کد خبر : 3607
تاریخ انتشار : دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 - 22:47
چاپ خبر دیدگاه‌ها برای اسرار قرآن و هدف خلقت در بیان آیت الله ضیاءآبادی بسته هستند

اسرار قرآن و هدف خلقت در بیان آیت الله ضیاءآبادی

«آیت الله سید محمد ضیاءآبادی» در یکی از جلسات هفتگی درس اخلاق خود در سال ۱۳۸۹دباره موضوع مهم “هدف از خلقت” و “اسرار قرآن” سخن گفت که گزیده یاداشت هایم از این جلسه در ادامه می آید.

با تعطیل شدن جلسات اخلاق استاد بزرگوار حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی در این مجال فرصت را مغتنم شمردم تا پای یکی از جلسات دوشنبه شب های این عالم عامل پایتخت بنشیم، معظم له در جلسه درس اخلاقشان در سال ۱۳۸۹ مطالبی پیرامون اسرار قرآن و هدف خلقت بیان داشتند که در ادامه آنچه را که از این جلسه آن شب یاداشت نمودم را تقدیم شما معارف جویان عزیز می نمایم تا شما نیز از این جلسه بهره مند شوید.

هدف از آفرینش

ما برای خوردن و خوابیدن اینجا نیامده ایم. ما آمده ایم تا با خدا آشنا شویم انسان خیلی بزرگ است لقاء رب هدف اصلی خلقتش است و باید به لقاء برسد .چرا چسبیده اید به غیر خدا؟چرا به غیر خدا عشق می‏ ورزید؟ یادمان رفته کار ما انقطاع است؟

قرآن کتاب هدایت و ذکر خدا

این قرآن هم کتاب هدایت و تربیت ما است، همه اش ذکر و یاد خداست، نماز هم هدفش این خم و راست شدنها  نیست هدف ذکر و یاد خداست، باید آن هم قلباً باشد باید قلباً یاد خدا کنید، این ذکر خداست، سبحان الله گفتن لفظی ذکر خدا نیست هیچ کاری بدون یاد خدا انجام ندهید.

سه شرط در دیدن ظواهر و دیدن حقایق معنوی

بزرگان گفته اند که دیدن سه شرط دارد :اول اینکه نور و روشنایی باشد .اگر ظلمت و تاریکی باشد ما جایی را نمیبینیم .دوم اینکه چشم داشته باشیم و تا یک چشم سالم نباشد نمی توان دید و سوم هیچ پرده و مانعی مقابل دید و چشممان نباشد .

این سه شرط در مورد دیدن ظواهر است در مقابل همین طور دیدن حقایق معنوی نیز این سه شرط را نیاز دارد اول نور و روشنایی می خواهد که نورش قرآن است حالا نور آمده است و در دسترس ما است قرآن نور روشنگر است و چشم هم هست و این چشم چشم عقل ما است نه چشم ظاهری که داریم  حال چشم عقل هم داریم که در پرتوی نور عقل و قرآن حقایق را ببینیم حال نور آمده چشم عقل هم داریم اما آن چیزی که مشکل است و نمی شود دید موانع است.

پرده مقابل چشم عقل آمده است قرآن که آمده است چشم عقل هم که داریم اما چشم عقلمان ما را به کوری و نابینایی کشیده است و الا قرآن هست و چشم عقل نیز هست اما موانع سر راه ماست باید موقع تلاوت قرآن از خدا بخواهیم آن پرده ها و موانع را از سر راهمان بردارد تا بتوان نغمه های آسمانی را بشنوید و جمال دلربای آن را ببینید که خداوند در قرآنش تجلی کرده است.

فرق قرآن خطی ما با قرآن حقیقی

این قرآنی که ما داریم قرآن نیست این خطوطی است که توسط همین بشر نوشته شده است ما این ها را می بینیم ما خطوط را می بینیم بعد هم این خطوط را قاریان با آهنگ های دلنواز و حتی نغمه های موزون می خوانند این است که هرچه به این خطوط نگاه می کنیم نور نمی بینیم به معرفتمان نمی افزاید دریچه ایی به عالم بالا گشوده نمی شود،فقط از این قرآن صداهای آهنگین و موزون قاریان را می شنویم و خطوط را می بینیم .

بیهوش شدن امام از قرآن حقیقی

اما همین قرآن بود که امام صادق ـ علیه السلام ـ را سر نماز بیهوش کرد. وقتی امام به آیه “مالک یوم الدین” و “ایاک نعبد” رسید آنقدر این آیه را بر قلبشان تلاوت فرمودند و تکرار کردند  که عاقبت از گوینده ی آن شنیدند و وقتی هم شنیدند از تجلی او بی هوش شدند این قرآن واقعی است نه این قرآنی که ما  داریم و می خوانیم قرآن واقعی امام را بی هوش کرد اما ما حتی یک تکان هم نمی خوریم.

مسح حقیقت قرآن و مسح خطوط قرآن

مواظب باشید آیینه دلتان زنگار نداشته باشد تا این دوده ها و زنگارها از آیینه پاک نشود نور در آن تجلی نخواهد شد اگر شیطان این پرده ها را بر قلبهای افراد نمی زد ملکوت ار دیده بودند این پرده های آلوده از گناه بر قلبمان است که باعث شده از قرآن محروم شویم.

از قرآن فقط خط آن پیش ماست نه جمال آن

این قرآن قرآن کریم است و در یک کتاب مسطور است فقط خط آن پیش ماست ولی جمال آن نزد ما نیست همانطوری که این خطوط قرآن دست بی وضو بر آن را جایز ندانسته اندهمانطور هم حقیقت قرآن بر قلب ناپاک راه نمی یابد  مس حقیقت قرآن با قلب پاک است مس خطوط آن با دست با وضو و پاک می باشداین قلبهای ما کثیف است در این قلبها بخل است حسد است منمیتها هست انواع آلودگی ها هست این قلب سراسر کثیف است قلب کثیف هم نمیتواند با قرآن تماس پیدا کند بی طهارت هم نمی شود به حقیقت قرآن راه یافت.

آشنایی کم ما از قرآن

آدم کور کسی را نمی‏بیند و اگر هم در مقابل خورشید باشد آن را نمیبیند و فقط گرمای خورشید را حس می کند آفتاب را نمیبیند فقط از گرمایش بهره می برد ما هم همین طور فقط از قرآن صدای عاشقانه و موزون را می شنویم آن را بالای سر مسافر میگیریم سر سفره عقد می گذاریم آشنایی ما با قرآن چنین است دیو قلبتان را بیرون کن تا فرشته بیاید، باید قلب خالی از غوغا باشد باید غیر خدا در آن نباشد آن وقت می شود که قرآن خودش را بر ما نشان می دهد شنیدید که می گویند دیو چو بیرون رفت فرشته برآید قلب ما هم پر از دیو شده است فرشته نمی آید دیو بخل دیو حسد دیو دروغ دیو غیبت دیو پلیدی دیو دو به هم زدن دیو انواع گناهان مطمئن باشید تا این دیوها را بیرون نکنید فرشته نمی آید قلب ما محل این دیوها و سگها شده است در چنین قلبی ملک نمی آید تا ملک هم نیاید حقیقت نمی آید متاسفانه ما در قلب هایمان دیو وسگ خوابانده ایم واینها نمی گذارند حقیقت را بفهمیم.

تجلی قرآن و چشم نابینای ما

قرآن حقیقت زنده است همین قرآن روز قیامت به صورت واقعی اش وارد محشر می شود و همه چشم ها را خیره می کند همه به جلالش قبطه خواهند خورد اول کسی هم که روز قیامت بر خدا وارد می شود پیامبر (ص)، قرآن و اهل‏بیت(ع) هستند.

ما نامحرمان نمی توانیم جمال قرآن را ببینیم

قرآن اکنون بر ما تجلی کرده است اما ما نامحرمان نمی‏توانیم جمال زیبای قرآن را ببینیم. فقط این خطوط و مفاهیم اندکی از آن را فهمیدیم متاسفانه یک عمر دنبال آن هستیم که “ضاد”  و “ولا الضالین” را خوب بگوییم. بعد هم افتخار می‏کنیم که من ضاد را درست گفتم، طا را درست گفتم، تاء را درست گفتم! اما با اصل و تجلیات آن نامحرم هستیم. با یک ضاد درست کردن غوغا به پا می‏کنیم، اما افسوس که آن را درک نکردیم. یک ظرف طلا پر از آب حیات به ما داده‏اند که از آن بنوشیم، اما آمدیم ظرف را وارونه کردیم، آب حیات را ریختیم و دنبال طول و عرض ظرف هستیم! اما اصل آن که آب حیات بوده را خالی کرده‏ایم. قرآن را همین طور همه چیزش را رها کردیم، قرآن را وارونه کردیم، دنبال ضاد گفتن هستیم و سر ظرفش دعوا داریم که عمش چقدر است و طولش چند است! اما اصل آب را خالی کرده‏ایم.

“مهدی بیا” های ظاهری و لفظی ما

امام زمان (عج) هم امروز از این زندگی نگبت بار ما رنج می برد از دست ما مولا نارحت هست بعد هم می گوییم عاشق مهدی عج هستیم و به ظواهر چسبیده ایم و هی م یگوییم مهدی بیا مهدی بیا آن چیزی که لازم است معرفت محبت اطاعت است تا اطاعت نباشد معرفت نیست حال ما که مطیع نیستیم عاشق هم نیستیم مولا خودش هم میگوید با پرهیز کاری کمکم کنید الان هم امام زمان عج چون کمکی ندارد نمی آید. کسی او را کمک نمی‏کند، فقط ظاهرا محب مهدی (عج) هستیم

به قلم:امیرمحسن سلطان احمدی

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.

درس اخلاق زیارت نیابتی درس اخلاق
logo-samandehi
error: حق تألیف را رعایت کنید