هشدار قرآن نسبت به حسرت روز قیامت
آیت الله جاودان در این جلسه نسبت به هشدار و انذار قرآنی نسبت به حسرت روز قیامت و همچنین آرزوهای پوچ دنیوی تذکراتی را بیان نمودند.
آیت الله جاودان در این جلسه نسبت به هشدار و انذار قرآنی نسبت به حسرت روز قیامت و همچنین آرزوهای پوچ دنیوی تذکراتی را بیان نمودند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دست نوشتههای معارفی امیرمحسن سلطان احمدی (سلطاناحمدی دات آی آر): جلسه هفتگی درس اخلاق حضرت استاد آیت الله حاج شیخ محمدعلی جاودان(حفظهالله) چهارشنبه ۱۴ آبان ماه ۱۳۹۹ به صورت مجازی از حسینه نورانی مرحوم شیخ مرتضی زاهد(ره) برگزار شد، که از این طریق از محضر حضرت استاد بهره مند شدم.
آیتالله جاودان در این جلسه با اشاره به آیه ۳۹ سوره مریم نسبت به هشدار قرآن به حسرت روز قیامت تذکراتی را بیان نمودند و در ادامه نکاتی را درباره آرزوها ذکر کردند که در ادامه مشروح بیانات ایشان تقدیم شما معارفجویان عزیز می گردد.
هشدار قرآن نسبت به حسرت روز قیامت
خداوند متعال در قرآن آیه ۳۹ سوره مریم نسبت به روز حسرت هشدار داده و میفرماید: «وَأَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَهِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِی غَفْلَهٍ وَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ؛ و (ای رسول ما) امت را از روز غم و حسرت (یعنی روز مرگ و قیامت) بترسان که آن روز دیگر کارشان گذشته است و آنها سخت از آن روز غافلند و به آن ایمان نمیآورند.». خداوند در این آیه به پیامبر (ص) خطاب نموده که مردم را نسبت به روز حسرت انذار دهد.
چشیدن حسرت قیامت با تمام درد و رنجش
مقداری که انسان حسرت میخورد چقدر است؟ در این دنیا اگر حسرت کمی زیاد شود قلب انسان تحمل نمیکند و آدم سکته میکند و از دنیا میرود، اما آنجا همه درد حسرت را میکشد و میتواند تحمل کند و مرگی دیگر در کار نیست و حسرت را با تمام درد و رنجش میکشید.
در قیامت چون کار تمام شده و انسان تعیین تکلیف شده به این حسرت میرسد و آن کسی که باید جهنم برود دیگر باید برود و راه برگشتی ندارد و کسی که باید به بهشت برود همین طور است و آن کسی که درجه دو است حسرت درجه سه را میخورد مگر کسی که همه آنچه باید انجام دهد انجام داده باشد.
رسیدن آیت الله حق شناس به تمام آرزوهایش
مرحوم آیت الله حق شناس فرموده بود که هر چه آرزو داشتم به آن رسیده ام! البته ایشان هم آرزویش را می دانسته که چه آرزو کند، اما ما آرزوهایمان یک چلوکباب، رخت و خواب نرم، یک احترام و مقام است، یا یک دانش آموز در دیپلم شاگرد اول شود، هر چند این آرزو خوب است اما کم است، اما مرحوم آیت الله حق شناس نهایت آرزو را داشته به آن رسیده بود و بقیه اش را ما نمی دانم.
فردی بود که احضار روح انجام میداد و گفته بود دو نفر هستند که من دستم به آنها نمیرسد، ولی وی هر کس را میتوانست احضار کند. البته احضار ارواح هم در اصل به معنای ارتباط با ارواح است و احضاری که برخی اکنون انجام میدهند از رابطه شیطانی و اجنه است.
حالا ایشان گفته بود من فقط سید بن طاووس و سید بحرالعلوم را نمیتوانم احضار کنم، چون آنها دائماً در محضر امیرالمؤمنین (ع) هستند، یعنی این دو به همه آرزوهایشان رسیده اند. پس اگر به این آرزوها رسیده باشید که هیچ وگرنه حسرت است.
حالا فرد حسرت دارد و مثلاً میگوید ای کاش نماز شب خوانده بودم و شب نمیخوابیدم، یا ای کاش فلان صدقه را داده بودم، ای کاش نماز جماعت را ترک نمیکردم، حتی یک جلسه را هم ترک نکرده بودم.
نمونهای از حسرت خوردن
داستانی نقل شده که میگویند اسکندر به وادی ظلمات رسید و به یارانش گفت در این صحرا می روید از این سنگ ریزه های زیر پایتان جمع کنید. و رفتند و صحرا را گذراندند و هر کس هم حرف گوش کن بود هر چه توانسته بود زیاد جمع کرده بود و برخی هم که حرف گوش کن نبودند فقط عبور کرده بودند و چیزی جمع نکرده بود.
بعد از آن صحرا دیده بودند که همه سنگ ریزه ها الماس بوده است و کسی که جمع نکرده بود حسرت میخورد و کسی هم که کم جمع کرده بود او نیز حسرت میخورد که چرا کم جمع کرده ام. این یک نمونه داستان درباره حسرت است.
ما هم در یک عالم ظلمات زندگی میکنیم و میتوانیم هر لحظه اش را جواهر جمع کنیم، آن هم بهترین جواهرات را جمع کنیم. و چون برای خدا کار میکنید این اعمال شما جواهر است، اما به محض اینکه یک گناه کردید و غیبت کردید همه این جواهرات بیرون میریزد و از بین میرود.
یک روز همه ما به آن بیابان بی انتهای قیامت میرویم و حسرت میخوریم، مگر کسانی که همه توانشان را کار کرده اند و چیزی کم نگذاشته اند.
حسرت عمر گذشته
الان برخی برای تمام عمر گذشته خود حسرت میخورند، حالا اگر کسی گناه کرده باشد حسرتی شدید میخورد.
دوستمان گفت که دور هم با خانواده نشسته بودیم و پدرم هم ساکت نشسته که یک دفعه دیدیم دارد اشک میریزد و هق هق گریه میکند! گفتیم چه خبر است و چه شده است؟ این فرد سید بود و یاد آن لحظه هجوم و در خانه و کوچه افتاده بود و بی اختیار اشکش جاری شده بود. بعضیها تمام عمرش را در این خیال است.
یکی از دوستان نقل میکرد که مرحوم آیت الله حق شناس بعد از نماز صبح پشت میز که نماز میخواند، نشسته بود و قرآنش را باز میکرد و قرآن را نگاه نمیکرد ولی روبرو را نگاه میکرد و هیچ صحبتی هم نبود و فقط حواسش به آن دیوار بود! بعد میدیدم که صورتشان مثل گچ سفید شده است و این آن بی خبری است.
یک روز از ایشان پرسیدیم و اصرار کردیم که کجا بودید و ایشان در حد عقل این فرد گفته بود در حرم امام حسین (ع) بودم.
پدیدآورنده:
به کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی
برچسب ها :آرزو ، آیت الله جاودان ، آیت الله حق شناس ، حسرت ، درس اخلاق ، یوم الحسرت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰