غفلت طولانی و دل مردگی قلب در کلام استاد شجاعی

استاد شجاعی برای روشن تر شدن مبحث مثالی زدند:

اگر به نسبتی که در رابطه انسان به برزخ همچون جنین در رحم نسبت به دنیا داشته باشیم، وقتی یک جنین مسیر غلطی را در رحم مادر در پیش میگیرد هر چقدر این مسیر غلط طولانی تر باشد خطر سقوط و تولد نارس او نیز زودتر می باشد و انسان غافل نیز هر چقدر از عمرش بیشتر در غفلت بگذرد بر حجم قساوت قلب او افزوده می شود و گاهی کار به جایی می رسد که بازگشت او کار راحتی نیست.به ما خیلی دستور داده اند که راه و مسیرمان را به مراکزی که ما را از غفلت دور می کند حفظ کنیم و همیشه مراقب باشیم دچار دل مردگی نشویم.
درمان دل مردگی با موعظه
به ما توصیه کرده اند همیشه با موعظه رابطه خود را حفظ کنیم تا دچار دل مردگی نشویم، گاهی وقتها در سیره معصومین آمده که به بعضی از اصحاب می فرمودند بیایید و ما را موعظه کنید بنابراین اثری که در شنیدن وجود دارد در دانستن نمی باشد،حتی آنهایی که عالم هستند نیاز به شنیدن و موعظه دارند.
مراقبت از قلب در زمان بی حوصلگی روحی
گاهی قلب انسان مثل پارچه کهنه ای می ماند که نه حال ایمان و نه حال کفر را دارد که در این وضعیت بسیار آسیب پذیر می باشد و قلب حالت بی حوصلگی دارد، در این لحظه چنین قلبی آماده پذیرش هر کدام از این خطورات را دارد و هر خاطره ای به قلبش بیایید چه ایمان باشد یا کفر آن را می پذیرد و این حالت شیطانی یا رحمانی در آن لحظه سراغ قلب انسان آمده و قلب او را  اشغال می کند.
درمان قلب بی حوصله و مردد
در حالت بی حوصلگی و بی حالی قلب مراقبت نمایید و با تلقین قلب را الهی کنید، انسان بدون تلقین به جایی نمی رسد در این حالت خوب است خود را به مساجد، حرمین و یا پای درس دینی ببرید تا آن حالت بی حالی قلب از بین برود.
گاهی دیدن یک کلیپ مذهبی،یک عزاداری یا شنیدن یک مداحی،نگاه کردن یا شنیدن سخن یک عالم می تواند یک تحول درونی در انسان ایجاد کند،حتی گاهی یک عطر خوب و مناسب می تواند قلب را از بی حالی در بیاورد و روحیه اش را عوض کند.اما طول کشیدن این وضعیت بی حالی قلبی آسیب جدی به انسان می زند.
مراقبت راه درمان شل شدن در معنویت
ممکن است در طول روز یک مواقعی که حالمان خوب است یک رشد خوب معنوی برای انسان صورت بگیرد اما ناگهان با یک پاییز و زمستان روحی دچار وحشت زدگی و حتی ناامیدی می شویم که مراقبت برای جلوگیری از این حالت بسیار لازم و ضروری است.
خطر غرور در انسان
گاهی برخی انسان ها را غرور می گیرد و فکر می کنند که حالا حالا زنده هستند این مسئله ای است که سراغ همه می آید و هر کس به این بیماری روحی ممکن است مبتلا شود حتی شده برخی انسان ها در سنین پیری دچار غرور شده اند و دنیا گرایی شدیدی آنها را گرفتار کرده است.

غفلت باعث مریضی روحی قلب می شود و وقتی انسان مست دنیا شد دیگر حالت طبیعی ندارد حتی گاهی یک کار خوب هم انجام می دهد اما شخصیت اصلی قلب او به سمت خدا و خلقت حرکت نمی کند و آنقدر معصیت و فحشای باطنی و روحی از او سر زده است که این کار خیر او در مقابل انبوه کارهای بدش اندک است و او را به جایی نمی رساند.
وقتی کسی شخصیت و حقیقت قلبی ندارد مانند جنینی در رحم مادر می ماند که به سمت دنیا حرکت می کند اما ساختاری برای تولید در دنیا ندارد و موقع تولد ناقص و نارس متولد می شود و چنین انسانی نیز مانند این جنین است که حرکتش به سمت آخرت صحیح نیست.
سه عشق برتر و محبوبتر هر انسان به استناد آیه ۲۴ توبه
در آیه ۲۴ سوره توبه آمده «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما، و اموالى که به دست آورده اید، و تجارتى که از کساد شدنش مى ترسید، و خانه هائى که به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوب تر است، در انتظار این باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند! و خداوند جمعیت نافرمانبردار را هدایت نمى کند»
بنابر نص قرآن در این آیه غفلت یعنی به سه معشوقی که در آیه ۲۴ سوره توبه بدان اشاره شده، خدا،پیامبر (ص) و اهل بیت(ع) و جهاد در راه خدا توجه نداشته باشید و آن هشت معشوق دیگر بالاتر از این سه معشوق اصلی باشد پس چنین کسی فاسق است.قرآن نمی گوید مال و خوشی های دنیا را دوست نداشته باشید اما می گوید ضمن اینکه دنیا را دوست دارید اما در قلبتان این سه معشوق در راس معشوقهایتان باشد فقط باید در چینش دقت نمود که معشوق دیگری بالا نیاید.
خودتان از دلهای خود مودت و عشق هایتان را سوال کنید که قلب ها شاهدهایی هستند که رشوه پذیر نیستند و نمی شود به آنها کلک زد حال آیا واقعا دلتان به دنیا بیشتر است یا آخرت؟فقط انسان حقیقی انسانی است که بر اساس این آیه سه تا از معشوقان درونش برتر از دیگر معشوقات می باشد و بقیه انسان ها که چنین نیستند انسان های مجازی و غیر طبیعی هستند و خدا فاسقان را هدایت نمی کند.
آرامش با آیه ۱۶۲ انعام /همه کارهایتان برای خدا باشد
هر جا که هستید و هر کاری که انجام می دهید حال آیا آن را برای خودتان انجام می دهید یا برای خدا؟ این آیه که خدا در قرآن می فرماید: قُلْ إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ؛ انسان را خیلی راحت و قوی می کند، خدا می فرماید: بگو در حقیقت نماز من وعبادات من و زندگى و مرگ من براى خدا پروردگار جهانیان است.

این آیه ۱۶۲ انعام را ذکر روزانه خود کنید

سعی کنید این آیه را زیاد تکرار کنید و آن را ذکر روزانه خود نمایید و هر روز چندین بار آن را بگویید و برای خودتان تلقین کنید که من باید برای خدا کارهایم را انجام دهم نه برای مردم. حال اگر کسی قدر کارهایتان را هم نداسنت دیگر ناراحت نیستید چون می گویید برای خدا انجام داده ام نه برای مردم.
بعضی تا یک لحظه دنیا به آنها بد رفتاری می کند و در سختی قرار می گیرند اولین کاری که می کنند و اتفاقی برایشان می افتد این است که با خدا قهر می کنند، حال اگر ما برای خدا آمده باشیم دیگر با مردم کار نداریم هر چه آدم بد هم سر راهمان قرار گرفت دیگر شل نمی شویم و از مسیرمان خارج نمی شویم،پس وقتی کارمان حق است و برای خدا دیگر از حرف و رفتار مردم ناراحت نمی شویم.
همواره درانتخاب بین وجه الله و وجه الناس هستیم
ما همواره در معرض امتحان الهی هستیم و با این صحنه ها بین وجه الله و وجه الناس یکی را باید انتخاب کنیم و این امتحان الهی است. انسان یا دنبال وجه الله می رود یا دنبال وجه الناس. خیلی وقتها تا یک کار الهی پیش می آید می گوید الان آبرویم پیش مردم می رود و اینجاست که وجه الناس را انتخاب می کند و این انتخاب می شود شرک، بسیاری از ما شرک داریم و دین را آمیخته فرهنگ خودمان کرده ایم نمی گوییم خدا چه می گوید بلکه می گویم فرهنگ و رسوم ما اینگونه می گوید.
ملی گرایی بی دینی است
خدا می گوید مهریه را سنگین نگیرید اما برخی می گویند این رسم و فرهنگ ما است،تعصب روی عشیره دارد تعصباتی کورکورانه و غیر حق حتی گاهی می گویند اول ایرانی هستم بعد مسلمان این ملی گرایی بی دینی است همه این ها را باید دور ریخت و فقط خدا و حق را دید، بایید دید که خدا چه می گوید و دنبال وجه الله بود.
ظلم و سختی را به خدا بفروش
گاهی یک زن ۴۰ سال با خفت و سختی با شوهرش زندگی می کند اما همه این غصه ها و دردها را به خاطر خدا تحمل می کند دیگر اعصابش خورد نمی شود با خدا معامله می کند،یا اینکه یک مرد در خانه اگر سریع عصبانی شد دیگر او در محضر خدا نیست چون آدم عصبانی و پرخاشگر در دنیا کارش را به خدا نفروخته است،اگر کارت را به خدا بفروشید دیگر ناراحت نیستید و در محضر خدا عصبانی نمی شوید پس اگر کاری برای خدا بود دیگر منتی هم نیست.
خدا میگوید اینقدر بزرگ شوید که هیچ چیزتان را به غیر خدا نفروشید چنین فردی دیگر نه گذشته اذیتش می کند و نه از آینده ناراحت می شود هر چه هم سرش بیاید ناراحت نیست ، دلشوره ندارد هر چه بخواهد بشود می گذارد به حساب خدا.
غصه دنیا و آخرت انسان را خراب می کند
غصه نخورید، غصه برای آخرت انسان مثل سم می ماند هم دنیا و هم آخرت را خراب می کند حتی اگر دیگران در حقتان ظلم نمودن آن را به خدا بسپارید.گاهی خدا می خواهد ما را تربیت نماید یک چیزی از ما میگیرد، ما را می ترساند، مشکل اقتصادی پیش می آورد می خواهد از این طریق ما را امتحان کند تا ایمانمان را بسنجد و ما هم باید در این سختی عشق بازی کنیم تا عشق و لذت شما به خدا بالا برود حال ظلمی هم دیدید بگذارید به حساب خدا او خودش به شما مزد می دهد شما در حمایت خدا هستید وکیل و نصیر و مولای شما خداست حال که چنین خدایی و خانواده آسمانی به  آن عظمت دارید دیگر غصه چه چیز را می خورید؟
بلاهای مومن با نعمت پیچیده شده است
به مومن هر بلایی هم که سرش بیایید همه اش خیر است،بلاهای مومن با نعمت پیچیده می شود و به او هدیه می دهند در سختی فقط به سختی آن نگاه نکنید مثلا اگر آمپول می زنید به درد آن ننگرید بلکه به اثری که در سالم شدن شما دارد بنگرید،حال این اتفاقات سخت هم که می آید اما همه اش با شیرینی است به شیرینی های آن هم فکر کنید اما شخص غافل فقط به تلخی ها می نگرد و دیگر نعمتها را نمی بیند.
فقط تلخی های زندگی را ننگرید
کسی که واهمه دارد فقط قسمت های تلخ زندگی را می بیند یک موقع فردی همسرش هزاران خوبی دارد اما با دو تا ضعف او نمی سازد و فقط این دو ضعف او را می بیند،چون قدر خوبی ها و فضایل همدیگر را نمی بینید این همه دعوا و بد اخلاقی در خانواده ها وجود دارد که با کوچکترین چیزی سریع به طلاق منجر می شود.

به قلم:امیرمحسن سلطان احمدی