اولی الالباب چه کسانی اند؟/انسان عقلانی و پستتر از حیوان
آیتالله جاودان در این جلسه با اشاره به حدیث اولی الالباب به ویژگی ها و سرانجام انسان عقلانی و فرق او با انسان پست تر از حیوان پرداختند.
آیتالله جاودان در این جلسه با اشاره به حدیث اولی الالباب به ویژگی ها و سرانجام انسان عقلانی و فرق او با انسان پست تر از حیوان پرداختند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دست نوشتههای معارفی امیرمحسن سلطان احمدی (سلطاناحمدی دات آی آر): جلسه هفتگی درس اخلاق حضرت استاد آیت الله حاج شیخ محمدعلی جاودان(حفظهالله) چهارشنبه ۱۸ تیرماه ۱۳۹۹ به صورت مجازی در حسینه نورانی مرحوم شیخ مرتضی زاهد(ره) برگزار شد.
آیتالله جاودان در این جلسه با اشاره به حدیث اولی الالباب به ویژگی ها و سرانجام انسان عقلانی و فرق او با انسان پست تر از حیوان پرداختند. در ادامه مشروح بیانات ایشان به شرح زیر تقدیم شما معارفجویان عزیز میگردد.
غرائز قدرت و توان انسان برای زندگی نمودن
یک مجموعه از قدرتها و تواناییهایی خداوند در انسان قرار داده است که با داشتن آنها میتواند زندگی کند، حتی این زندگی حیوانی انسان هم با کمک این نیروها و تواناییها است که اسم آن را غرائز میگذارند. انسان یک سریع غرائز دارد که با کمک آنها به زندگی حداقلی و حیوانی خود ادامه میدهد که اگر آنها را نداشته باشد زندگیاش دوام نمیآورد.
پس یک مجموعه نعمتهایی خداوند متعال به انسان داده که انسان با آن بر روی زمین میماند و ادامه حیات میدهد، اما اینها در وجه حداقلی انسان است و انسان یک موجود خارق العادهای است که اگر همت کند میتواند به آن نیروهای برتر و متعالیتر خودش و به انسانیت کامل برسد و بهشت برایش نقد شود. این طور که شاعر (حافظ) میگوید:
من که امروزم بهشت نقد حاصل میشود … وعدهی فدای زاهد را چرا باور کنم
حتی انسان میتوان به قدرت اداره جهان هم برسد. وقتی انسان قدرت اداره خودش را طبق فرمان عقل به دست بیاورد، میتواند به قدرت اداره جهان هم برسد.
نیروی عقل برترین نیرو و توان انسان
برترین این نیروها نیروی عقلانی انسان است، که اگر انسان روی آن تمرین کند و آن را به کمال لازم خودش برساند آن نیروهای پست و حیوانی را میتواند کنترل کند، پس اگر انسان بکوشد و قدرتهای عقلانی خود را که به صورت بالقوه در او است بالفعل کند، میتواند همه نیروهای پست و حیوانی خود را تحت کنترل بیاورد و مطلقاً در تحت فرمان عقل کار کند.
این ساختمان انسان تا اینجا هم جا دارد و برتر هم هست ولی بستگی دارد که انسان ذره ذره اعمال خود را عقلانی انجام دهد. اگر تمرین روی این ذره ذرهها به صورت عقلانی باشد، عقل رشد میکند و به کمال میرسد و عقل میتواند فرماندهی همه نیروهای موجود در انسان را به دست بگیرد و همه را به جا مصرف کند و از آنجا پا به دایره برتر بگذارد.
اولی الالباب چه کسانی هستند؟
درباره اولی الالباب در روایت آمده است که میفرماید: «إنَّ أُولِی الالْبَابِ الَّذِینَ عَمِلُوا بِالْفِکْرَهِ» اولی الالباب به معنای صاحبان خرد است، یعنی کسانی که عقل خالص دارند و به عقل خالص رسیدند نه عقل به شهوت و به غضب.
گاهی انسان بر اساس عقل عمل میکند و گاهی بر اساس شهوت و یا آن دسته پایینتر که فقط بر اساس شهوت یا غضب برخورد میکند اما اولی الالباب کسانی هستند که از این دو دسته بالاتر آمده و صاحب خرد شده و عقل خالص دارند و عمل آنها با فکر است.
این که کسی ریاضیات میداند و به معلومات ریاضی خود فکر و عمل میکند، این فکر در حیطه همین عالم جسمانی است و این یک ذره از بند شهوت و غضب آزاد شده است و فکرش بالفعل شده است، اما در حیطه همین جهان است و ریاضیات چیزی ما فوق این جهان نیست، اما یک قدمی است بالاتر از کسانی که فقط در شهوت و غضب و حیله فکر میکند که اینها غرق در حیوانیت است.
اما کسی که در ریاضیات فکر میکند یک کمی از شهوت و غضب و حیله خارج شده اما کمی بالاتر است، اما وقتی کار ریاضیات را کنار میگذارد این باز در حیطه همان شهوت و غضب است اما بخشی از عمرش را در یک مرتبه بالاتر فکر و زندگی میکند. حالا اولی الالباب کسانی هستند که فقط تفکر میکنند و دائماً در تفکر هستند و انسان میشود دائماً در تفکر باشد.
علامه طباطبایی(ره) همیشه در سکوت ولی در تفکر
در جریان تشییع یکی از بزرگان در مشهد با آن دوستمان در پشت سر علامه طباطبایی(ره) حرکت میکردیم و چشم ما به ایشان بود و میدیدیم ایشان در یک جایی دیگر و همهاش در فکر است ولی آن آقایی که همراه ایشان حرکت میکرد، گاهی از ایشان سؤالی میکرد و ما که پشت سر ایشان بودیم، احساس میکردیم که علامه از یک بلندی پایین آمد و جواب ایشان را داد؛ چون خود ایشان اصلا پیش صحبت نمیشد و همیشه در سکوت بود و باز دوباره به همان جای بلندی که بود بر میگشت. من چند بار احساس کردم ایشان از آن جای بلند پایین آمد و جواب این فرد را میداد و دوباره به همان جا برمی گشت.
سرانجام انسان عقلانی رسیدن به بالاترین مقام انسانی
این جور فردی حتی در عالم خواب هم در حال فکر کردن است و یک زندگی انسانی و عقلانی دارد که در حال رشد عقلانی است. مثل این است که یک ساختمان میسازد و تمام آجرهای این ساختمان آجرهای فکری و عقلی است و دائماً اینجوری است و خواب این انسان هم خواب عقلانی است و لحظهای به خواب جسمانی که غرق در خواب جسمانی شود فرو نمیرود ولو بدن خوابیده و استراحت خودش را میکند، اما عقل ایشان مشغول کار است.
حالا چنین انسانی در آخر به کجا میرسد که در ادامه این حدیث آمده است: « فإذا بَلغَ هذهِ المَنزِلَهَ جَعلَ شَهْوَتَهُ و مَحَبّتَهُ فی خالِقِه» چنین فردی که وقتی به این منزل رسید تمام محبت او درباره خداوند است و این قسمت که میفرماید: «جَعلَ شَهْوَتَهُ و مَحَبّتَهُ فی خالِقِه» نکته بسیار مهمی است.
دیگر شهوت طبیعی و معمولی نیست و همینطور محبت نیز محبت طبیعی و معمولی نیست، بلکه چنین کسی که وقتی به اینجا میرسد تمام محبت و خواستههای او در خالقش منحصر میشود.
اما انسان به فرزند خود محبت طبیعی و معمولی دارد و اصلاً هر حیوانی هم همین محبت را به بچه خود دارد که این یک محبت طبیعی است که ناشی از حیات حیوانی انسان است اما کسی که به چنین مرتبهای رسیده تمام محبت او منحصر به خالق او است که در ادامه حدیث آمده است: «فإذا فَعلَ ذلکَ نَزلَ المَنزِلَهَ الکُبرى».
انسان عقلانی و رسیدن به بالاترین مرتبه انسانیت
بنابراین ثمره انسان عقلانی این است که به بالاترین مرتبه انسانیت میرسد و این برای انسان مقدر است. قرآن هم میفرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ»، که ما انسان را در نیکوترین نظم و اعتدال و ارزش آفریدیم. (آیه ۴ سوره تین).
بنابراین چنین چیزی و رسیدن به چنین مرتبهای در ساختمان انسان مقدر است و انسان با برترین ساختمان ساخته شده است ولی ممکن است تنبلی کند وهمت نکند و در همان حد ادنی و پست خودش بماند.
اما اگر ایمان بیاورد و خدا و قیامت را باور کند، این شروعی است برای رسیدن به مرتبه اعلی وجودی خود؛ که اگر کار کند و همت نماید میتواند به این مرتبه برسد. که برای رسیدن به این مرتبه نه ذکر گفتنهای عجیب و غریب لازم است و نه کارهای عجیب و غریب بلکه فقط اطاعت خدا لازم است به نحوی که هر جا میرسد فکر میکند که اینجا وظیفهاش چیست و به آن وظیفه عمل میکند. که اگر انسان در همه زمینهها به وظیفه خود عمل کرد میتواند به آنجا برسد که در روایت آمده است: «جَعلَ شَهْوَتَهُ و مَحَبّتَهُ فی خالِقِه».
وقتی که انسان از حیوان هم پستتر میشود!
و بدترین فرضی که برای انسان است اینکه حتی از مرحله حیوانی هم پایین میآید و با آن غرائزی که دارد به گناه میپردازد و از غرائز خود در راه گناه استفاده میکند. در صورتی که غرائز میتواند پاک باشد و در حلال خدا مصرف شود ولی میتواند مرتبه پایینتری استفاده کند و در گناه غرق شود، که اگر انسان چنین کند و این غرائز را در راه گناه استفاده کند او از حیوان هم پستتر میشود.
قرآن هم فرموده است که انسان گاهی شبیه حیوان است، گاهی حیوان است و گاهی از حیوان هم پستتر است و حتی از جماد هم پستتر است. در صورتی که جماد میتواند یک کمالاتی را داشته باشد و دارد ولی انسان ندارد و گاهی قلب انسان سختتر از سنگ است، با اینکه سنگ قساوتی دارد ولی انسان به جایی میرسد که قلب او از سنگ هم سختتر و از حیوان هم پستتر شود.
ولی از آن طرف اگر بکوشد میتواند به جایی برسد که در این روایت فرمودند: «جَعلَ شَهْوَتَهُ و مَحَبّتَهُ فی خالِقِه». که برای رسیدن به آن انسان باید کوشش و زحمت بکشد.
پدیدآورنده:
به کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی
منابع حدیثی این جلسه:
حدیث اولی الالباب:
الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: إنَّ اُولی الألْبابِ الّذینَ عَمِلوا بالفِکْرَهِ حتّى وَرِثوا مِنهُ حُبَّ اللّه ِ ـ إلى أن قالَ ـ: فإذا بَلغَ هذهِ المَنزِلَهَ جَعلَ شَهْوَتَهُ و مَحَبّتَهُ فی خالِقِه، فإذا فَعلَ ذلکَ نَزلَ المَنزِلَهَ الکُبرى فعاینَ رَبَّهُ فی قَلبهِ، و وَرِثَ الحِکمَهَ بغَیرِ ما وَرِثَهُ الحُکَماءُ، وَ ورِثَ العِلمَ بغَیرِ ما وَرِثَهُ العُلَماءُ، وَ ورِثَ الصِّدقَ بغَیرِ ما وَرِثَهُ الصِّدِّیقونَ . إنَّ الحُکَماء وَرِثُوا الحِکمَهَ بالصَّمتِ، و إنَّ العُلَماءَ وَرِثوا العِلمَ بالطَّلَبِ، و إنّ الصِّدِّیقینَ وَرِثوا الصِّدقَ بالخُشوعِ و طُولِ العِبادَهِ .
امام صادق علیه السلام: خردمندان، کسانى هستند که با اندیشه کار کنند تا بر اثر آن، محبّت خدا را به دست آورند ـ تا آن جا که فرمود ـ: و چون به این منزلت برسد خواهش و محبّت خود را از آنِ آفریدگارش قرار دهد و هرگاه چنین کند به بزرگترین منزلت دست یابد و پروردگارش را در دل خویش ببیند و میراث دار حکمت شود، نه از راهى که حکما یافتند و میراث بان دانش شود، نه از راهى که دانشمندان رفتند و صدق را بیابد، نه از راهى که صدّیقان یافتند. حکیمان حکمت را با خاموشى فراچنگ آوردهاند و دانشمندان دانش را با جستجو و صدّیقان با خشوع و عبادت دراز مدّت.
منبع حدیث: بحار الأنوار: ۷۰/۲۵/۲۶٫
↵بیشتر بخوانید: √دیگر مطالب و بیانات حضرت استاد آیت الله جاودان را اینجا کلیک نموده و بخوانید |
برچسب ها :آیت الله جاودان ، انسان عقلانی ، انسان کامل ، اولی الالباب ، تفکر ، درس اخلاق ، عقل ، غرائز
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰