حق پیروز بر ظلم و زورگویی/پرهیز از ظلم کردن ۹
آیتالله العظمی مدرسی در نهمین جلسه تدبر در سوره ابراهیم به تبیین پیروزی حق بر ظلم و زورگویی پرداختند و توصیه به پرهیز از هرگونه ظلم به دیگران نمودند. به گزارش پایگاه اینترنتی دست نوشتههای معارفی امیرمحسن سلطاناحمدی (سلطاناحمدی دات آی آر): نهمین جلسه درس تفسیر و تدبر در سوره ابراهیم توسط مرجع عالیقدر تقلید
آیتالله العظمی مدرسی در نهمین جلسه تدبر در سوره ابراهیم به تبیین پیروزی حق بر ظلم و زورگویی پرداختند و توصیه به پرهیز از هرگونه ظلم به دیگران نمودند.
به گزارش پایگاه اینترنتی دست نوشتههای معارفی امیرمحسن سلطاناحمدی (سلطاناحمدی دات آی آر): نهمین جلسه درس تفسیر و تدبر در سوره ابراهیم توسط مرجع عالیقدر تقلید و مفسر تفسیر من هدی القرآن (هدایت) حضرت آیتالله العظمی سید محمد تقی مدرسی دام ظله، در رمضان ۱۴۴۱ برابر با ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ برگزار شد.
معظمله در این جلسه با تدبر در آیات ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ سوره ابراهیم، به تبیین جریان خلقت بر مبنای حق و هلاکت ظالمان پرداختند و تاکید بر پرهیز از هرگونه ظلم کردن به دیگران حتی ظلم به نزدیکان تا ظلم های بزرگ حاکمان جور نمودند و فرمودند: طبق وعده الهی هر ظالمی نابود و به هلاکت می رسد و دنیا محل امتحانات الهی است.
مهمترین موضوعات این جلسه عبارتند از: جریان نظام خلقت بر حق و معنای حق / پرهیز از دخالت در مسائل غیر تخصصی / ضعف امتها در برابر حق گویی پیامبران / سه شرط خدا جهت کمک در لحظات حساس / هلاکت ظالمان وعده قطعی خدا / در نظر گرفتن خدا در تمام امور و لزوم ترس از خدا و روز قیامت / دنیا میدان مین گذاری شده و امتحان الهی / پرهیز از ظلم کردن
در ادامه مشروح بیانات معظمله در نهمین جلسه درس تدبر در سوره مبارکه ابراهیم تقدیم شما معارفجویان عزیز میگردد.
آیه ۱۳ سوره ابراهیم: وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُمْ مِنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَیهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ.
و کسانى که کافر شدند به پیامبرانشان گفتند شما را از سرزمین خودمان بیرون خواهیم کرد مگر اینکه به کیش ما بازگردید پس پروردگارشان به آنان وحى کرد که حتما ستمگران را هلاک خواهیم کرد (۱۳).
آیه ۱۴ سوره ابراهیم: وَلَنُسْکِنَنَّکُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذَلِکَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِی وَخَافَ وَعِیدِ.
و قطعا شما را پس از ایشان در آن سرزمین سکونت خواهیم داد این براى کسى است که از ایستادن [در محشر به هنگام حساب] در پیشگاه من بترسد و از تهدیدم بیم داشته باشد (۱۴).
آیه ۱۵ سوره ابراهیم: وَاسْتَفْتَحُوا وَخَابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ.
و [پیامبران از خدا] گشایش خواستند و [سرانجام] هر زورگوى لجوجى نومید شد (۱۵).
جریان نظام خلقت بر محور حق / معنای حق
بین قدرت و حق تقسیم وظیفه شده است، به این معنا که قدرت باید حق را اجرا کند و باید تابع حق باشد. اگر زور گویان و قدرتمندان بخواهند از قدرت و زور خود برای پیاده کردن باطل و جنگ با حق استفاده کنند، نظام خلقت راه آنها را میبندد و نمیگذارد. آسمانها، زمینها و تمام عالم هستی بر محور حق ترتیب داده شده است.
حالا حق یعنی چه؟ حق به معنای آن چیزی است که در لوح محفوظ نوشته شده است؛ همچنین حق به معنای تقدیرات الهی، به معنای نظامات حاکم بر عالم هستی است، عالم هستی از یک اتم کوچک گرفته تا یک کهکشان بزرگ همه جز نظامات حاکم عالم و بر محور حق هستند و انسان نمیتواند با زور و امکاناتی که دارد، این نظامات را تغییر دهد.
قرآن هم میفرماید: «وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ »، آیه ۷۱ سوره مؤمنون: اگر حق تابع هوای نفس آنان شود همانا آسمانها و زمین و هر که در آنهاست فاسد خواهد شد. بنابراین اگر بنا بود حق تابع زور و هوای نفس مردم باشدف آسمان و زمین هم نمیماند و همه چیز فاسد میشود؛ اما نظام خلقت بر حق جریان دارد و در مسائل بشر هم همین مسئله حاکم است.
برای روشن شدن بحث، مثالی بیان میکنم؛ چشم انسان باید با بینای راه را نشان دهد، ولی پای انسان و جوارح انسان باید از این راه استفاده کنند و راه بروند. حالا اگر بخواهد پا به جای چشم قرار بگیرد، حتما انسان به هلاکت میرسد.
پایین بودن ارزش حکومت در نزد امیرالمؤمنین (ع)
یک روز بعد از خلافت ظاهری آقا امیرالمؤمنین(ع) تمام سرلشکرها و روسای عشیرهها و قبیلهها و ایلهای عرب جهت بیعت داشتند، به خدمت حضرت میآمدند. ابنعباس که خیلی با امام صمیمی و رفیق بود، آمد دید که حضرت در یک خیمه نشستهاند و دارند کفش خود را وصله میزنند! و ابنعباس به حضرت گفت: آقا جمعیت دارند میآید که با شما بیعت کنند و زیاد هستند.
بنده عرض میکنم؛ آقا با یک خونسردی فرمودند: ابنعباس این لنگه کفش چقدر ارزش دارد؟ ابن عباس گفت: ارزشی ندارد! حضرت فرمودند: یک چیزی درباره ارزش آن بگو و ابن عباس گفت: حالا به اندازه یک درهم شاید ارزش داشته باشد. حضرت فرمودند: خدا شاهد و گواه است که این امارت و حکومت بر شما از این کفش پیش من کم ارزشتر است، مگر به شرطی که بتوانم حقی را اقامه و باطلی را دفع کنم.
(خطبه ۲۳ نهج البلاغه: قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبَّاسِ دَخَلْتُ عَلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) بِذِی قَارٍ وَ هُوَ یخْصِفُ نَعْلَهُ فَقَالَ لِی مَا قِیمَهُ هَذَا النَّعْلِ فَقُلْتُ لَا قِیمَهَ لَهَا فَقَالَ (علیه السلام) وَ اللَّهِ لَهِی أَحَبُّ إِلَی مِنْ إِمْرَتِکُمْ إِلَّا أَنْ أُقِیمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلًا. عبد اللّه بن عباس گفت: در ذى قار بر امیر المؤمنین علیه السّلام وارد شدم در حالى که کفش خود را وصله مىزد، از من پرسید: ارزش این کفش چند است گفتم: هیچ. گفت: به خدا سوگند این کفش پاره در نظر من از حکومت بر شما محبوبتر است، مگر اینکه بتوانم حقّى را اقامه و باطلى را دفع کنم).
این فرمایش آقا امیرالمؤمنین(ع) اساس همه است وگرنه قدرت به چه درد میخورد؟! ما امروز در دنیا شاهد هستیم که زورمندان در دنیا میخواهند حقایق را به گونهای دیگر به خورد مردم بدهند، اینجا است که مصلحین جهان، آن کسانی که پیروی انبیا هستند و به تابعیت حرکت انبیا حرکت میکنند، جلوی باطل میایستند و حق را اجرا میکنند. در صورتی که اگر زورمندان زور و قدرتی هم دارند، این قدرت را خدا برای اجرا حق به آنها داده است.
پرهیز از دخالت در مسائل غیرتخصصی
یه آقایی رئیس است، خوب باشد! رئیس جمهور است، خوب باشد! کشورش بزرگترین کشور دنیا است، خوب باشد! حالا یک روز این فرد میگوید: برای درمان بیماری کرونا یک مقدار مواد ضدعفونی به شخص مبتلا ترزیق کنید و این فرد خوب میشود! حتی پزشکان همان کشور از این حرف این آقای رئیس فریادشان بلند شده که این چه حرفی است که میزنی! تو رئیس هستی برای خودت رئیس هستی، اما باید آنچه کارشناسان میگویند عمل کنی.
من فقیه هستم و به مسائل فقهی تخصص کافی دارم، اما من در مسئله پزشکی اگر بیخبر باشم و کارشناس آن تخصص نباشم، نباید در این مسئله دخالت کنم. هر کسی باید دنبال حق باشد، به همین جهت بود که انبیا بعد از آنکه حقایق را بیان کردند و سلطان مبین و حجتهای واضحی ارائه نمودند، مردم در مقابل سخن حق آنها کم آوردند.
ضعف امتها در برابر حقگویی انبیا
وقتی سخن انبیا حق است، مردم هم نمیتوانند چیزی بگویند که حق نیست، اما شروع به ارعاب و اعتراض نمودند و گفتند: یا شما از کشور، و راه و رسم ما متابعت کنید، یا از کشور ما بیرون بروید! وقتی که مردم این حرف را زدند دست غیبت دخالت کرد و آن حقی که آسمان و زمین بر پایه آن حق حاکم است، وارد میدان شد.
در آیه ۱۳ سوره ابراهیم خداوند میفرماید: «وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ»، کفار آمدند و در مقابل پیغمبران صف آرایی کردند که در آیه فرمود: « لِرُسُلِهِمْ»، پیامبرانی که برای آنها فرستاده شده بودند برای اصلاح و هدایت و نجات دادن آنها از هلاکت آمده بودند اینها آمدند و گفتند: « لَنُخْرِجَنَّکُمْ مِنْ أَرْضِنَا»، شما را از سرزمین خود بیرون میکنیم!
آیا این زمین مال کافران است که بگویند پیغمبران را از آن بیرون میکنیم؟ اصلا صاحب و مالک این زمین کیست؟ قرآن میفرماید: « إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یورِثُهَا مَنْ یشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ»، آیه ۱۲۸ اعراف: زمین ملک خداست، آن را به هر کس از بندگان خود خواهد به میراث دهد. زمین مال خدا است. تو آمادهای مالک زمین شدهای که این زمین این کشور مال من است؟ تو هم یک بنده خدا بیش نیستی و پیامبران هم بنده خدا هستند و کسی حق ندارد، کسی را از زمین خدا و سرزمینش بیرون کنید. خداوند به پیغمبران فرمود: بنشینید سر جایتان این کشور شما است، کشور آنها نیست و در ادامه آیه میفرماید: «فَأَوْحَى إِلَیهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ»، ما آنها را هلاک میکنیم و شما را به جای آنها قرار میدهیم. ولی شرطی دارد!
سه شرط کمک خداوند برای کمک در لحظات حساس
برای یاری خدا نسبت به پیامبران در اینجا سه شرط بیان شده است، اولین شرط اینکه شما از من کمک بخواهید، دومین شرط این است که شما مقام مرا در نظر بگیرید، یعنی شما به حق عمل کنید، و سوم اینکه آخرت را در نظر بگیرید. البته پیامبران این جور بودند و این شرایط تذکر به ما است که ما پیرو پیامبران هستیم، باید اینگونه باشیم. اگر بخواهیم خدای سبحان و تعالی در لحظات حساس به ما کمک کند این سه شرط لازم است. پس باید دعا کنید و از او کمک بخواهید. قرآن میفرماید: «قُلْ مَا یعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ»، آیه ۷۷ سوره فرقان: بگو: اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم هیچ اعتنایى به شما نمىکند.
اگر دعا نکنید، خدا به شما توجه نمیکند؛ پس اول دعا کنید. دوم اگر بخواهید در هر کاری پیروز شوید، باید بعد از پیروزی دنبال اجرای حق باشید. بعد از پیروزی میخواهید چکار کنید؟ باید حق را بعد از پیروزی اجرا کنید، نه اینکه بعد از اینکه پیروز یا موفق شدید، تمام شود و کار نکنید، بلکه باید بروید دنبال حق و خدا را در نظر بگیرید. و سوم اینکه باید آخرت را در نظر بگیرید وخود را برای فردای قبر و قیامت آماده کنید.
شرط گذاری کافران برای پیامبران!
در این آیه میفرماید: «أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا»، آنها برای پیامبران دو شرط گذاشتند! اول اینکه به راه و رسم ما باشید، و دوم اینکه از سرزمین ما بیرون روند. ظاهر این کلمه این است که نگفتند پیامبران هم مثل ما بت پرس شوند، بلکه گفتند: با ما مخالفتی نداشته باشند. اینجا خداوند به پیامبرانش وحی فرمود و گفت: « فَأَوْحَى إِلَیهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ»، نترسید ما ظالمین را به هلاکت میاندازیم.
از این سخن مشخص میشود که یک لحظهای در تاریخ عمر انسان هست که انسان آخر خط است و آن لحظه شوخی بردار نیست. این اختلاف بین حق و باطل به جنگ منتهی میشود و در انتها دست غیب به مؤمنین کمک میکنند.
هلاکت ظالمان بعد از ظلم نمودن وعده خداوند
در آیه بعد خداوند میفرماید: «وَلَنُسْکِنَنَّکُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذَلِکَ»، آنها را به هلاکت میاندازیم و شما را بر میانگیزیم. در زمان حضرت موسی (ع) بنی اسرائیل در همان کشور مصر بودند، ولی خدا فرعونیان مصر را از بین برد ولی بنی اسرائیل را نجات داد و آنها از دریا عبور کردند و بعد از نابودی فرعونیان دوباره به کشورشان برگشتند و کشور را گرفتند.
امروز هم خیلی از افراد مصلح در برخی از کشورها هستند که با نظام و حاکمیت آن کشور مخالفت میکنند، و حاکمین آنها را از آن کشور تبعید یا اخراج میکنند. اما بعد از مدتی آن نظام به هلاکت میرسد و این افراد دوباره به کشورشان بر میگردند و حتی حکومت هم میکنند. و این سنت الهی است.
لزوم در نظر گرفتن خدا در همه امور
در ادامه این آیه خداوند میفرماید: « لِمَنْ خَافَ مَقَامِی وَخَافَ وَعِیدِ»، بدانید برای کسب یاری خدا دو شرط لازم است. اول اینکه مقام خدا را در نظر بگیرید، به این معنا که همیشه و در همه حال خدا را در نظر داشته باشید و او را فراموش نکنید، و بدانید که این پیروزیها و امکاناتی که در دست شما است، از خدا است و او به شما عطا نموده است، پس باید دائماً خدا را در نظر داشته باشید و دوم اینکه خدایی نکرده یک موقع شما مغرور و طغیانگر نشوید.
اهمیت ترس داشتن از روز آخرت و دادگاه الهی و در خواست یاری از خدا
و در پایان آیه میفرماید: «وَخَافَ وَعِیدِ»، وعید به معنای روزی که باید در برابر خدا قرار بگیرد، است که باید از این روز بترسید. در آیه بعد میفرماید: «وَاسْتَفْتَحُوا» که این آن شخص سوم است که عرض کردم، یعنی انبیا آمدند و به خدا عرض کردند: ما حرفمان را زدیم، کارمان را کردیم، صبر کردیم و اذیتمان هم کردند و چیزی نگفتیم، حالا خودت هستی که ما را موفق بگردانی، «وَاسْتَفْتَحُوا».
بعضیها در این کلمه «وَاسْتَفْتَحُوا» تفسیری دیگر کردند که هر دو طرف (پیامبران و اُمم) به آخر خط رسیدند و از خدا میخواهند که آنها را کمک نموده و بر آنها حکومت کند. در آخر هم میفرماید: «وَخَابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ»، آنهایی که مستکبر، جبار بودند و در برابر حق عناد ورزیدند و صف آرایی نمودند، آنها به نتیجه نرسیدند و از بین رفتند.
جمعبندی بحث این جلسه:
پرهیز از ظلم کردن تحت هیچ شرایطی به هیچ کسی
از بحث تدبر در آیات این جلسه این برداشت را میکنم که همواره در همه امور باید حق را اجرا کنیم و به کسی ظلم نکنید. حالا ممکن است این ظلم به همسایه باشید یا اینکه به همسر و فرزند باشد، یک یک ظالم زورگو بر یک کشور ظلم کند، فرقی ندارد.
در روایات آمده که هر همسایهای که همسایهاش را به هر دلیل اذیت کند و به او زورگویی کند، وضع جوری خواهد شد که این همسایه ظالم از اینجا به جای دیگر منتقل شود، به این مفهوم اگر همسایهای همسایهاش را اذیت کند، این خانه از آن، آن همسایهای میشود که مورد اذیت قرار گرفته است. به این معنا که این ارزشهای الهی در همه ابعاد باید مورد توجه قرار بگیرد.
زورگویان دنیا و زورگویان هر کشوری باید عبرت بگیرند. حتی در خود جامعه نباید کسی به کسی دیگر زور بگوید، همسایه به همسایه، شوهر به همسر، پدر به فرزند، رئیس به زیر دست و….. به طور کلی نباید به کسی زور گفت و ظلم نمود که طبق این آیات اگر ظلم کردید روزی میآید که آن کسی که مورد ظلم و آزار قرار گرفته به خواست خدا بر این فرد ظالم غالب میشود.
دنیا میدان امتحانات الهی و میدانی مین گذاری
همیشه باید مواظب باشیم و بدانیم که ما بشر مثل کسی هستیم که در میدان مین حرکت میکنیم و کسی که در میدان مین حرکت میکند، باید یک نقشهای در مقابل او باشد، که دقیق طبق نقشه حرکت کند که پای او روی مین نرود و بداند که کجا مین گذاری شده و کجا نشده است. دنیا یک میدان مین گذاری شده و یک میدان امتحان است، ما بشر در هر لحظه مورد امتحان خدا قرارمیگیریم و باید خیلی مواظب بوده و تقوا داشته باشیم و همیشه خدا و آخرت را همدر نظر بگیریم.
امیدوارم خدای سبحان و تعالی ما را از متقین قرار دهد و این ماه مبارک رمضان بر ما نگذرد مگر اینکه ما به آداب اسلامی و اخلاق اسلامی مزین شویم. و صل الله علی محمد و اهل بیته الطاهرین.
پدیدآورنده:
به کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی
[box type=”shadow”]*بیشتر بخوانید:
دیگر جلسات تدبر در سوره ابراهیم حضرت آیت الله العظمی مدرسی
- جلسه اول تدبر در سوره ابراهیم
- جلسه دوم تدبر در سوره ابراهیم
- جلسه سوم تدبر در سوره ابراهیم
- جلسه چهارم تدبر در سوره ابراهیم
- جلسه پنجم تدبر در سوره ابراهیم
- جلسه ششم تدبر در سوره ابراهیم
- جلسه هفتم تدبر در سوره ابراهیم
- جلسه هشتم تدبر در سوره ابراهیم [/box]
*شناسه شبکه های اجتماعی: soltanahmadi_ir@ تلگرام | اینستاگرام | ایتا | سروش | بله | روبیکا
برچسب ها :آیت الله مدرسی ، اثر ظلم به مظلوم ، تدبر در سوره ابراهیم ، تفسیر سوره ابراهیم ، حق ، حق گویی ، دنیا ، سید محمدتقی مدرسی ، ظالم ، ظلم ، قدرت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰