گزارشم از مراسم اربعین ارتحال آیت الله مجتهدی تهرانی

[box type=”shadow” ]آیت الله مجتهدی تهرانی نامی آشنا از عالمی عامل در تهران که خیلی تحت تاثیر بیانات شیرین این عالم نام آشنا قرار گرفتند اینک به بهانه ۲۳ دی ماه سالگرد شمسی ارتحال این عالم بزرگوار مرحوم آیت الله حاج شیخ احمد مجتهدی تهرانی گزارشی که سال ۱۳۸۶ از مراسم اربعین ارتحال ایشان مرقوم داشته ام در ادامه می آید.[/box]

آیت الله مجتهدی

بسم رب المهدی عج

دست نوشته های معارفی امیرمحسن سلطان احمدی (سلطان احمدی دات آی آر): امروز هم من وقتی هنوز صدای دلنشین آیت الله حاج آقا شیخ مجتهدی تهرانی را می شنوم و یا از تلویزیون سخنرانی ایشان را می بینم باورم نمی شود این عالم با صفا و عامل به گفته هایش دیگر بینمان نیست. هنوز خداحافظی اش در آخرین سخنرانی عمومی اش در شب قدر سال آخر حیاتشان را فراموش نکردم و دینی عظیم آن پیر عامل به گردانم دارد که اولین جرقه های هدایت را در ذهنم زد و مرا بیدار کرد هر چند توفیق یار نشد بیشتر از محضرش بهره ببرم.

اینک به بهانه ۲۳ دی ماه سالگرد شمسی ارتحال آیت الله شیخ احمد مجتهدی تهرانی گزارشی که سال ۱۳۸۶ از مراسم اربعین ارتحال ایشان مرقوم داشته ام در ادامه می آید.

گزارشم از مراسم اربعین ارتحال آیت الله مجتهدی تهرانی

چهل روز از ارتحال پیر علم و اجتهاد و اخلاق گذشت، دیشب جمعه سوم اسفند ماه ۱۳۸۶ حوزه علمیه آیت‌الله مجتهدی مملو از کسانی بود که یک‌بار دیگر آمده بودند تا ارادت خود را به علم و عالم و فقه و فقیه ابراز کنند و در فقدان او بگریند.

مراسم اربعین درگذشت آیت ‌الله مجتهدی در حوزه علمیه‌اش واقع در کوچه مسجد آقای خیابان ۱۵ خرداد برگزار شد، همه دیشب آمده بودند پیر و جوان عالم و کاسب و همسایه و شخصیت‌های علمی و حوزوی، همگی آمده بودند تا در چهلمین روز فراق استاد بسوزند و یادش را گرامی بدارند.

مداحی حاج آقا سازگار

مراسم اربعین بعد از نماز مغرب و عشاء با تلاوت آیاتی از کتاب وحی آغاز شد، سپس مداح و شاعر اهل‌بیت(ع) حاج آقا سازگار به مرثیه‌خوانی پرداخت و سروده‌ای در وصف استاد خواند.

پخش سخنرانی آیت الله مجتهدی

بعد از آن هم یکی از سخنرانی‌های استاد را پخش کردند که با پخش صدای استاد در فضای شبستان یک حال و هوای خاصی بوجود آمد و هرکس را نگاه می‌کردی داشت اشک می‌ریخت یا گوشه چشمش اشک جمع شده بود و یک حال و هوای خاص و غیر توصیفی بوجود آمده بود مثل اینکه استاد خودش زنده است و مثل همیشه دارد سخن می‌گوید که این امر مورد استقبال تمامی مستمعان و حضار قرار گرفت.

سخنرانی حجت الاسلام ناطق نوری از شاگردان استاد

مراسم با سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین علی‌اکبر ناطق‌نوری از شاگردان استاد ادامه یافت، ناطق نوری در ابتدای سخنش یاد و خاطره استاد بزرگوار معلم اخلاق، عالم پرهیزگار و عبد صالح خداوندگار مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی را گرامی داشت و به روح استاد فرزانه، شهدای انقلاب، امام راحل و شهدای حوزه علمیه آیت‌‌الله مجتهدی درود فرستاد و علو درجات آنان را از خداوند مسئلت کرد.

اولین منبر ناطق نوری در حضور آیت الله مجتهدی و توصیه های ایشان به وی

با توجه به تراکم کاری تاکنون مجلس ترحیم کسی به‌عنوان سخنران شرکت نکرده‌ام ولی این مراسم را با استقبال زیاد پذیرفتم و آمدم و اگر چیزی دارم همه‌اش از وجود آیت‌الله مجتهدی است و در و دیوار این شبستان این مسجد همه‌اش خاطره است.من اولین منبری که رفتم در حضور استاد بود که ایشان توصیه و تاکید کردند که منبر نباید از حدیث و روایت تهی باشد، امید که امشب هم بتوانم به توصیه استاد عمل کنم.

خداوند انبیا را برای هدایت ما انسان‌ها فرستاد که نبی گرامی اسلام حضرت محمد(ص) آخرین انبیاء است. خداوند انبیاء و پیامبران را فرستاد تا بشر را هدایت کند، حرام و حلال را به ما گوشزد کند قل و زنجیر بردگی را از انسان‌ها باز کند و بعد از پیامبران و نبی مکرم اسلام این رسالت به ائمه معصومین و امامان سپرده شد و بعد از امامان نیز این رسالت برعهده عالمان دینی است بنابراین در روایات آمده است که علما وارث انبیا هستند، حال این ارث چیست و این وراثت چیست همان چیزی است که امام حسین ع وارث آن است و شما در زیارت وارث می‌خوانید.

امام حسین (ع )در فرازی از زیارت وارث، وارث نوح، وارث ابراهیم، عیسی، موسی و پیامبر (ص)، امام علی(ع)، حضرت زهرا (س)، امام مجتبی(ع) است و این ارث در امامان بعد ایشان نیز این چنین ادامه می‌یابد حال این ارث همان رسالتی است که در قرآن آمده است که باید دین خدا احیا شود، فرهنگ دینی به مردم آموخته شود، جامعه ارشاد گردد، باید از مظلوم دفاع کرد با فساد مبارزه کرد که این‌ها همگی جزء رسالت پیامبران است و اگر علما این رسالت را انجام دادند وارث انبیا می‌شوند.

وظیفه عالمان در مقابل بدعت و ظلم در جامعه

عالمی که علم دارد ولی می‌بیند دارند فساد می‌کنند، ظلم می‌کنند او نیز کتمان می‌کند و زبان باز نمی‌کند بدعت را می‌بیند و مبارزه نمی‌کند این عالم وارث نیست اگر بدعتی در جامعه بود عالم باید اظهار کند و از علمش استفاده کند و با بدعت بجنگد و گر نه لعنت خداوند بر این عالم است. حال اگر عالم درس هم بخواند و تمام علوم دینی را هم بیاموزد فقیه باشد فیلسوف باشد محقق باشد اما جامعه از او بهره نبرد و بهره‌مند نشود چنین عالمی مانند کتابخانه‌ایست که خیلی کتاب در آن است اما هر وقت کتابی نیاز داشتی و خواستی استفاده کنی می‌گویند این کتابخانه بسته است قفل است حال چنین کتابخانه‌یی با یک خرابه چه فرقی دارد.

دوست داشتن عالم در نزد اهل آسمان

در روایات آمده که تمام اهل آسمان عالم را دوست دارند و تمام ماهیان دریاها تا قیامت برایش استغفار می‌کنند، عالمی که دیندار باشد سوز دین داشته باشد و لحظه‌ای آرام نباشد، در حال هدایت جوانان مردم باشد مشمول این روایت می‌شود.

سه چیز که باقیات صالحات حتی بعد از مرگ هم می باشد

آدمی وقتی از دنیا می‌رود دیگر پرونده‌اش و عملش بسته می‌شود و رسیدگی شروع می‌شود جز سه چیز :

۱-علمی که باقی مانده باشد و مردم حتی بعد از مرگ او نیز از آن بهره ببرند آن هم نه هر علمی، علمی که نور داشته باشد مانند کتاب مفاتیح الجنان یا منتهی الامال شیخ عباس قمی.

۲-فرزند صالحی که از او باقی مانده باشد و عمل صالح انجام دهد و کار خیر کند.

۳-صدقه جاریه مانند همین مسجد مرحوم ملاجعفر، این مسجد و مدرسه صدقه جاریه است و هرکسی اینجا نماز بخواند و یا طلبه شود برای او ثواب نوشته می‌شود.

مردم سه دسته اند

در روایات و احادیث از مولا علی(ع) به کمیل چنین آمده که مردم سه دسته‌اند :

۱-عالم و دانشمندی که خدایی و الهی حرف میزند و حرفش برای خداست و عملش برای خداست، عصبانیتش برای خداست و بلند و نشستش برای خداست

۲- افرادی که در مسیر تعلیم هستند و می‌خواهند فهم خود را بالا ببرند و یک دسته سومی نیز هستند که این عده منفی‌اند دنبال هر صدایی می‌روند که در زمان ما هم کم نیستند و به اصطلاح هر طرف باد آمد همان طرفند یا آنها اصحاب بادند و به تعبیر امروزی‌ها هواشناسی‌یشان خیلی خوب است هر طرف باد آمد آن طرف می‌روند و مبنا ندارند تفکر ندارند ریشه ندارند. آدم‌های این‌چنینی اصلا دلشان به نور علم روشن نمی‌شود، اصلا دنبال دانستن نیستند.

۳-اما بعضی‌ها هرچند خودشان نمی‌فهمند اما به یک جا متوسل می‌شوند ریسمانی را چنگ می‌زنند تا موفق شوند.

اشاره به شخصیت آیت الله مجتهدی

آیت‌الله مجتهدی نه جزء رجال سیاسی بود نه جزء مراجع و نه جزء مسئولان مملکتی بود اما شخصیتی بود که وقتی از دنیا رفت همه اشک می‌ریختند و بی اختیار گریه می‌کردند.

اداره حوزه علمیه توسط آیت الله مجتهدی

استاد مجتهدی این حوزه را آسان اداره نکرد کار‌شکنی‌های بسیاری شد اما این پیر مرد با صبر و نجابت توانست این حوزه را اینچنین بلند و شهره کند، این مدرسه علمیه ۱۱۰ شهید تقدیم انقلاب کرده که همه طلاب و شاگردان مکتب این استاد گرانقدر بودند، داشتم عدد ۱۱۰ را حساب می‌کردم که دیدم در حروف ابجد نام مولا علی(ع) عدد ۱۱۰ است و این تبرکی برای این مرکر ولایتی است که ۱۱۰ شهید هم اسم مولا به انقلاب تقدیم کرد.

مقایسه بین عالم و زاهد

عابد در دنیا تلاش می‌کند تا خودش را نجات بدهد اما عالم بقیه را نجات می‌دهد، عالم ادیب بار می‌آورد و مرحوم مجتهدی چنین بودند. برکت زندگی در ۸۰ یا ۹۰ یا ۱۰ سال عمر کردن نیست این است که عمر استاد سراسر از برکت بود در قم با استاد خیلی‌ها هم کلاس شدند و اکنون هم بسیارشان مجتهد هستند اما نتوانستند مجتهدی بشوند، مجتهد شدن با مجتهدی شدن دوتاست .

شعری که در اتاق آیت الله مجتهدی قاب شده بود

ناطق نوری سخنانش را با این شعر که به صورت قاب‌شده در اتاق آیت‌الله مجتهدی قرار دارد به پایان برد:

من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم

روز اول که آمدم دستور تا آخر گرفتم

بر مشام جان زدم یک قطره از عطر حسین
سبقت از مشک و گلاب و نافه و عنبر گرفتم

پدیدآورنده:

به قلم: امیرمحسن سلطان احمدی

www.soltanahmadi.ir