این بود که همه خود را به ایشان می رساندند و دستی به عبای وی کشیده و متبرک میکردند.به ضریح که رسیدیم حلقه تنگتر شد تا ایشان بتوانند زیارت کنند و عاقبت موفق به زیارت خانم حضرت معصومه س شدند و من هم در این حلقه ایشان را همراهی می کردم .
به قلم: امیرمحسن سلطان احمدی
و در پایان شادی روح تمام علمای شیعه خاصه آیت الله بروجردی فاتحه و صلواتی هدیه نمایید.
زندگینامه آیت الله العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی(ره)
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ایشان
فصل اول :
۱ – ولادت
در آخرین روزهای ماه صفر سال ۱۲۹۲هـ . ق، در خانهای از خاندان طباطبایی، در شهر تاریخی بروجرد، کودکی چشم به جهان گشود که او را حسین نامیدند. او از همان ایام کودکی، مورد مهر و علاقه سرشار پدرش، سید علی قرار گرفت و در سایه توجهات او تعلیم، تربیت و رشد یافت.
۲ – والدین
پدر بزرگوار ایشان ، مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید علی طباطبایی، عالمی جلیل القدر، موصوف به علم و تقوا، مرجع حوائج مردم، ساعی در اعلای کلمه دین و عارف به نسب بیت شریف خویش بود.۲
مادرش سیده آغابیگم ، دخت ارجمند مرحوم سید محمدعلی طباطبائی( رحمه الله) است که بانویی متدینه ، زاهده، عابده، متحفظ بر انجام مستحبات و ترک مکروهات و عالمه و پاکدامن بود.
۳ – نسب
نسب ایشان، با سی و دو واسطه به حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) میرسد. گذشته از شخصیت علمی و دینی و موقعیت بسیار ممتاز ایشان، از جانب پدران، نیاکان مادری، وارث مرجعیت و ریاست دینی می باشد.۳
شجره نامه آیت الله العظمی بروجردی(ره)۴
« هو السید حسین بن السید على بن السید احمد بن السید على نقی بن السید محمد جواد بن السید مرتضى بن السید محمد الطباطبائى بن السید عبدالکریم بن السید مراد بن الشاه اسدالله بن جلال الدین امیر بن الحسن بن مجدالدین بن قوام الدین بن اسمعیل بن عباد بن ابى المکارم بن عباد بن ابى المجد بن عباد بن على بن حمزه بن طاهر بن على بن محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن ابراهیم طباطبا بن اسمعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنی بن حسن بن على بن ابى طالب علیهم الاف التحیه والثناء .
فصل دوم :
تحصیلات
ایشان در هفت سالگی وارد مکتب خانه شد و کتاب «جامع المقدمات» را به خوبی آموخت و در میان شاگردان از امتیاز مخصوصی بر خورد دار شدند ، به طوری که ذکاوت و تیزهوشی و متانت وی زبانزد خاص و عام گردید.
پدرش چون پیشرفتش را دید، او را به حوزه علمیه نوربخش بروجرد برد و از معلم خواست تا بقیه علوم مقدماتی را به پسرش بیاموزد. بدین گونه صرف و نحو، معانی بیان، بدیع و منطق، فقه و اصول را در بروجرد آموخت.
هجرت به اصفهان
از آن جا که حوزه علمیه بروجرد، نیاز علمی او را پاسخگو نبود،به توصیه بزرگان و صلاحدید پدر، در سال هزار و سیصد و ده قمری به اصفهان مهاجرت کرد.
اساتید ایشان در اصفهان
ایشان، پس از ورود به اصفهان، در درس مرحوم حاج سیدمحمدباقر درچهای شرکت کرد.
آن استاد گرانمایه، به حضرت آیت اللهالعظمی بروجردی، بسیار اظهار مهر و علاقه میکرد؛ حضرت آیت الله العظمی بروجردی(ره) تا آخرین لحظات حیات، این استاد ارزشمند را فراموش نکرد.
ایشان هم چنین در درس جناب میرزا ابوالمعالی کلباسی و جناب سیدمحمدتقی مدرس۵ شرکت می کردند. علاوه بر فقه و اصول و رجال، در درس فلسفه دو فحل این فن، یعنی آخوند کاشی و جهانگیرخان قشقایی، حاضر شد.
بازگشت به بروجرد
ایشان بعد از چهار سال تحصیل در اصفهان، در ربیع الاول سال ۱۳۱۹هـ . ق، نامهای از طرف پدر در یافت نمود که از او خواسته بود که به بروجرد بر گردد.ایشان گمان می کرد پدرش می خواهد او را برای ادامه تحصیل به نجف اشرف بفرستد، ولی بر خلاف تصورشان ، پس از دیدار پدر و بستگان، مشاهده می کند که مقدمات ازدواج او را فراهم کرده اند.
فصل سوم :
ازدواج
آیت الله بروجردی در مدت زندگی پر بارشان سه بار ازدواج کردند.
ازهمسر نخستشان، دو پسر و سه دختر داشتندکه همه در کودکی وفات کردند، به جز یکی از دختران، به نام آغا نازنین که پس از دو سال ازدواج با عموزاده خود به نام مرحوم آقا بهاء الدین طباطبائی ، هنگام زایمان، وفات یافت.
این بانوی مجلله پس از گذشت مدتی، به دلیل بچه دار نشدنش به آیت الله بروجردی پیشنهاد کردند که شما باید صاحب اولاد باشید، لذا اجازه دهید که برای شما همسر دوم اختیار نمایم. با اجازه آیت الله این کار انجام شد. ایشان با دختر حاج محمد جعفر روغنی اصفهانی( از تجار متدین بروجرد) ازدواج کرد که نتیجه این ازدواج دو دختر و دو پسر می باشد.
همسر اول ایشان در سال ۱۳۲۶ شمسی در قم بدرود حیات گفت و در ایوان آئینه حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد.
بانوی دوم ایشان هم در بروجرد در سال ۱۳۶۴ شمسی وفات یافت و در همان جا مدفون گردید.
همسر سوم آیت الله بروجردی نیز دختر مرحوم سید عبدالواحد طباطبایی عموزاده ایشان است که پس از وفات در صحن حضرت معصومه (س) درمقبره پروین اعتصامی به خاک سپرده شد.۶
فرزندان
همان گونه که قبلاً متذکر شدیم ؛ از همسر دوم آیت الله بروجردی دو پسر و دو دختر باقی ماند.
حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن طباطبائی بروجردی در سال ۱۳۴۶هـ . ق (۱۳۰۴ ش .) در بروجرد متولد شد. «او از همان روزهای اول زندگی تحت توجه مستقیم والد ماجد خود پرورش یافته، و ادبیات عرب و سطح را در محضر پدر آموخت ، سپس در حوزه درس خارج ایشان حاضر شد. نوشتن اکثر امور استفتائی آیت الله العظمی بروجردی نیز بعهده ایشان بود. وی در سال ۱۳۲۷ ش . با یکی از بنی اعمام خود ازدواج نموده و صاحب چهار فرزند گردید.
آیت الله زاده گرامی، جوانی مؤدب، متین ، محجوب و مورد علاقه پدر و علما و فضلای حوزه بودند. آقای سید محمد حسن در صورت و سیرت و طرز برخورد و رفتار و مخصوصاً وقار و گفتار شباهت فوق العاده ای به پدر بزرگوارشان داشت.»۷ سید محمد حسن احمدی طباطبایی صاحب سه فرزند پسر به نام سید محمدصادق و سید محمدباقر و سید محمدرضا و دو فرزند دختر می باشند.
او در سال ۱۳۵۶ ش . در شهر مقدس قم دار فانی را وداع گفت و در ایوان آیینه حرم مطهر فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد.
حجتالاسلام والمسلمین سید احمد طباطبائی بروجردی (ره) در سال ۱۳۱۶ ش . در بروجرد متولد شد . ایشان نیز جوانی مؤدب ، متین ، محجوب و مورد علاقه پدر و اقوام و علمای بزرگ بود، متأسفانه در سن جوانی در سال ۱۳۵۲ش . درگذشت و در مقبره میرزای قمی در گلزار شیخان قم به خاک سپرده شد.
سیداحمد احمدی طباطبایی، صاحب چهار فرزند پسر به نام سید مجید و سید مهدی و سیدحسین و سید رضا و یک فرزند دختر می باشند.
حجت الاسلام و المسلمین سید محمدرضا (مجید) احمدی (دام عزه) از فضلای محترم حوزه علمیه قم میباشد.
حاجیه خانم ، آغا فاطمه احمدی طباطبایی ، دختر بزرگ ایشان و همسر مرحوم آیت الله سید جعفر احمدی (ره) ، صاحب دو فرزند پسر به نام سید محمد جواد و سید محمدرضا (معروف به دکتر محمد باقر ) و دو فرزند دختر می باشند. او در سال ۱۳۷۲ شمسی و در ۸۰ سالگی در قم دار فانی را وداع گفته و در مقبره آیت الله شهید حاج شیخ فضل الله نوری به خاک سپرده شد.
حاجیه خانم ، آغا سکینه احمدی ، دختر دوم ایشان است . سال ۱۳۱۲ به دنیا آمد.
او در سال ۱۳۲۸ شمسی به عقد آقای سید محمد حسین علوی طباطبایی بروجردی درآمد و در سال ۱۳۳۰در شب میلاد حضرت جواد الائمه صاحب اولین فرزند خود شد و او را سید محمد جواد نامیدند. ایشان، بعد از اخذ دیپلم در رشته طبیعی ( زمین شناسی) ، در هجده سالگی (سال ۱۳۴۸) وارد حوزه علمیه قم شد و در سال ۱۳۵۰ با دختر دایی خودش، (دختر مرحوم آقا سید محمد حسن ، پسر بزرگ آقای بروجردی)، ازدواج نمود. . ثمره این ازدواج دو پسر و یک دختر بود که پسر اولشان سید محمود، بر اثر تصادف دار فانی را وداع گفت. حضرت آیت الله حاج سید محمد جواد علوی بروجردی پس از طی مدارج عالیه امروز یکی از امیدهای حوزه علمیه قم به شمار می روند.
ایشان غیر از سید محمد جواد، صاحب دو پسر به نام سید محمد رضا و سید محمد تقی و چهار دختر دیگر هم شد.
این بانوی پارسا بعد از فوت پدر، همراه همسرش راهی تهران شد و هم اکنون در قید حیات می باشد.
فصل چهارم :
هجرت به نجف
زمانی که آیت الله بروجردی در اصفهان مشغول به تحصیل بودن، بار دیگر نامه ای ازطرف پدر به دستش رسید که از وی خواسته بود به نجف عزیمت کند، لذا در بیست و هفت سالگی به همراه برادر کوچکش سید اسماعیل، روانه نجف شدند.
زندگی و درس
آیت الله بروجردی پس از ورود به نجف اشرف، به حوزه درس مرحوم آیت الله العظمی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی وارد شده و نه سال از محضر پر فیض آن فقیه بزرگ و علمای دیگری چون: آیت الله العظمی آقا سید کاظم یزدی ، و آیت الله شریعت اصفهانی (شیخ الشریعه) در فقه و اصول و رجال کسب فیض کردند
ایشان در ایام تحصیل در نجف اشرف ، بعد از اتمام درس مرحوم آخوند ، بحث همان روز را برای جمع کثیری تقریر میفرمودند.
اجازات آیت الله بروجردی
از جمله راههای شناخت مقام والای علمی آیت الله العظمی بروجردی ، اجازات مشایخ بزرگوار ایشان است که عبارتند از :
الف ) اجازه نامه مرحوم آخوند خراسانی(پیوست ۱–۲)
توصیف آخوند خراسانی (م ۱۳۲۹ ق .) درباره این شاگرد برازندهاش ، بالاترین گواهی یک استاد درباره شاگرد خود به شمار میآید.
ب) اجازه نامه آیتالله شیخ الشریعه اصفهانی (پیوست ۱– ۲– ۳– ۴ – ۵– ۶)
مرحوم آیت الله العظمی ملا فتح الله نمازی شیرازی ملقب به شیخ الشریعه اصفهانی ، در اجازه نامه خود خطاب به ایشان، مراتب فضل و استعداد آیت الله العظمی بروجردی را ستوده است
ج) اجازه نامه سید ابوالقاسم دهکردی (پیوست ۱–۲)
ایشان اگر چه از اساتید آیتالله بروجردی(ره)نبوده است ، اما با آگاهی از مراتب دانش و فضیلت ایشان ، در سالِ (۱۳۲۰ق .) که آیت الله العظمی بروجردی از اصفهان قصد مهاجرت به دارالعلم علوی نجف اشرف را داشت، ایشان را مفتخر به صدور اجازهای از سوی خود میکند.
اجازات روائی آیت الله العظمی بروجردی
مرحوم آیت الله بروجردی علاوه بر اجازات اجتهاد، دارای شش فقره اجازه روایتی از علمای طراز اول نیز بوده است.۸
۱- آیت الله العظمی آخوند ملا محمدکاظم خراسانی.
۲- آیت الله شیخ فتح الله نمازی شیرازی، (معروف به شریعت اصفهانی).
۳- آیت الله شیخ محمدتقی اصفهانی. (معروف به آقا نجفی).
۴- آیت الله سید ابوالقاسم دهکردی اصفهانی.
۵- مرحوم علامه شیخ آقابزرگ تهرانی.
۶- مرحوم علم الهدی ملایری.
بازگشت از نجف به بروجرد و مرگ پدر و استاد
ایشان در اواخر سال ۱۳۲۸ ق، به اصرار و تأکید پدر از نجف اشرف به وطن خویش مراجعت و در میان استقبال پر شور علما و عموم اهالی بروجرد وارد این شهر شدند. شش ماه بعد از ورود ایشان، پدرش از دنیا رفت. چند ماه بعد، (سال ۱۳۲۹) آیت الله آخوند خراسانی هم دار فانی را وداع گفت.
آیت الله بروجردی حدود سی و سه سال در بروجرد اقامت داشتند. و در تمام این مدت به طور مستمر مشغول به تحصیل ، تالیف، تدریس فقه واصول بودند. اکثر آثار مکتوب و ابتکارات علمی ایشان در فقه مانند حاشیه بر عروهالوثقی، اصول، حدیث و رجال، حاصل تلاش این دوره اقامت در بروجرد است.
اعتراض به رژیم پهلوی
در سال ۱۳۴۵ ق. رئیس اداره ثبت احوال بروجرد، شخصی بهایی را به معاونت خود منصوب کرد. همچنین مراسمی با حضور زنان برهنه و وضعیت شرم آور، در سطح شهر به راه افتاده بود. این اخبار به گوش آیت الله بروجردی رسید، ایشان به عنوان اعتراض به این اعمال ناروا، بروجرد را به مقصد عتبات عالیات ترک نمودند.
فرماندار بروجرد و دیگر مسئولین شهر، مسئول اداره ثبت احوال و معاونش را برکنار و تنبیه نمودند و حضرت آیت الله بروجردی را به شهر برگرداندند. ولی آیت الله فقید بعد از چند ماه ، بر اثر دلتنگی و اعمال خلاف شرع مسئولین کشوری، به طرف عتبات رفته و در نجف اشرف ساکن گردید.
شش ماه بعد مردم اصفهان به رهبری آیت الله حاج آقا نور الله اصفهانی و برادرشان حاج آقا جمال الدین، به عنوان اعتراض به اعمال رضاخان به قم مهاجرت می کنند. با هجرت حاج آقا نورالله بسیاری از علمای بلاد نیز هجرت نموده و به آنها می پیوندند.
توجه عمده علما و متحصنین قم به نجف اشرف و پشتیبانی آیات عظام و مراجع عالی قدر عتبات: آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی ، آیت الله میرزا محمد حسین نائینی و آیت الله میرزا علی آقا شیرازی بوده است.
مرحوم آیت الله بروجردی به علت آگاهی و اطلاع کاملی که از اوضاع کشور و وضعیت حوزه های علمی ، خصوصاً قم و مشهد و شرایط خاص مردم داشتند ، طرف مراجعه و مشورت زعمای نجف قرار می گرفت.
علمای نجف با دریافت تلگراف علمای متحصن در قم به حمایت از آنان برخاسته و تصمیم گرفتند اعتراض خود را به گوش رضاخان برسانند، بنابراین آیت الله بروجردی و شیخ احمد شاهرودی را به نمایندگی از طرف خود انتخاب نمودند تا با علمای قم دیدار کنند و به تهران رفته و خواسته های علما و مهاجرین را به گوش مقامات حکومتی برسانند.
بازداشت آیت الله بروجردی
همزمان با اوج گیری اعتراضهای مردم علیه رضاخان و هجرت اعتراض آمیز روحانیان کشور به قم، آیت الله بروجردی به مرز ایران گام نهاد. مزدوران دربار، که از پیوستن او به مهاجران و رساندن پیام مراجع نجف به معترضان هراس داشتند، در قصر شیرین وی را دستگیر کردند و به پایتخت بردند.
در تهران رضا خان به دیدارش آمد . آیت الله بروجردی رضاخان را به همراهی با روحانیت و عمل به دستورات الهی دعوت می کند و چون میدانست اجازه سفر به قم و بروجرد را به او نمیدهند، فرمود بر آنم به مشهد سفر کنم.
اندکی پس از خروج رضاخان، تیمورتاش پنجاه هزار تومان نزد آن مرجع وارسته آورد. آیت الله العظمی بروجردی از پذیرش هدیه دربار خودداری کرد.
سفر به مشهد مقدس
ایشان پس از این ماجرا مستقیماً از تهران به سوی مشهد مقدس حرکت کردند و مدت هشت ماه در مشهد اقامت داشتند.
ورود ایشان به مشهد مقدس با استقبال بسیار گرم بزرگان حوزه علمیه مشهد و فضلا و مدرسین مواجه شد.
به درخواست علمای بزرگ مشهد از جمله مرحوم آیت الله حاج آقا محمد کفائی ، (معروف به آقازاده) و مرحوم آیت الله آقای حاج آقا حسین طباطبایی قمی، شبها در مسجد گوهرشاد ، اقامه جماعت نمودند . آقایان ائمه جماعات مسجد گوهر شاد و بسیاری از مساجد دیگر، نماز خود را تعطیل و به جماعت ایشان حاضر شدند. از جمله مرحوم آیت الله آقازاده با آن وجاهت و شخصیت عظیم علمی و گروهی دیگر، از ملتزمین جماعت ایشان بودند . مرحوم آیت الله قمی نیز گه گاه در این جماعت شرکت میکردند .
پس از گذشت مدت حدوداً هشت ماه (به قولی سیزده ماه)، ایشان تصمیم به ترک مشهد و بازگشت به بروجرد می گیرد. در بازگشت از مشهد، در قم توقف نمودند و به گرمی از سوی حوزه قم مورد استقبال قرار می گیرد . مرحوم آیت الله حائری یزدی، مصراً از ایشان تقاضای اقامت در قم و شروع تدریس را می نمایند. مباحثات ایشان، با استقبال فضلای قم مواجه می شود. مرحوم آیت الله حائری نیز، طلاب و فضلا را به شرکت در درس ایشان ترغیب می کنند.
فصل پنجم:
بازگشت به بروجرد
اصرار طبقات مختلف بروجرد و درخواستهای مکرر از معظم له برای بازگشت به بروجرد، باعث شد ایشان تصمیم به بازگشت بگیرند.
در بازگشت به بروجرد ، بیش از سابق مورد استقبال و توجه مردم مسلمان واقع می شوند. کمی بعد از مراجعت از سفر، رساله عملیه ایشان به فارسی چاپ شده و بدین وسیله روز به روز بر تعداد مقلدین و ارادتمندان ایشان افزوده می شود.
دوران مصیبت بار
یکی از مشکل ترین ایام اقامت ایشان در بروجرد سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۰ هجری قمری (۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰ شمسی ) و دوران فشار و اختناق رضاخان است. این دوران مصادف بود با تلاش حکومت برای برداشتن عمامه، تعطیلی حوزه های علمیه، کشف حجاب و تعطیلی مجالس دینی و مذهبی. به گفته خود مرحوم آیت الله بروجردی ، این دوران یکی از مصیبت بار ترین ایام زندگانی ایشان بوده است .
حفظ شخصیتها
مرحوم آیت الله بروجردی با درک شرایط خاص زمان، ابتدا سعی می کرد با نصیحت رؤسای محلی ، امتحان دادن طلاب برای گرفتن جواز عمامه و امثال آن ، از شدت فشارها تا حدی بکاهند، هدف اساسی ایشان در این ایام، حفظ شخصیت های روحانی ، طلاب و مردم متدین بود.
فصل ششم :
کسالت و بیماری
آیت الله العظمی بروجردی در سال ۱۳۶۴ هـ .ق برای معالجه از بروجرد به تهران آمدند و در بیمارستان فیروز آبادی مورد عمل جراحی قرار گرفت . علمای اعلام از قم ، تهران و … به عیادت ایشان شتا فتند. در این هنگام چند نفر از فقهای سرشناس حوزه علمیه قم خصوصا امام خمینی(ره) فرصت را مغتنم شمرده از آیت الله بروجردی جهت اقامت در قم و قبول مرجعیت جهان تشیع و رهبری و مدیریت حوزه علمیه قم دعوت کردند.۹ این موضوع با اصرار آقایان و استخاره به قرآن مجید، مورد قبول واقع شد. آیت الله بروجردی پس از تشرف به مشهد مقدس ، عصر پنج شنبه ۲۶ صفر ۱۳۶۴ ق . در میان استقبال بی نظیر مراجع ، علما و مردم قم ، وارد این شهر مقدس شد .
تجلیل علمای عالیقدر قم
اغلب فضلا ومدرسین سرشناس از جمله امام خمینی(ره) و آیت الله سید محمد محقق داماد و حاج آقا مرتضی حائری برای نشان دادن اهمیت دروس ایشان و تشویق فضلا به حضور درآن دروس، همراه با شاگردان خود در مجالس درس ایشان حضور مییافتند .۱۰
آیت الله سید صدرالدین صدر (از مراجع تقلید)که در صحن بزرگ حضرت معصومه(علیها السلام) اقامه جماعت میکرد ، جایگاه نماز خود را به آیت الله بروجردی واگذار کرد.
مرحوم آیت الله سید محمد حجت (یکی دیگر از مراجع وقت) ، جایگاه تدریس خود را در اختیار ایشان قرار داد .
مرحوم آیت الله سید محمدتقی خوانساری با رغبت و نشاط به عنوان احترام در درس ایشان شرکت می کرد. ۱۱
آخرین مسافرت
ایشان در این زمان یک بار دیگر ، راهی مشهد مقدس شدند و به تقاضای مردم مشهد ، ماه رمضان آن سال در جوار حرم ملکوتی حضرت امام رضا (ع) ماندند و در شبستان بزرگ مسجد گوهرشاد به جای مرحوم حاج شیخ علی اکبر نهاوندی اقامه جماعت فرمودند .
ایشان در این سفر کتابخانه آستانه مقدسه حضرت علی بن موسی رضا (علیه السلام) را فهرست نگاری نموده و به نسخه اصلی خطی کتاب رجال شیخ طوسی دست پیدا کردند و بعد از سه ماه توقف، به قم مراجعت کرد. این آخرین مسافرت ایشان به خارج از قم بود.
فصل هفتم :
ویژگیهای منحصر به فرد
آیت الله بروجردی از هوش و ذکاوتی سرشار ، بهره مند بود و دارای استعداد قوی و فوق العادهای بود به طوری که در حل اکثر مسائل سیاسی و اجتماعی بصیر و توانا بود و همواره از امور مملکت مطلع بود. بسیار دوراندیش ، مدیر و مدبر بود.
ویژگیهای اخلاقی
شناخت ویژگی های اخلاقی آیت الله العظمی بروجردی ، چراغی پر نور فراروی کسانی است که سلوک در مسیر أولیاءالله را تنها راه هدایت و سعادت خود می دانند:
۱ . اخلاص:
آیت الله العظمی بروجردی خدا را با تمام وجود باور کرده بود، هر وقت سخن از خدمات ایشان به میان می آمد می فرمودند: اخلص العمل فان الناقد بصیر ۱۲عمل خود را خالص کن زیرا بازرس عمل بسیار بیناست.
۲ . اشتیاق به دانش و معرفت :
ایشان تا آخر عمر لحظه ای دست از کسب علم ۱۳و معرفت برنداشت. در سالهای پایانی عمر ، چون دوران جوانی، شبهای بسیاری تا صبح غرق در مطالعه بود . ایشان فرموده بود که : «من از مطالعات علمی خسته نمی شوم ، بلکه هر گاه از کارهای دیگر خسته میشوم ، با مطالعات علمی خستگی خود را رفع میکنم .»۱۴
۳٫ روح سماحت و بزرگواری :
حضرت علی (علیه السلام) درحدیث شریفی می فرماید : « آله الریاسه سعه الصدر؛ ۱۵ ابزار ریاست ومدیریت سعهء صدر [ودوری از تنگ نظری] است .
از مطالبی که در زندگی ایشان بسیار قابل توجه است، روح سماحت و بزرگواری آن زعیم بزرگوار است . او در عین قدرت و توانایی، تملک نفس نشان داده، بی مهریهای مخالفان خود را با شرح صدر شگفت انگیزی نادیده می گرفت و از لغزشهای آنان صرف نظر می کرد و این خود یکی از عوامل بسیار مهم و شدید التأثیر در سازمان یافتن ریاست کامل و بلامنازع برای او بود.۱۶
۴ . عزت نفس:
آیت الله بروجردی خود را وقف عزَت اسلام و مسلمین کرده بود و در این راه از هیچ امری دریغ نکرد. او در تمام عمر عزت نفس خود را حفظ کرد و هیچ گاه دست کمک و یاری به سوی کسی دراز نکرد و تنها پناه گاهش خدا بود.
۵٫ اهتمام به شوکت اسلام :
در آخرین روزهای عمرشان وقتی خبر دادند پرفسور موریس متخصص قلب ، از پاریس برای معالجه ایشان به قم آمده است . ایشان را به حضور نپذیرفتند و از همراهان خواستند اتاق را مرتب کنند و شانهای به ایشان بدهند تا محاسن خود را مرتب کند و وقتی به ایشان عرض کردند ، اشکالی ندارد ، چون حال شما خیلی خوب نیست !! فرمود : « من امروز پیشوای مسلمین هستم ، نباید در مقابل یک بیگانه به این حال باشم.»۱۷
۶٫ مبارزه با عوام زد گی :
در مسائل مربوط به عزاداری امام حسین(ع) که گاه آلوده با کارهای خلاف میشد و بعضی حاضر نیستند تذکر لازم را به این افراد بدهند، آن مرد بزرگ ، وظیفه خود را انجام میداد ، و از هیچ چیز باک نداشت.۱۸
.۷ایمان قوی به رابطه دین و سیاست:
آیت الله بروجردی گر چه به خاطر حوادث دردناک مشروطیت که سیاست بازان عامل دست اجانب، سر رشته کار را از دست روحانیت خارج ساختند و بر کیان مسلمین ایران ضربه زدند، نسبت به بسیاری از حرکتهای سیاسی بدبین بود، ولى این امر در نگرش کلی او نسبت به مسائل سیاسی و حکومت اسلامی تأثیری نداشت به همین جهت با استفاده از مقام ولایت فقیه، کارهایى انجام میداد که گاه در نظرافراد عادی عجیب به نظر میرسید!۱۹
۸ . کظم غیظ:
آیت الله بروجردی وقتی مصلحت اسلام و دین به میان میآمد، اگر خطایی می دید به شدت عصبانی میشد. اما در امور دنیایی با خود عهد کرده بود، اگر عصبانی شود یک سال تمام روزه بگیرد و یک بار که عصبانی شد، یک سال تمام (به غیر از روزهای حرام) روزه گرفت.۲۰
۹٫ آرزوی شهادت:
آن آیت الهی تا دقایق پایانی عمر در اشتیاق شهادت بود . مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی(رحمه الله) می فرمودند :
«مرحوم آیت الله بروجردی بسیار اظهار تأسف میکردند ، به سبب این که با فراهم شدن زمینه شهادت این فیض بزرگ را درک نکردند و به مقام شهادت نایل نشدند .»۲۱
۱۰ . اتصال به غیب :
مرحوم آیت الله بروجردی در عرفان وعمل و سلوک الی الله و تهذیب نفس و… سابقه درخشانی داشتهاند.
۱۱. توسل وسیع و عمیق :
از حالات ایشان ، شدت توجه به خاندان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است. منزل ایشان در بروجرد مرکز اقامه عزا و سوگواری حضرت سید الشهداء (علیه السلام) بود و دسته های سینه زن و زنجیرزن در آن بیت شریف به عزاداری پر شور می پرداختند.
آیت الله مفتح (ره) از قول مرحوم آیت الله کمالوند نقل می کند: یک بار چشم ایشان بسیار درد می کرد، به طوری که نیاز به عینک پیدا کردند. از قضا آن ایام متقارن با ایام محرم بود و دسته های سینه زنی و زنجیرزنی آغشته به گل به منزل ایشان می آمدند. ایشان دستور دادند که قدری از گلی را که عزاداران حسین به سر خود می مالند، برای ایشان بیاورند. ایشان تیمنا مقداری از آن گل ها را برداشتند و به چشم خود مالیدند. چشمان ایشان شفا پیدا کرد، به طوری که تا آخر عمر هم بی نیاز از عینک بودند و کتاب های خط ریز را هم به خوبی مطالعه می کردند.۲۲
در دوران اقامتشان در شهر مقدس قم نیز همواره توسل به خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) را ادامه می دادند. به زیارت مرقد مطهر فاطمه معصومه، (علیها السلام) ، اهتمامی شدید داشتند و در تفخیم و تعظیم شأن والای آن بانوی معظمه، بسیار کوشا و جدی بودند.۲۳
۱۲٫ در اوج معرفت :
روزی جمعی به دیدار ایشان آمده بودند؛ یکی با صدای بلند گفت : برای سلامتی امام زمان(عج) و آیت الله بروجردی صلوات . ایشان ناراحت شدند و گفتند : « این شخص را از اینجا بیرون کنید ! چرا اسم مرا در کنار نام مبارک امام زمان (عج) قرار می دهد؟۲۴
سالی که پادشاه عربستان به تهران آمده بود، ضمن ارسال هدایایی از ایشان درخواست ملاقات کرده بود. آیت الله بروجردی این پیشنهاد را نپذیرفتند و در جواب اطرافیان گفته بودند: « این شخص اگر به قم بیاید و به زیارت حضرت معصومه(س) نرود ، توهین به آن حضرت خواهد شد و من چنین امری را به هیچ وجه تـحمل نمیکنم .۲۵
۱۳٫ دقت در صرف بیت المال :
آن حضرت با آن که در سخاوت و بلندی طبع بی نظیر بود ، در صرف بیت المال، دقتی ما فوق تصور داشت .
آیت الله سید مرتضی مبرقعی در این باره میگوید :
آیت الله بروجردی ، به تمام معنا آقا بود ، طبع بسیار بلندی داشت و بزرگ منش بود … نسبت به آقایان احتیاط را در جانب نیازمند و محتاج ، مراعات میکرد . با این حال ، در اداره زندگی و مصارف شخصی ، از صرف بیت المال پرهیز میکرد . فقط از پول بیت المال ، در بیرونی برای مراجعین یک چای می دادند . …
۱۴ . روشن بینی:
متفکر شهید ، استاد مطهری در این باره می نویسد : «یکی از مزایای برجسته معظم له که نماینده طرز تفکر روشن وی بود ، علاقه مندی وی به تأسیس دبستانها و دبیرستانهای جدید تحت نظر سرپرستان متدین بود که دانش آموزان را هم علم بیاموزند و هم دین . معظم له دیانت مردم را در بیخبری و بی اطلاعی و بی سوادی جستجو نمی کرد ، بلکه معتقد بود که اگر مردم عالم شوند و دین هم به طور صحیح و معقول به آنها تعلیم گردد ، هم دانا خواهند شد و هم متدین . آن مقداری که من اطلاع دارم ، مبالغ زیادی از وجوه و سهم امام را اجازه داد که صرف تأسیس بعضی از دبیرستانها شود.۲۶
۱۵٫ ادب ویژه و برجسته :
از مزایای بزرگ انسان ادب است که از عوامل سعادت و موفقیت به شمار می رود. حضرت آیت الله بروجردی در این زمینه نیز سرآمد بود. ادب ایشان در زندگی پر افتخار آن بزرگوار ، زبان زد آشنایان و معاشران و شاگردان اوست.۲۷
۱۶٫ تنفر از تملق گویی :
از خطرات عظیمی که حاکمان و زعما و رهبران دینی را تهدید می کند، میدان دادن به تملق گویان و چاپلوسان است. مرحوم آیت الله بروجردی با درایت خاص خود اهمیت این موضوع خطرناک را دریافته بود. از این رو از چنین اشخاصی متنفر و بیزار بودند و تنفر خود را هم به شدت اظها میکرد.
فصل هشتم:
ویژگی های علمی
درس ایشان، ویژگیهای منحصر به فردی داشت که حتی بسیاری از علمای بزرگوار با اشتیاق در درسهای خارج فقه واصول ایشان حاضر می شدند وهرگز فرصت بهره گیری از نعمت وجود او را از دست نمیدادند.
مواردی از ویژگیهای منحصر به فرد دروس ایشان :
۱- اهمیت به درس
الف ) مداومت: شهید مطهری می نویسد :
«مرحوم آیت الله بروجردی به درس خیلی اهمیت میداد ، حتی تا یک هفته پیش از رحلت ، درس ایشان ادامه داشت . »۲۸
ب) کیفیت : آیت الله سید جواد علوی بروجردی به نقل از برخی شاگردان ایشان می نویسد : «بعضی از فضلا که به منظور شرکت در درس ایشان از قم به بروجرد رفتهاند ، نقل میکردند: که مرحوم آیت الله بروجردی ، هیچ گاه به خاطر بی توجهی شاگرد و یا عدم دقت کافی و یا قلت تعداد آنان ، سطح درس را تنزل نمی دادند . به نحوی درس می گفتند که گویی شرکت کنندگان درس ایشان ، همه سید مرتضی ، شیخ مفید و شیخ طوسی هستند.»۲۹
۲- برخورداری از الطاف الهی
شهید مطهری میگوید : «روزی بعد از طرح درس فرمود : من توجهی به روایات این مسئله نداشتم ، اما همین امروز صبح قبل از شروع درس یادداشتها را مطالعه می کردم که (ناخواسته) یادداشتهای این بحث آمد جلوی دستم و روایات را خواندم و چه قدر روایات جالبی بود ؛ من این را از الطاف الهی میدانم ، چرا که آیت الله العظمی بروجردی از اول قصد نشر فقاهت برای خدای متعال را داشت.»۳۰
۳– سبک ابتکاری : حاج شیخ مجتبی عراقی(رحمه الله)می گوید : «افزون بر بعد معنوی و حالات ملکوتی آن مرحوم، سبک ابتکاری در تدریس و استنباط را داشت که طلاب را جذب می کرد، ایشان هر فرعی را به مبدأ آن بر می گرداند.»۳۱
فصل نهم :
مکتب های علمی
مکتب اصولی :
روش ایشان در تدریس علم اصول، ساده گویی وکوتاه کردن مطالب واجتناب از مباحث زائد بود؛ از این رو، اول هر بحث اصولی ، مسألـه اصلی را مطرح میکرد، سپس درباره آن به تفصیل بحث میکرد .
مکتب فقهی :
ایشان همچون علمای سلف مثل شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، شیخ طبرسی وعلامه بحرالعلوم، در علوم اسلامی دارای جامعیت بود. در فقه شیوه ای استنباطی را به کار برد. علاوه بر این، به تتبع و جستجو در اقوال پیشینیان و نظریات قدما در فقه (چه شیعه و چه سنی) میپرداختند.
به طور کلی شیوه مرحوم بروجردی در فقه، بر چند نکته اساسی استوار است:
الف ) اهمیت آگاهی از فتاوای قدما
ایشان در تدریس فقه، دارای ابتکارات فراوانی بود. به آرای قدمای شیعه و شهرت فتوایی آنان اهمیتی فوق العاده میداد. ایشان در مسائل مورد بحث، ابتدا به اقوال علمای اهل سنت توجه می کرد، سپس اقوال علمای شیعه را از کتب آنان (بدون واسطه) نقل کرده و مورد بحث قرار می دادند.
ایشان مسائل فقهی را به دو دسته تقسیم میکرد: یک دسته، مسائل متلقّات. دستـه دیگر ، مسائل مشروحه. یعنی ، آنچه را بعداً فقها شرح وتفصیل دادهاند. این تقسیم بندی ، غیر از تقسیم فقه به فقه منصوص وفقه تفریعی است .
ب ) اهمیت آگاهی از فتاوای اهل سنّت برای فقهای امامیه
ایشان معتقد بود : با مراجعه به روایات وفتاوای رایج علمای اهل سنتِ معاصر با ائمه (علیهم السلام) ، بهتر میتوان روایات و اقوال ائمه ( علیهم السلام) را فهمید و میفرمود : «فقه شیعه حاشیه بر فقه اهل سنت است» ؛ زیرا در آن عصر ، بنا به دلایل سیاسی فتاوای مورد عمل مسلمانان همان فتوای اهل سنت بود ، راویان واصحاب ائمه با توجه به فتاوی آنان از ائمه سؤال میکردند ، وائمه هم با توجه به آنها پاسخ میگفتند.
ج ) تکیه بر روایات و روش بیان آنها در درس
آیتالله بروجردی به اصول عملیه کمتر تمسک می جست ، اما نسبت به کنجکاوی در روایات واستفاده از آنها ، دقت و حوصله بسیاری را به خرج میداد .
ایشان در فن درایه الحدیث وشناخت راویان ورجال حدیث، تحقیقات و تسلط عجیب داشت.
د ) ریشهیابی مسائل مورد اختلاف
ایشان مسائل مهم اختلافی بین شیعه وسنّی را بررسی ، وتاریخچه آن را دنبال میفرمود وریشه اختلاف را به طور معقول ودور از هر گونه تعصب مذهبی ، بیان میکرد.
مکتب رجالی
حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) در علم رجال، سرآمد و بی نظیر بود.ایشان در این علم، روشی منحصر به فرد و ابتکاری داشت . سندهای احادیث کتاب کافی، تهذیب ، استبصار و… را از متون آنها جدا کرده وبا دقت مطالعه می کرد و این کار دست آوردهای ارزشمندی نصیب محققان می کرد.
تکریم علمای سلف
آیت الله واعظ زاده خراسانی مینویسد یکی از فضلای حوزه برای من نقل میکرد :
حضرت آیتالله در اثنای درس فقه به یکی از حاضران درس که به قبر حاج شیخ ، تکیه کرده بود، فرمود : « به قبر، پشت نکنید. برای اسلام زحمت کشیدهاند!».
فصل دهم :
تألیفات حضرت آیت الله العظمی بروجردی ۳۲
مرجع روشن بین شیعه در کنار تدریس و کارهای روزانه، به تحقیق میپرداخت و نتایج پژوهش های خویش را ثبت میکرد. آن بزرگوار در پاسخ علاقهمندانی که در پی بهره گیری از نوشته های ایشان بودند فرمود: زیاد چیز نوشتهام … بعضی از آنها بر اثر نقل و انتقال از بروجرد به قم مفقود شده است. آثار علمی آن مرجع وارسته نشانه تلاش فراوان وی در این باره است.
نمونهای از این آثار:
الف : کتب عربی :
۱– ترتیب اسانید من لایحضره الفقیه. ۲ – ترتیب رجال اسانید من لایحضره الفقیه.۳ – ترتیب اسانید امالی الصدوق. ۴ – ترتیب اسانید الخصال. ۵ – ترتیب اسانید علل الشرایع . ۶ – ترتیب اسانید تهذیب الاحکام . ۷ – ترتیب رجال اسانید التهذیب . ۸ – ترتیب اسانید ثواب الاعمال و عقاب الاعمال. ۹ – ترتیب اسانید عده کتب . ۱۰ – ترتیب رجال الطوسی . ۱۱ – ترتیب اسانید رجال الکشی . ۱۲ – ترتیب اسانید رجال النجاشی . ۱۳ – ترتیب رجال الفهرستین . ۱۴ – بیوت الشیعه . ۱۵ – حاشیه علی رجال النجاشی . ۱۶ – حاشیه علی عمده الطالب فی انساب آل ابی طالب ( از ابن عنبه) .۱۷ – حاشیه علی منهج المقال . ۱۸ – ترتیب فهرست منتجب الدین . ۱۹ – رساله فی ترجمه بعض اعاظم اسرته و اجداده. ۲۰ – طبقات الرواه . ۲۱ – حاشیه علی رجال الشیخ طوسی . ۲۲ – رساله حول سند الصحیفه السجادیه . ۲۳ – حاشیه علی فرائد الاصول للشیخ انصاری . ۲۴ – حاشیه علی کفایه الاصول . ۲۵ – الاحادیث المقلوبه و جواباتها . ۲۶ – حاشیه علی وسائل الشیعه . ۲۷ – جامع احادیث الشیعه (۳۱جلد) ۲۸ – حاشیه علی مبسوط الشیخ الطوسی . ۲۹ – حاشیه علی خلاف الشیخ الطوسی ۳۰ – حاشیه علی عروه الوثقی . ۳۱ – الفقه الاستدلالی ۳۲ – رساله فی المواسعه و المضایقه ۳۳– رساله فی منجزات المریض ۳۴ – رساله فی المهور ۳۵ – حاشیه علی نهایه الشیخ الطوسی ۳۶ – رساله فی المنطق ۳۷ – تعلیقه علی الاسفار لملاصدرا الشیرازی ۳۸ – حاشیه علی منهج الرشاد ۳۹ – المهدی ، علیه السلام، فی کتب اهل السنه ۴۰ – الاثار المنظومه ۴۱ – حاشیه علی مجمع المسائل ۴۲ – حاشیه علی وسیله النجاه ۴۳ – الاعتقادات ۴۴ – حاشیه علی منتخب الرسائل ۴۵ – صراط النجاه ۴۶ – مجمع الفروع ۴۷ – حاشیه علی تبصره المتعلمین ۴۸ – انیس المقلدین
ب: کتب فارسی:
۱ – توضیح المناسک ۲ – توضیح المسائل ۳ – مناسک حج
آن بزرگوار در سالهای اقامت در بروجرد، همواره در اندیشه نگارش مجموعهای بود که فقیهان را در استنباط احکام یاری دهد و آنها را از مراجعه به کتابهای روایی متعدد بینیاز سازد. وقتی به قم آمدند. و شاگردان خبرهای تربیت کرد، این اندیشه را با آنها در میان گذاشت و به یاری گروهی از آنان در مدت هشت سال، اثر ۳۱جلدی «جامع احادیث الشیعه» را آماده چاپ کرد.۳۳
فصل یازدهم :
شاگردان
حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) در طول حیات علمیاش شاگردان بسیاری را تربیت نمود که هر کدام از آنها منشأ خیر و برکات فراوانی برای حوزه های علمیه، کشور اسلامی ایران و جهان اسلام شدند. برخی از شاگردان ایشان از مراجع طراز اول و برجسته جهان تشیع شدند. همانند حضرات آیات امام خمینی (ره)، سیستانی، صافی گلپایگانی ، فاضل لنکرانی ، مکارم شیرازی ، شبیری زنجانی و … .
فصل دوازدهم:
معاصران آیت الله بروجردی
بعضی از معاصران آیت الله بروجردی ، فقهای نامی و مجتهدین بزرگ و مراجع تقلید شیعیان بودند. بزرگانی همانند: حاج شیخ عبدالکریم حائری، آقا ضیاء عراقی ، مرحوم نائینی ، حاج آقا حسین قمی، کاشف الغطاء ، علامه شرف الدین عاملی و … .
فصل سیزدهم :
نامههای آخوند خراسانی به والد آیتالله بروجردی(پیوست ۱–۲)
علاوه بر اجازاتی که ذکر شد، دو نامه از آخوند خراسانی ، به والد ایشان، در اسناد تاریخی موجود است که مرحوم آخوند خراسانی ، بر مراتب فضل و اجتهاد آیتالله تأکید کرده است. و در یکی از آنها به والد ایشان امر کرده که مراتب علم ودانش فرزندش را به مردم اعلام کند.۳۴
مرحوم آخوند خراسانی، نامه اول را هنگامی که آیتالله بروجردی در نجف در حال تحصیل بودند، به عنوان توصیه و سفارش برای والد ایشان نوشته است. نامه دوم را هنگام مراجعت آیتالله به ایران و به درخواست والدش و توصیه وی بر ترویج مراتب علمی فرزندش به مردم ، مرقوم داشته است .
فصل چهاردهم:
مرجعیت
الف ) مرجعیت خاصه : غرب کشور با مرکزیت بروجرد
گر چه بسیاری از مردم و عدهای از بزرگان، در مدتی که آیت الله العظمی بروجردی در بروجرد بودند، ایشان را به عنوان مرجع تقلید خویش قرار داده بودند ، امّا به طور رسمی ، با انتشار رساله عملیه، دوره نخست از مرجعیت ایشان آغاز شد . مراجع محلی که با ایشان آشنایی داشتند، مقلدین خود را به ایشان ارجاع میدادند .
ب ) مرجعیت عامه
یک سال پس از اقامت آیت الله بروجردی در قم و بعد از ارتحال غمبار مرحوم آیتالله العظمی آقا سید ابوالحسن اصفهانی ، اکثر مقلدین ایشان به آیت الله بروجردی رجوع کردند . اکثر وکلای مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی بعد از کسب اجازه از آیت الله بروجردی به عنوان وکلای ایشان به کار خود ادامه دادند. بعد از رحلت ناگهانی آیت الله العظمی حاج آقا حسین طباطبائی قمی، آیت الله العظمی بروجردی، زعیم علی الاطلاق جهان تشیع شدند ، مرجعی که شیعه تا کنون مانند او را کمتر به خود دیده است.
فصل پانزدهم :
اقدامات آیت الله بروجردی در بروجرد
الف ) حمایت از نیازمندان
در سالهای آخر حضور ایشان در بروجرد به علت جنگ دوم جهانی ، قیمت آذوقه و مواد غذایی ، افزایش سرسام آوری پیدا کرده بود و مردم در تنگنا قرار گرفته بودند، از این رو همه بزرگان شهر را به خانه خود دعوت و تشویق کرد به بیچارگان کمک کنند و بیشترین کمک توسط شخص ایشان و از ما یملک پدری تأمین گردید.
ب) تجدید حیات حوزه علمیه بروجرد
شهر کهن بروجرد از دیر باز محل اقامت و سکونت عالمان و مجتهدان بزرگی بوده است، به گونه ای که به شهادت تاریخ ، در برههای از زمان ، بیش از هفتاد نفر مجتهد مسلم همزمان در این شهر میزیستند؛ اما به علل مختلف ، این رونق و شکوه در حال از میان رفتن بود ، از این رو ، بازگشت آیت الله العظمی بروجردی به بروجرد ، فرصت مغتنمی برای احیای مجدد این حوزه به شمار میرفت .
ج ) تأسیس کارخانه برق
در زمان حضور ایشان، شهر بروجرد از نعمت برق محروم بود. با درایت و مدیریت ایشان و نیز پیگیری و حمایت برخی از خیرین متدین ، این شهر ، دارای کارخانه برق شد که در روزگار خود ، یکی از مجهزترین و بهترین کارخانههای برق در غرب کشور به شمار میآمد .
فصل شانزدهم :
اقدامات آیت الله بروجردی در قم
الف ) انسجام واداره حوزه علمیه قم وگسترش کمی وکیفی آن
با مدیریت واحد و مدبرانه آیت الله العظمی بروجردی ، تحولات عظیمی از نظر سیاسی ، اجتماعی در زمینه تألیف ، تصنیف وترجمه ، چاپ کتب فقهی و … و همین طور در اداره حوزه های علمیه و سازماندهی آن پدید آمد . از همه مهمتر نوعی وحدت و انسجام چشمگیری در میان حوزه ، روحانیت واقشار مختلف مردم به وجود آورد.
ب ) سرپرستی حوزه نجف و رسیدگی به امور آن
ایشان برای حوزه علمیه نجف، ارزش و قداست خاصی قائل بود و به دنبال مجد و عظمت این میراث کهن و ارزشمند شیعه بود، لذا برای تجدید حیات این حوزه مقدسه، از هیچ تلاشی دریغ نمیکرد. حتی شخصیتی مانند آیت الله العظمی آقا سید عبدالهادی شیرازی با کمال افتخار، از شهریه ای که آیت الله العظمی بروجردی به صورت نان به طلاب نجف پرداخت می کرد، می گرفتند. وقتی برخی از افراد به این کار اعتراض کردند فرمودند: بگذارید نان آقای بروجردی در سفره ما هم باشد .
ج ) اعزام مبلغان توانا
۱– تبلیغ داخل کشور؛ زعیم روشن ضمیر ، برای پایداری دین اسلام، مبلغان را به میان مردم می فرستادند، تا اولاً تلاشی که در آن زمان برای به انزوا کشیدن روحانیت، صورت می گرفت ، خنثی شود، ثانیاً روحانیون همچون گذشته در بین تودههای مردم حضور داشته باشند و به نیازهای دینی و اعتقادی مردم جامعه خود، آشنا باشند.
۲- تبلیغ خارج از کشور؛ ایشان علاوه بر تبلیغ در داخل کشور، به نشر معارف بلند و تابناک شیعه در خارج از کشور نیز اهمیتی فوقالعاده میداد و نمایندگانی را به اقصی نقاط دنیا روانه میکرد.
از جمله : آقای محققی در هامبورگ آلمان، آقای صدر بلاغی در انگلستان ، آقای حاج شیخ مهدی حائری در آمریکا، آقای شریعت در پاکستان ، آقای صدر در لبنان و آقای فقیهی در مدینه و … .۳۵
د) تربیت و تشویق محققان و نویسندگان حوزوی
ایشان برای شکوفایی استعدادهای نهفته طلاب جوان و تثبیت امر مهم پژوهش در نسلهای نوخاسته حوزه، اهمیتی بسیار قائل بود. در حوزه تحت زعامت ایشان، صدها بلکه هزارها طلبه ساعی و سخت کوش، مدارج عالی علم و کمال را کسب کردند.
هـ) نشر مجلات و کتب با محتوای دینی اسلامی
آیت الله العظمی بروجردی برای ترویج افکار توحیدی مکتب تشیع، ارزش و اعتباری عظیم قائل بود به همین منظور، هر تلاشی که در این جهت مقدس، قرار داشت، حمایت می کرد. نخستین نشریات علمی حوزوی از جمله نشریه وزین مکتب اسلام که توسط جمعی از فضلای خوشفکر و روشن اندیش منتشر میشد، از این قبیل بود.
و) ایجاد روابط حسنه بین مذاهب اسلامی
در زمانی که استعمار گران به چپاول ملل اسلامی چشم داشتند و اختلاف بین فرق مختلف اسلامی، گسترش مییافت، وحدت میان مذاهب مختلف اسلامی آرزوی دیرین تمام مصلحان مسلمان بود. تلاشهای مختلفی نیز برای رسیدن به این هدف بزرگ، صورت می گرفت. تأسیس دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه، از مهمترین و پایدارترین این اقدامات بود.
آیت الله بروجردی به عنوان پناهگاه مسلمانان جهان ، به خصوص شیعیان به همراه بزرگانی چون شیخ محمود شلتوت، شیخ عبد المجید سلیم ومحمد عبده از ایجاد تفرقه جلو گیری می کردند. ایشان معتقد بودند که در قرآن، سنت پیامبر اکرم، سیره اهل بیت و مشی علمای سلف می توان موارد بسیار زیادی را یافت که در آنها به نقش تقریب مذاهب وجلوگیری از تفرقه تاکید شده است.
راههای دستیابی به وحدت از دیدگاه ایشان پیوند علمای اسلام ،احیای شخصیت اسلامی مسلمانان ،وجود دشمن مشترک برای مسلمانان و احترام متقابل فرقه های اسلامی به یکدیگر بود.
علاوه بر این ها آیت الله بروجردی تقریب مذاهب اسلامی را فرصتی برای معرفی شیعه و ارائه معارف شیعه به جهان تسنن می دانست.
ز) ایجاد ابنیه بزرگ مذهبی و تأسیس کتابخانههای بزرگ در ایران و جهان
مهمترین آنها عبارتند از :
۱ . مسجد اعظم قم . ۲ . مدرسه نجف . ۳ . مدرسه کربلا . ۴ . مسجد بغداد . ۵ . بیمارستان نجف . ۶ . حسینیه و حمام سامرا . ۷ . مدرسه بقعه کربلا . ۸ . مدرسه کرمانشاه . ۹ . مسجد بزرگ ایرانشهر . ۱۰ . مسجد بزرگ و زیبای طرابلس لبنان . ۱۱ . مدرسه و مسجد درود . ۱۲ . مسجد صحنه کرمانشاه . ۱۳ . مسجد شاهرود . ۱۴ . چهار مسجد بزرگ در آفریقا . ۱۵ . ساختمان مسجد نور آباد لرستان . ۱۶ . مسجد سید بروجرد . ۱۷ . قبرستان وادی السلام قم . ۱۸ . مدرسه آیتالله بروجردی در قم . ۱۹ . بیمارستان نکویی قم . ۲۰ . مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ آلمان . ۲۱ . کتابخانه شخصی آیتالله فقید . ۲۲ . کتابخانه مسجد اعظم . ۲۳ . کتابخانه مدرسه نجف . ۲۴ . کتابخانه مدرسه کرمانشاه . ۲۵ . کتابخانه مدرسه جدید الاحداث قم .
فصل هفدهم :
اندیشه سیاسی آیت الله بروجردی
حضرت آیت الله بروجردی (ره) سیاست را از اسلام جدا نمیدانست و مسائل سیاسی را با فکری باز و پویا دنبال می نمود. ملاقاتها و حمایت های ایشان از آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی که در آن عصر ، رادمرد بزرگ سیاسی دینی و سمبل سیاست اسلامی بود، نیز دلیل روشنی بر مشروعیت و لزوم کارهای سیاسی و دخالت در سیاست برای دفاع از دین است .۳۶
ایام مرجعیت آیت الله العظمی بروجردی مصادف با هجمه های مختلف سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی به ساحت دین مقدس اسلام بود.
این هجمه ها به دو بخش تقسیم میشد:
۱ـ مواردی که حاکمیت سیاسی کشور به صورت آشکار و پنهان در آن دست داشت همانند:
ایجاد محدودیت برای بزرگان و علما ی دینی .
نفوذ فرقه گمراه بهائیت در ارکان سیاسی و اقتصادی کشور .
تلاش برای محو و قطع ارتباط با فرهنگ اسلامی .
نفی و انکار دین و آموزه های آن ، خصوصاً حمله به مذهب حقه جعفری .
ترویج و گسترش منکراتی نظیر : شرب خمر ، زنا و … برای نشان دادن بی اعتنایی مردم به دین و… .
۲- مواردی که فراتر از مرزهای داخلی کشور بود مانند : مسأله فلسطین .
موضع آیت الله العظمی بروجردی درقبال اشغال قدس شریف و سرزمین فلسطین ، توسط متجاوزان صهیونیست، موضعی غیرتمندانه بود . ایشان در سال ۱۳۲۷ ش . بیانیه پر محتوایی را در محکومیت صهیونیسم بینالملل و غاصبان فلسطین صادر فرمود و در آن از مجاهدان فلسطینی با احترام یاد کرده و برای پیروزی آنها دعا میکرد.۳۷
دفاع آیت الله العظمی بروجردی از ساحت دین
ایشان با تمام امکانات و توان، از ساحت دین دفاع میکرد و به هیچ عنوان در مسائل مربوط به دین، اهل مماشات و مسامحه نبود.۳۸
منابع موجود نشان میدهد که آن پیر فرزانه در کمک به انقلابیون مؤمن، سیاستی بسیار دقیق داشت، و زمان را برای رویارویی مستقیم با دربار مناسب نمیدید. از سوی دیگر رها کردن شاه و راندنِ کامل وی موجب فرو غلتیدن فزونتر او در دامان بیگانگان میشد،پس گاه با وی مدارا میکرد تا آن جوان مغرور جای پای خود را سست نبیند و برای حفظ خویش به بیگانگان پناه نبرد. ۳۹
مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی در این باره میگوید :
«به نظر من آیت الله بروجردى و تلاشهاى آن بزرگوار، زمینه سازانقلاب اسلامى بود ، زیرا آیت الله بروجردی به حوزه قم رشد و شخصیت داد . مبارزات حضرت امام در پرتو این شخصیت حوزه بود که به ثمر نشست . اگر این هویت و عظمت حوزه که آیت الله بروجردی بدان بخشیده بود، وجود نداشت ، مسلماً انقلاب و حرکتى سازنده پا نمىگرفت . »
مبارزه با فرقه های ضاله
رهبران بهائی در دوره نخستین ایجاد آیین دروغین خویش با جعل شریعتی ساده که در عین حال دارای مشکلات اساسی حقوقی و متضاد با تعالیم ادعایی آنان است ، به ارائه احکامی مانند : نماز ، روزه ، حج و… سایر آداب اسلامی پرداخته تا با این شبیه سازی کودکانه کارهای خود را دین معرفی کند .ایشان با آگاهی کامل از تعالیم تحمیق کننده بهائیت و انگیزه های شیطانی بیگانگان در حمایت از این نحله ساختگی ، خطر بهائیت را بسیار جدی دانسته و اهمال و کوتاهی در جلوگیری از خطر آنان را جایز نمیدانستند .
دفاع از رسم الخط فارسی
رسم الخط کنونی فارسی عامل مهمی برای ارتباط ملت و نسلهای مسلمان کشورمان است. قرآن و سایر کتب اسلامی نیز با این خط نوشته شده است ؛ به عبارت دیگر این رسم الخط ، نشانه هویت دینی و ملی مردم این سرزمین است . با تحریک بیگانگان و به بهانه این که رسم الخط فارسی اشکالات فراوانی دارد مدعی شدند که تنها راه حل ، جایگزینی خط کنونی با رسم الخط لاتین است . رهبر فرهمند و شریعتمدار اسلام با بیداری و آگاهی ، نقشه پلید شیاطین را شناخته و با شجاعت در برابر آن موضع گرفت و فرمود :
«هدف اینان از تغییر خط ، دور کردن جامعه ما از فرهنگ اسلامی است . من تا زندهام اجازه نمیدهم این کار را عملی کنند . به هر جا که می خواهد منتهی شود … .»۴۰
الزامی کردن درس تعلیمات دینی
در پی اعلام دولت ، برای اجرای لایحه تعلیمات اجباری در دوره ابتدایی ، آیت الله العظمی بروجردی خواستار گنجاندن درس تعلیمات دینی در این دوره شد و نماینده خود ، آقای فلسفی را مأمور مذاکره با دولت کردند . با تلاش ایشان درس تعلیمات دینی برای دانش آموزان این دوره، لازم الاجرا گردید .۴۱
ستیز با مظاهر آتش پرستی
رژیم پهلوی به منظور اجرای دستورات حامیان بیگانه خود و بیزاری از شریعت اسلام ، با سوء استفاده از برخی رسوم باقیمانده از قبل از اسلام ، نظیر : چهارشنبه سوری، تلاش می کرد توجه مردم را به آیین زردشت جلب کند.۴۲ آیت الله العظمی بروجردی این بار نیز آگاهانه در برابرآنان ایستاد. نمونه هایی ازاین مقابله :
الف) : فرماندهان لشکرآذربایجان ، تحت عنوان چهارشنبه سوری قصد داشتند بر فراز دو کوه مقابل هم، آتش افروخته و نیروهایشان را به احترام آتش به رژه وادارند، آیت الله العظمی بروجردی با اعزام چند تن از روحانیون و ارسال نامهای خطاب به شاه او را از این کار بر حذر داشت ، ایشان نوشته بودند :
«… شما پادشاه کشور اسلامی هستید ، اگر بنا باشد پادشاه ما به آتش پرستی بگراید ، همان مبارزهای که در صدر اول اسلام با آتش پرستان انجام گرفت اکنون نیز شروع خواهد شد .»۴۳
ب) : بنا به مناسبتی قرار بود جشن بزرگ تجلیل از آتش با حضور رجال لشکری و کشوری ، از جمله شخص شاه در تهران برگزار گردد. آیت الله بروجردی ، توسط صدرالاشراف رئیس مجلس سنا ، در پیامی شاه را مجبور به لغو این برنامه کرد .۴۴
ج ): مراسم ویژه روشن کردن مشعل در آغاز مسابقات ورزشی ، توسط برگزار کنندگان مسابقات یک رسم پذیرفته شده است. مخالفان مکتب اهلبیت (علیهم السلام)، تبلیغ می کردند که آتشی را که پیامبر(ص) هزار و چهارصد سال پیش در ایران خاموش کرده بود ، دوباره در ایران روشن می شود .
آیت الله بروجردی ، آقای فلسفی را نزد شاه فرستاد تا مانع این کار شود .
فصل هجدهم:
شوال ۱۳۸۰ ق. فرا رسید و بیماری بر پیکر مرجع جهان اسلام، پنجه افکند. در چنین روزهایی گروهی از ارادتمندان به عیادتش شتافتند. استاد، که بسیار اندوه گین مینمود، سربلند کرد و گفت: عمر ما گذشت. ما رفتیم و نتوانستیم چیزی برای خود از پیش بفرستیم و عمل با ارزشی انجام دهیم.!!
یکی از حاضران گفت: آقا، شما دیگر چرا؟ بحمدالله این همه آثار نیک از خود بر جای نهادهاید؛ شاگردان پرهیزگار ، کتابهای پرارزش. مسجدها و کتابخانهها ساختهایدو….ما باید چنین سخنی بر زبان برانیم.
فقیه پارسای شیعه فرمود: خَلِّصِ العَمَل فَانَّ الناقِدَ بصیر بصیر.۴۵
سرانجام در سیزدهم شوال ۱۳۸۰ هـ.ق برابر با دهم فروردین ۱۳۴۰ هـ.ش، برای همیشه چشم از جهان فرو بست . حاضرانی که در کنار بالین آن حضرت نشسته بودند میگویند : آن مرد بزرگ خطاب به پزشکان و اطرافیان که مشغول تلاش بودند، چنین فرمودند :
«مرگ است ، مرگ … رها کنید … یا الله ، لااله الا الله …» و پس از سه مرتبه تکرار، این جمله ، دیدگان پر فروغ و حق بینش آهسته به روی هم قرار گرفت ، لبها بسته شد ، قلب آرام گرفت ، پیکر عزیز و شریفش بیحرکت گردید ، دفتر حیات عاریت بسته شد و خورشید درخشان عمر، غروب کرد ، روح پاک او ، با فراغت بال و سرشار از عظمت قدم به دنیای جاوید گذاشت تا در جوار قرب کردگار و ائمه معصومین آرام گیرد … .
برگ گل در دست نسیم
پیکر مطهر ایشان بعد از خروج از منزل بر روی دست مردم قرار گرفت و چون برگ گلی در دست نسیم ، به این سوی و آن سوی حرکت میکرد . بیشتر مردم سیاه پوش بودند ، بعضی به سر و صورت خود گل مالیده و عدهای به سر خود و دیگران کاه میریختند ، تابوت که با پارچه سیاه و روپوش سبزی پوشیده شده و عمامه آیتالله در جلوی عماری بر روی آن قرار داده شده بود ، به روی دستان مردم در حرکت بود . با نظر آیت الله بهبهانی ، حجت الاسلام آقا محمد حسن طباطبائی بر پیکر مطهر پدر ارجمند خویش ، نماز خواندند .
چهل روز در سوگ آفتاب
پیکر فقیه سترگ در میان اندوه هزاران نفر و با تشییع و تجلیلی که تا آن روز کمتر سابقه داشت ، در بالاسر حرم حضرت معصومه(س) جنب در ورودی مسجد اعظم به خاک سپرده شد . به همین مناسبت تمام شهرهای ایران تعطیل شدند .
سفرا و نمایندگان کشورهای اسلامی ابراز همدردی کردند ، حتی کشورهای شوروی ، آمریکا و انگلیس مجبور شدند پرچمهای سفارتخانهها و کنسولگریهای خود را به عنوان عزا نیمه افراشته نگه دارند .۴۶
فصل نوزدهم:
آیت الله العظمی بروجردی در انظار بزرگان:
الف ) از دیدگاه علمای شیعه
۱٫ آیت الله بروجردی از منظر امام خمینی
علاقه زاید الوصف امام به آیت الله بروجردی، بسیار کم نظیر و شاید منحصر به فرد بود. آیت الله مسعودی خمینی میگوید : امام خمینی می فرمودند : به جدم قسم ، هنوز سراغ ندارم کسی مثل من آقای بروجردی را دوست داشته باشد .۴۷
شهید آیت الله مطهری نیز مینویسد :
«امام خمینی میفرمود : من در حال مطالعهء آقای بروجردی هستم و جز حقیقت چیز دیگری در این آقا نمی بینم »۴۸
۲٫ آیت الله العظمی بروجردی در نگاه رهبر معظم انقلاب
جاى خوش وقتى بسیار است که همت و پشتکار مؤسسین این مجمع و شما حضار محترم آن ، مصروف تجدید یاد و اعلاء ذکر فقیه عظیم القدر و کم نظیرى شده است که برکات و آثار حیات پربار او به زمان خود او و به عرصه فقاهت ، منحصر نماند و او چون خورشیدى درخشان بر تعدادى از علوم اسلامى بلکه بر روش ها و شیوه هاى تحقیق در آنها و نیز بر فضاى عام حیات مسلمین در زمان خود و پس از آن پرتو افشانى کرد و هنوز علماى اسلام و جهان اسلام از تأثیرات مبارک آن عمر پرثمر و ریاست و مرجعیت تامه پانزده ساله او متمتع اند .
این شخصیت عالی قدر و کم نظیر مرجع عام شیعه در زمان خود و استاد فقیهان و مراجع معاصر ، حضرت آیت الله العظمى مرحوم حاج آقا حسین بروجردى است ، اعلى الله مقامه و رفع الله اعلامه .
علم و تقوى و اخلاص و روشن بینى و بزرگ منشى و کیاست و نو آورى و جامع نگرى و خستگى ناپذیرى و بسى خصلت هاى کمیاب و نفیس دیگر از این مرد بزرگ و ذخیره الهى ، چنان شخصیت ذو ابعاد و عظیمى فراهم آورده بود که نظیر آن را در فقهاى صاحب نام و برخوردار از زعامت به ندرت مى توان یافت .
او در فقاهت ، مبتکر شیوه اى جدید و در رجال و حدیث ، صاحب سبک بود و در تدریس و تربیت شاگرد و تعلیم کار دسته جمعى بر زمان خود سبقت داشت . بینش وسیع او از مرزهاى حوزه قم و حوزه هاى علمیه و چارچوب کشور جمهورى اسلامى ایران و جهان تشیع فراتر مى رفت و بر جهان اسلام و همه مذاهب مسلمین پرتو مى افکند . زعامت او نه تنها به اداره امور درسى و معیشتى حوزه ها که به مسائل سیاسى و اخلاقى آن ، و نه تنها به امور حوزه ، که به امور دینى و شعائر اسلامی در سراسر کشور و در سطح بین المللى شمول مى یافت .
حوزه علمیه تحت زعامت او پرورشگاه و خاستگاه افکار نو و گوهرهاى درخشانى شد که به برکت آن در سالهاى بعد نهضت روحانیت پى ریخته شد و حرکتى که در اوج آن انقلاب عظیم و شکوهمند اسلامى به رهبرى مجدد بزرگ اسلام حضرت امام خمینى ، قدس الله نفسه الزکیه ، بود ، سر برآورد .
با این همه ، در مجموع شخصیت آن بزرگ مرد آن چه بیش از همه درخشنده و چشم گیر بود ، اخلاص و تقوایى بود که وى در همه امور خود از آن بهره مى گرفت .
اکنون که پس از گذشت سى سال از رحلت مرحوم آیت الله العظمى بروجردى ، قدس سره ، به برکت نظام جمهورى اسلامى یاد و تجلیل مى شود ، شایسته است که حوزه هاى علمیه و زعماى علمى آن به این تکریم اکتفا نکرده ، روشهاى علمى و تحقیقى آن بزرگوار را نیز که همچنان از تازگى برخوردار است ، تعقیب و تکمیل کنند و گردونه فقاهت اسلام را به پیش برند .
از خداوند متعال علو درجات آن عالم جلیل القدر و توفیقات آقایان محترم را ظل توجهات حضرت بقیه الله- روحى فداه – مسألت مى نمایم . ۴۹
و السلام علیکم و رحمه الله
سیدعلى خامنه اى
۸ /۲ /۱۳۷۰
۳٫ مرحوم آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی :
آیت الله سید مصطفی خوانساری میگوید :
«آیت الله حاج سید جمال الدین گلپایگانى براى معالجه به تهران آمده بود و در بیمارستان بازرگانان (نجمیه) بسترى بود . وقتى به ملاقات ایشان رفتیم فرمود: به حاج آقا حسین سلام مرا برسانید و بگویید : اگر بنا بود سید جمال مقلد باشد از شما تقلید مىکرد .
۴٫ آیت الله العظمی گلپایگانی
«آیت الله کریمی جهرمی می نویسد:
آیت الله العظمی گلپایگانی از آغاز ورود آن بزرگوار به قم تا پایان زندگی او، در اعزاز و اجلال آن بزرگ مرد کوشش داشتند و در مراعات احترام ایشان چنان بودند که حتی از این که لفظ « آیت الله» روی رساله عملیه شان در زمان آن زعیم بزرگ نوشته شود ابا و امتناع ورزیدند .
۵٫ آیت الله العظمی حاج سید احمد خوانساری
ایشان با وجود این که شخصیت علمی و عملیاش محرز بود و مقبول خواص و تودههای مردم بود ، ولی در برابر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی متواضع بود ، به گونهای که وقتی معظّم له از ایشان( سید احمد خوانساری) درخواست کردند که به تهران برود و امامت مسجد سید عزیز الله را بپذیرد، پذیرفت.
۶٫و….
ب) از دیدگاه علمـای سنی
۱٫ شیخ عبدالمجید سلیم
علامه محمدتقی قمی میگوید :
«هرگاه نامه آیت الله بروجردی را براى شیخ عبدالمجید سلیم ، (رئیس جامع الازهر) میبردم ، ایشان بلند می شدند و نامه را میگرفتند و میبوسیدند ، آن گاه مینشستند .»
۲٫ شیخ محمود شلتوت
… دعا میکنم که آن بزرگوار همیشه مصدر و منبع برکات برای مسلمانان و وحدت کلمه آنان باشد . خداوند عمر شما را طولانی و پیروزی و موفقیت را نصیب شما گرداند… .۵۰
۳٫ شیخ حسین باقوری
ایشان در قم با آیت الله العظمی بروجردی دیدار کرد و در بازگشت به مصر آیت الله بروجردی را چنین توصیف کرد :
«اعظم شخصیه رأیته فی عمری ؛ او بزرگترین شخصیتی است که در طول عمرم دیدهام .»
۴٫و….
ج) از دیدگاه غیر مسلمانان
۱٫ دکتر آرشه تونک
دکتر آرشه تونک ، رئیس انجمن بین المللی مبارزه با مشروبات الکلی با وجود آن که به نقاط مختلف جهان سفر کرده و با رهبران بزرگ سیاسی و مذهبی بسیاری ملاقات کرده بود ، بعد از ملاقات با ایشان گفته بود :
«من تا به امروز هیچگاه این چنین تحت تأثیر روحانیت کسی قرار نگرفته بودم . »
آیت الله سید محمد حسین علوی مینویسد :
«هنگامی که وی به حضور آیت الله فقید رسید ، آنچنان قیافه جذاب و روحانیت و معنویت آیت الله فقید او را به خود متوجه ساخت که حدود یک ساعتی را که در محضر این مرد بود و در اطراف موضوع تحریم الکل از آیت الله فقید سئوالاتی مینمود علاوه بر این که طرز نشستن به همان نحوه بود که در برابر مجسمه حضرت مسیح و در کلیساها و هنگام عبادت به آن کیفیت جلوس میکنند ، در همه این مدت چشم از صورت ایشان برنمی داشت و کوچکترین توجهی به اطرافش نداشت . »۵۱
۲٫ پروفسور موریس
پروفسور موریس در اولین ملاقات ، چنان تحت تأثیر روحانیت و عظمت آیت الله فقید قرار گرفت که خودش به این مطلب در همان جلسه اول اعتراف کرد . وی هنگام ترک ایران خطاب به خبر نگاران گفت :
«جاذبه روحانیت حضرت آیت الله مرا تحت تأثیر قرار داد و خیلی مایل بودم به من اجازه میفرمودند چند دقیقهای در یکی از مساجد برای سلامت و بهبود کامل ایشان دعا کنم . »
۳ . جرج جرداق :
جرج جرداق نویسنده و دانشمند مسیحی لبنانی ،مولف کتاب ارزشمند و خواندنی الامام علی صوت العداله الانسانیه ، این کتاب را به مرحوم آیت الله العظمی بروجردی اهدا کرد و در نامهای برای آن بزرگوار نوشته:
«… من شما را شایستهترین شخصیتی یافتم که این کتاب را به او هدیه نمایم ، لذا آن را به شما اهدا میکنم . »
ج)تجلیل اقلیتهای مذهبی از آیت الله العظمی بروجردی
شرکت اقلیتهای مذهبی در مراسم سوگواری آیت الله العظمی بروجردی و همدردی با شیعیان در این مصیبت و برگزاری مجالس عزاداری در کلیساهای مسیحی و کنائس یهودی ، حاکی از عظمت روح و جلالت قدر آن امام همام بود .
به همین مناسبت در همه کلیساهای ایران و نمازخانههای کاتولیک، جلسات بزرگداشت برقرار شد و جمع کثیری در این مجالس شرکت نمودند .
براستی او جلوهای از فیض الهی بر بندگان خدا بود، به گفته مرحوم آیت الله سید مصطفی خوانساری :۵۲
آیت الله العظمی بروجردی ،خوابی بود که مردم دیدند و دیگر نخواهند دید!
یادش رفیع به بلندای عشق باد. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
پاورقیها
۱ . سوره مجادله، آیه ۱۱٫
۲ . ایشان در سال ۱۲۵۲ هـ . ق در بروجرد متولد و در سال ۱۳۲۹ هـ . ق وفات یافت و در مقبره جد گرامیش، مرحوم سید محمد دفن گردید.
۳٫ ر. ک : کتاب مفاخر اسلام، علی دوانی ، ج ۱۲ ، صص ۶۹ – ۹۵٫
۴ . علوی،سیدجواد،مقاله خاندان ونسب آیت الله بروجردی، مجله حوزه،شماره ۴۳و۴۴ ،ص …
۵ . تمری محمد رضا، شکوه شیعه ، ص ۲۰ .
۶ . دوانی علی ، مفاخر اسلام ، ج ۱۲ ، ص ۵۳۸ ، با اندکی تغییر.
۷ . دوانی علی ، مفاخر اسلام ، ج ۱۲ ، ص ۴۴۲٫
۸ . دوانی ،علی، مفاخر اسلام،ج ۱۲،ص ۱۷۷٫
۹ . واعظ زاده خراسانی ، محمد ، زندگی آیتالله بروجردی ، نشر مجمع تقریب مذاهب اسلامی ، چاپ اول ، تهران ، ۱۳۷۹ ، ص ۵۳ .
۱۰ . علیآبادی ، محمد ، الگوی زعامت ، انتشارات هنارس ، ص ۴۴ و نیز ر . ک . مجله حوزه ، ش ۲۳ ، ص ۴۲ .
۱۱ . علوی ، سید محمدحسین ، خاطرات زندگانی آیتالله بروجردی ، انتشارات اطلاعات تهران ، خرداد ۱۳۴۱ ، صص ۱۱۹ و ۱۲۰ .
۱۲ .این عبارت ، بخشی از حدیث قدسی است که تحت عنوان سوره ۲۵ تورات آمده است . یا بن آدم ! اکثر من الزاد فان الطریق بعید بعید ، وجدد السفینه فان البحر عمیق و اخلص العمل فان الناقد بصیر بصیر و اخر نومک الی القبر و فخرک الی المیزان و الشهوتک الی الجنه و راحتک الی الاخره …( کلمه الله، تألیف سید حسن شیرازی ص ۴۷۱ ) .
۱۳ . ایشان در تمام مدت نسبتا طولانی که درقم بودند،در تابستان گرم وزمستانهای سرد و در حین ریزش برف و باران با همه اشتغالاتی که داشتند تدریس درس ، بخصوص فقه را ترک نکردند و در مدتی که در قم بودند کتابهای زیر را به ترتیب در فقه درس گفتند:کتاب اجاره،غصب،وصیت، ارث الزوجه، صلات جمعه، صلات مسافر،بقیه مباحث صلات که نه سال به طول انجامید، منجزات مریض،خلل حج، خمس، طهارت ، قضاء وشهادت که آخرین کتابی بود که ایشان درس گفتند.
۱۴ .مجله حوزه ، شماره ۴۳ و ۴۴ ، ص ۲۶۲ .
۱۵٫ نهج البلاغه ، حکمت ۱۷۶ .
۱۶ . شکوه فقاهت : ص ۳۰ .
۱۷ .علوی ، سید محمدحسین ، خاطرات زندگانی آیت الله بروجردی ، انتشارات اطلاعات ، خرداد ۱۳۴۱، ص ۳۶ .
۱۸ .مجله حوزه ، شماره ۴۳ و ۴۴ ، ص ۲۶۷ .
ویژه نامه آیتالله العظمی بروجردی ، مجله حوزه ، شماره ۴۳ و ۴۴ ، صص ۲۶۸ و ۶۶ ..۱۹
همان..۲۰
شکوه فقاهت ، ص ۲۸ ..۲۱
۲۲ . چشم و چراغ مرجعیت ،ص ۱۹۲٫
۲۳ . شکوه فقاهت ، ص ۲۰٫
۲۴ .مصاحبه با آیتالله العظمی مکارم شیرازی ، مجله حوزه ، شماره ۴۳ و ۴۴ ، ص ۱۱۷ .
۲۵ . همان ، ص ۱۱۸ و نیز ر. ک . الگوی زعامت ، ص ۱۷۶ .
۲۶٫ مطهری ، مرتضی ، مزایا و خدمات آیتالله بروجردی ، شش مقاله ، انتشارات صدرا ، تهران ۱۳۸۰ ، ص۲۶۳ .
۲۷٫ شکوه فقاهت : ص ۲۲٫
۲۸ .یادنامه مرحوم آیتالله العظمی بروجردی ، شکوه فقاهت ، دفتر تبیلغات اسلامی حوزه علمیه قم ، ص ۵۰۸ .
۲۹٫مقاله آیتالله بروجردی در بروجرد ، چشم و چراغ مرجعیت ، ص۳۳۲ .
۳۰ .شکوه فقاهت ، ص ۵۰۸ . (با اندکی تصرف . )
۳۱ .مصاحبه با آ یتالله حاج شیخ مجتبی عراقی ، چشم و چراغ مرجعیت ، ص ۱۷۰
۳۲٫ این فهرست از مقاله تحقیقی آیت الله رضا استادی وهمچنین از کتاب«فهرست نسخه های خطی کتابخانه حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره )،نگارش سیداحمدحسینی اشکوری» اقتباس گردیده است.
۳۳ . مجله نور علم، شماره دوازده، آبا ۱۳۶۴، ص ۸۷ـ۸۹.
۳۴٫ آیت الله واعظ زاده خراسانی ، زندگی آیت الله العظمی بروجردی ، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی ، چاپ اول تهران ۱۳۷۹ ، صص ۱۸۹ تا ۲۰۰ . ( با اندکی تصرف و تلخیص )
۳۵٫ خاطرات زندگی آیت الله العظمی آقای بروجردی ، علوی طباطبایی ،انتشارات اطلاعات ، ۱۳۴۱ ص ۱۲۶ .
۳۶٫ مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شکوه فقاهت ، ۲۴۶٫
۳۷ جهت اطلاع از متن بیانیه به کتاب مفاخر الاسلام ، ج ۱۲ ص ۳۶۲ نوشته علی دوانی مراجعه شود .
۳۸٫ والبته دلایل آن بیشتر است که این جزوه مختصر، گنجایش ذکر همه آنها را ندارد .
۳۹ . مجله حوزه، سال هشتم، ش ۱ و ۲، ص ۱۱۵ و ۱۵۴ و ۵۲ و ۲۸۰
۴۰ .به نقل از مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی ، چشم و چراغ مرجعیت ، ص ۱۶۱ ،.
۴۱ .دوانی ، علی ، خاطرات و مبارزات حجتالاسلام فلسفی ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، چاپ چهارم ، صص۱۸۹ – ۱۹۱ .
۴۲ . رژیم پهلوی با این امور قصد داشت تا با استفاده ابزاری از نمادهای دینی قبل از اسلام ، توجه مردم را از اسلام به ادیان منسوخه جلب کند و از ترویج اندیشههای ظلم ستیز اسلامی ممانعت کند .
۴۳٫مجله حوزه ، شماره ۴۳ – ۴۴ ، ص ۱۰۰ .
۴۴٫ الگوی زعامت ، ص ۱۹۸ ، به نقل از آیت الله سید موسی شبیری زنجانی .
۴۵ . مجله نور علم، ص ۹۸ـ۹۹.
۴۶٫ دوانی ، علی ، مفاخر اسلام ، ج ۱۲ ، ص ۵۳۲ .
۴۷٫ .امامی ، جواد ، خاطرات آیتالله مسعودی خمینی ، مرکز استاد انقلاب اسلامی ، ص ۲۲۵ .
۴۸٫ شکوه فقاهت ، ص ۵۰۸ .
۴۹٫ مجله حوزه ، شماره ۴۳ – ۴۴ ، صص ۳ – ۴ – ۵ .
۵۰ .مجله حوزه ، شماره ۴۳ و۴۳ ،سال ۱۳۷۰ ، ص ۱۳ .
۵۱٫ علوی ، محمد حسین ، خاطرات زندگانی آیتالله بروجردی ، انتشارات اطلاعات تهران ، خرداد ۱۳۴۱ ، ص ۱۲۲٫
۵۲٫ چشم و چراغ مرجعیت ،ص ۶۶ .
انعکاس این یاداشتم در:
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰