کد خبر : 4425
تاریخ انتشار : سه شنبه 16 اردیبهشت 1399 - 3:25
چاپ خبر دیدگاه‌ها برای توکل به خدا اکسیر اعظم نجات از مشکلات / ۸ بسته هستند

توکل به خدا اکسیر اعظم نجات از مشکلات / ۸

توکل به خدا اکسیر اعظم نجات از مشکلات / ۸

آیت الله العظمی مدرسی در هشتمین جلسه تدبر در سوره ابراهیم در تبیین چرایی توکل نمودن به خدا، درباره اهمیت توکل نمودن به خدا و آزار پیامبران و توکل آنها به خداوند سخن گفتند.

آیت الله العظمی مدرسی در هشتمین جلسه تدبر در سوره ابراهیم در تبیین چرایی توکل نمودن به خدا، درباره اهمیت توکل نمودن به خدا و آزار پیامبران و توکل آنها به خداوند سخن گفتند.


توکل به خدا اکسیر اعظم نجات از مشکلات آیت الله مدرسی

به گزارش پایگاه اینترنتی دست نوشته‎های معارفی امیرمحسن سلطان‎احمدی (سلطان‌احمدی دات آی آر): هشتمین جلسه درس تفسیر و تدبر در سوره ابراهیم توسط مرجع عالیقدر تقلید و مفسر تفسیر من هدی القرآن (هدایت) حضرت آیت‎الله العظمی سید محمد تقی مدرسی دام ظله، در رمضان ۱۴۴۱ برابر با ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ برگزار شد.

معظم‌له در این جلسه با تدبر در آیه ۱۱ و ۱۲ سوره ابراهیم، در تبیین چرایی توکل نمودن به خدا، درباره اهمیت توکل نمودن، آزار پیامبران و توکل آنها به خدا، شرط توکل، لزوم داشتن اراده قوی نکات مهمی بیان نمودند که مشروح آن در ادامه تقدیم شما معارف جویان عزیز می گردد.

مهمترین موضوعات این جلسه عبارتند از: توکل مهمترین ویژگی پیامبران و لزوم داشتن آن / توکل به خدا اکسیر اعظم نجات از مشکلات / چرا به خدا توکل کنیم؟ / توکل مهمترین ویژگی پیامبران / تمام امکانات زمین و آسمان مسخر و تحت اطاعت انسان / پیروزی در کارها با داشتن اراده قوی / فرق پیامبران با دیگران / شرط توکل به خدا / آزار و اذیت پیامبران و صبر آنها / توکل و اراده قوی پیامبران در هدایت مردم / لزوم داشتن توکل

آیه ۱۱ سوره ابراهیم: قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَمُنُّ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَمَا کَانَ لَنَا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطَانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ. ﴿۱۱﴾

پیامبرانشان به آنان گفتند ما جز بشرى مثل شما نیستیم ولى خدا بر هر یک از بندگانش که بخواهد منت مى ‏نهد و ما را نرسد که جز به اذن خدا براى شما حجتى بیاوریم و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند (۱۱)

آیه ۱۲ سوره ابراهیم: وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَیْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ. ﴿۱۲﴾

و چرا بر خدا توکل نکنیم و حال آنکه ما را به راه ‏هایمان رهبرى کرده است و البته ما بر آزارى که به ما رساندید شکیبایى خواهیم کرد و توکل‏کنندگان باید تنها بر خدا توکل کنند.

توکل مهمترین ویژگی پیامبران

یکی از ویژگی هایی که همیشه پیامبران و کسانی که در جهت پیامبران و در راه پیامبران حرکت می کنند، دارند توکل به خدا است. بحث توکل یک بحث بسیار مهمی برای ما بشر است، برای اینکه خیلی از اوقات ما در این نقطه کم می آوریم و به همین دلیل مبتلای به شکست های بزرگ می شویم.

تمام امکانات زمین و آسمان مسخر انسان ها

اساساً خداوند سبحان و تعالی تمام آنچه در زمین و آسمان است را مسخر ما انسان نموده است و در قرآن هم می فرماید: «وَسَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِنْهُ»، آیه ۱۳ جاثیه: و آنچه در آسمانها و زمین است تمام را مسخر شما گردانید. از جهتی خداوند به انسان این نیرو و قدرت را داده که از آنچه در آسمان و زمین است، و از جهتی هم به آنچه در زمین و آسمان است، خداوند ماموریت داده که تسلیم انسان شوند. تمام این کوه ها، دشت ها، دریاها و هر آنچه در آسمان و زمین است، همه مأمور به اطاعت از انسان هستند.

ضعف در اراده مشکل اساسی انسان ها

اما چرا بشر گاهی وقتها در زندگی کم می آورد و از همه امکاناتی که برای او مسخر شده استفاده نمی کند؟! این دلیل دارد و آن این که شیطانی هم در این زمین هست، همان شیطانی که برای پدر ما حضرت آدم(ع) سجده نکرد، اکنون ما را هم وسوسه می کند.

 انسان برای انجام یک کار احتیاج به ارده و تصمیم دارد. این اراده و تصمیم جایی است که شیطان می آید و با وسوسه هایی که انجام می دهد این کاری که می خواهید انجام دهید را تضعیف می کند و انسان را می ترساند که آن کار را انجام ندهد. این ضعف اراده سبب می شود که انسان حرکت نکند و نتواند پیشرفت کند. در چنین لحظه ای انسان باید به خدا توکل کند، به این معنا که توجه کند که خدا این نیرو را به ما داده و توجه داشته باشیم که این ماموریت را خدا به مخلوقات داده که از ما اطاعت کنند؛ پس نترسید و جلو بروید.

اهمیت داشتن جسم قوی و اراده قوی

در  فرازهای از دعای کمیل آمده است: « قوّ عَلی خدمتک جوارحی»، ای خدا جوارح و اعضای بدن مرا برای خدمت به خودت تقویت کن تا یک بدن سالم داشته باشم. بعد در فرازی دیگر آمده است: «وَاشدُد عَلَى العَزیمَهِ جَوانِحی»، اراده مرا تقویت کن. بنابراین ما هم احتیاج به بدن قوی و هم اراده قوی داریم.

اراده و تصمیم اساس نیت

در دعای مکارم الاخلاق هم آمده است: «اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِکَ نِیَّتِی»، خدایا این نیت مرا نیت زیادی بگردان که بتوانم یقین داشته باشم. همینطور در روایتی از حضرت صادق(ع)  وارد شده که حضرت فرمود: «ما ضَعُف بَدَنٌ عمّا قَوِیَتُ علیه النّیّه»، در موردى که نیت و اراده آدمى قوى باشد، بـدن دچـار ضعـف و ناتـوانى نمى‏ گـردد. (وسائل الشیعه؛ ج ۱، ص ۷). پس اگر نیت داشته باشید بدن می کشد و حرکت می کند و ضعیف نیست و نیت اساس است و اساس نیت هم اراده و تصمیم است.

دارندگان اراده قوی پیروز میدان ها

اگر دو نفر با هم اختلاف پیدا کردند، آن کسی که اراده اش قوی تر است، بر دیگری غالب می شود. حتی اگر دو ارتش با هم جنگ کردند، آن ارتشی که فرماندهانش مسلط به اراده قوی هستند، پیروز می شوند. که این نکته بسیار مهمی است.

فرق پیامبران با دیگر افراد

در این آیه خداوند می فرماید: «قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ»، (آیه ۱۱ سوره ابراهیم) پیامبران می گویند: ما ادعا می کنیم که مثل شما بشر هستیم، ولی چیزی ما را از شما ممتاز کرده و خدا بر ما منت گذاشته است، که در ادامه می فرماید: «وَلَکِنَّ اللَّهَ یَمُنُّ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ»، یعنی ما شاید نمی توانسیتم خودمان به اینجا برسیم! اما منت خدا بوده که این رسالت را به دست ما برای شما فرستاده است.

در ادامه آیه می فرماید: «وَمَا کَانَ لَنَا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطَانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ»، اگر ما بخواهیم برای شما یک آیه و حجت ظاهری را اظهار کنیم، این فقط به دست خدا است و خدا باید به ما اجازه بدهد. و در ادامه می فرماید: «وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»، و فقط باید به خدا توکل کرد. به نظر بنده «وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» همان حجت و سلطان مبین است که مؤمن باید به خداوند توکل کند و فرق مؤمن با غیر مؤمن هم در همین است.

در این آیات خداوند می گوید این پیامبران هم مانند شما بشر هستند و اینها هم از نظر ظاهری مثل شما هستند، اما چرا خداوند از بین شما این افراد را برای پیامبری انتخاب کرد؟ که خداوند پاسخ می دهد که این پیامبران دارای اراده قوی هستند. اینها یک اراده قوی دارند و در مشکلات به خداوند توکل می کنند، که با این ویژگی می توانند تمام مشکلات را از میان راه بردارند. توکل انبیاء دلیل بر این است که با خدا ساخته اند و گرنه یک نفر که در وضع سختی است و هیچ ضعفی از خود نشان نمی دهد

نمونه ای از توکل پیامبر(ص) در یکی از جنگ ها

به طور مثال پیامبر اکرم(ص) در یکی از جنگها خندق کنده بودند و در مقابل هم دشمنان ایشان همه با هم متحد شده بودند که کار حضرت را یکسره کنند؛ در حین کندن خندق یک سنگ عظیمی مانع کار مسلمانان شده بود و آنها آمدند به پیامبر(ص) گفتند. حضرت هم آمدند و یک ضربه به سنگ زدند که یک جرقه از سنگ برخواست و پیامبر(ص) گفتند: کاخ های یمن پیدا شد! باز ضربه ای دیگر زدند و گفتند: کاخ های یونان پیدا شد! در این بین یکی از منافقین گفت: این خودش را در مدینه نمی تواند حفظ کند، اما در فکر جهان گشایی است؟! اما مدتی گذشت و همین شد.این توکل بر خدا را می رساند.

حالا دشمن آن طرف خندق است و مسلمانان این طرف خندق هستند که یک موقع از سمت دشمن یک شخص جنگجوی قوی هیکلی به نام عمرو بن عبدود عامری به سمت مسلمانان آمد که فرد توان مقابله با هزار جنگجو را داشت و آن زمان در جزیره العرب اسم و آوازه ای داشت. حالا در آن شرایط عبور از خندق سخت بود، اما این فرد از خندق عبور کرد و به مسلمانان نزدیک شد و مبارز طلب کرد.

 پیامبر(ص) هم به مسلمانان فرمودند: چه کسی از شما حاضر است به میدان برود و این فرد را ساکت کند؟ مسلمانان همه به هم نگاه کردند و دیدند این جنگچوی دشمن صدها جنگ را طی کرده و موفق شده و مثل یک کوه استوار و قوی است و کسی جواب نداد، تا اینکه آقا امیرالمؤمنین(ع) دست بلند کردند و اعلام آمادگی نمودند اما پیامبر(ص) فرمودند: صبر کن! باز حضرت رو به اصحاب کردند و گفتند: چه کسی حاضر است به میدان برود و با این فرد مبارزه کند، باز هم کسی جواب نداد و حضرت سه بار این سخن را تکرار کردند و وقتی کسی جواب نداد در مرتبه سوم دستور به میدان رفتن حضرت علی(ع) دادند.

اینجا مهم است، دقت کنید که حضرت خندق کندند، بعد آرایش جنگی نمودند و همه کارها را برای جنگ با دشمن انجام دادند و علی بن ابی طالب(ع) را هم که قهرمان میدان های مبارزه بود، را به میدان فرستاند، اما با این وجود دست به دعا بردند و بعد فرمودند: «بَرَزَ الاْیمَانَ کُلُّهُ اِلى شِرْکِ کُلِّهِ؛ تمام ایمان در برابر تمام شرک قرار گرفته است»، که این دست به دعا بردن حضرت توکل به خدا است.

حضرت امیرالمؤمنین(ع) هم به میدان رفتند و ضربه ای به عمر زدند که پیامبر(ص) فرمودند: «ضَربَهُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَهِ الثّقلین؛ ارزش این فداکارى بالاتر از عبادت تمام جنّ و انس ‍ است». مسلمانان گفتند با ضربه حضرت به عمر او روی زمین افتاد و گرد و خاکی از زمین بلند شد و صدایی آمد و حضرت علی(ع) هم تکبیر گفتند. که ضربه بر سپاه دشمن افتاد و این نمونه ای از توکل است. (بحارالانوار، ج۲۰).

شرط توکل به خدا

بنابراین مؤمن همه ابزار و همه وسایل مادی و راهکارهای پیشرفت را محیا می کنند و بعد دعا و توکل می کند و آن توکل بعد از آماده کردن وسائل مادی یک جنبه معنوی دار و باعث ایجاد اراده و عزم و تصمیم گیری می شود.

اینکه ما فقط به شرط گفتن زبانی به خدا توکل کنیم و از خود حرکتی نداشته باشیم، این توکل نیست! توکل شرطی دارد و شرط توکل این است که انسان تمام ابزارهای مادی کار را در نظر بگیرد و محیا کند، بعد به خدا توکل کند. پس این نکته مهم است؛ که توکل به این معنا است که انسان راه های پیروزی را بپیماید و به خدا هم توکل کند.

پاسخ قرآن به چرایی توکل به خداوند

در آیه بعد می فرماید: «وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ»، اصلا چرا ما به خدا توکل نکنیم؟ در جواب باید گفت: چون خدا ابزارهای پیشرفت را به ما نشان داده و ما را هدایت کرده است. در ادامه می فرماید: «وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا»، این سبل شاید با صراط مستقیم فرق کند. این سبل به معنای راه های زندگی، ابزار نصر و فتح است. چون خدا به ما گفته اگر این چنین کنید، پیشرفت می کنید؛ و ما هم آن کارها را انجام می دهیم و بعد هم به خدا توکل می کنیم.

در این آیه انبیاء فرمودند: خدایی که راهکارها را برای ما نشان داده است و ما از آن استفاده می کنیم، پس چرا به خدا توکل نکنیم؟ خدایی که تا اینجا ما را رسانده است، پس چرا بقیه اش را توکل نکنیم؟

صبر انبیاء در مشکلات و آزارها

مطلب دیگر اینکه در آیه بعد می فرماید: «وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَیْتُمُونَا»، و البته ما بر آزارى که به ما رساندید شکیبایى خواهیم کرد. صبر یک دلیل عظیمی برای ساحت نهضت انبیاء است که آنها صبر می کردند این صبرانبیاء دلیل این بود که خودشان بر این عقیده اند که می دانند حق و پیروز هستند.

قومی که پیامبرش را با اره قطعه قطعه کرد!

پیامبران مشقت ها و سختی هایی داشتند از جمله درباره یکی از انبیاء به نام زکریا نوشته اند که ایشان از قوم خویش احساس خطر نموده و فرار کرد و می خواستند او را بکشند. و زکریا یک تنه درخت را دید که باز بود و به داخل تنه درخت رفت و آنجا مخفی شد.

اما شیطان محل مخفی شدن زکریا را به مأموران گفت و آنها دور درخت را بستند و یک اره ای آوردند و شروع به اره کردن  این درخت نمودند، تا اینکه اره به مغز این پیامبر رسید و آهی کشید و کم کم روی مغزش می آمد و خداوند به او خطاب فرمود: چرا آه کشیدی؟! انبیاء که نباید آه بکشند. و این پیامبر اینگونه به شهادت رسید. (بحارالانوار / ج۱۹). این چنین انبیاء را زجر کش کردند ولی آنها دست از راه‌ شان برنداشتند، که این نشانه صحت راه آنها بوده است.

توکل کردن به خداوند اکسیر اعظم نجات از مشکلات

بعد در پایان آیه می فرماید: «وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ»، اگر کسی می خواهد توکل داشته باشد، توکل به مال و چیزی و کسی جز خدا نداشته باشد نکند ، چرا که توکل بر خدا اکسیر اعظمی است که انسان را در همه مشکلات یاری می کند و بر همه مشکلات فائق می سازد.

از خداوند سبحان و تعالی می خواهیم که ما را جز متوکلین قرار دهد و صل الله علی محمد و آله الطاهرین.

پدیدآورنده:

به‌ کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی

www.soltanahmadi.ir

 
[box type=”shadow”]*بیشتر بخوانید:
دیگر جلسات تدبر در سوره ابراهیم حضرت آیت الله العظمی مدرسی

*شناسه شبکه های اجتماعی: soltanahmadi_ir@  تلگرام | اینستاگرام | ایتا | سروش | بله | روبیکا

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.

درس اخلاق زیارت نیابتی درس اخلاق
logo-samandehi
error: حق تألیف را رعایت کنید