عاشورا از منظر اهل سنت و روایات/عاشورا شناسی(۶)
در ششمین جلسه دوره عاشورا شناسی به بررسی عاشورا از نظر اهل سنت به سخنرانی استاد طبسی پرداخته شد که در ادامه گزیده ای از این جلسه می آید.
ششمین جلسه دوره عاشورا شناسی ۱۶ آذر ۹۱ با موضوع عاشورا از منظر اهل سنت و روایت با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین نجمالدین طبسی، استاد درس خارج حوزه علمیه قم، در شبستان نجمه حرم مطهر برگزار شد که در ادامه گزیده هایی از این جلسه تقدیم می گردد:
عاشورا در اکثر کتب تاریخی و روایی اهل سنت
واقعه عاشورا در اکثر کتب تاریخی و روایی اهلسنت آمده است، بعضی از اهلسنت سعی داشتهاند که این واقعه را بپوشانند مانند کتاب طبقات ابن سعد که بخشی از آن مربوط به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بود و اهلسنت آن کتاب را چاپ نکردند تا اینکه یکی از علمای شیعه با زیرکی و تلاش این کتاب را پیدا کرده و به چاپ رساند.
بیش از صد صفحه از جلد سوم کتاب المعجم الکبیر اهل سنت درباره عاشورا
طبرانی که از علمای اهلسنت است،این عالم شافعی ۱۲۰۰ سال قبل، کتاب المعجم الکبیر را تألیف کرد و بیش از صد صفحه از جلد سوم آن را به واقعه عاشورا و بازتاب آن حادثه در آسمانها و زمین پرداخته است.
عاشورا در جلد دوم کتاب اثقاب ابن حبان از علمای اهل سنت
ابن حبان که یکی از علمای اهلسنت و در تاریخ ۲۷۵ هجری قمری متولد شده بود، کتاب الثقات را تألیف کرد که در جلد دوم آن جریان انتقال سر مطهر امام حسین(ع) از کوفه به شام را به طور مفصل و با دقت در سندهای روایی آن ذکر کرده است.
عاشورا در کتاب ذهبی از شاگردان ابن تیمیه
ذهبی یکی از علمای سنی و بسیار متعصب به بنی امیه است،ذهبی که شاگرد ابن تیمیه است، کتاب سیر الاعلام النبلاء را تألیف کرده و در جلد سوم آن مطالب و قضایای مهمی در مورد امام حسین(ع) نقل کرده و جریان شهادت امام حسین(ع) در کربلا را تأیید کرده است.
ذهبی در صفحه ۲۸۰ جلد سوم کتاب سیر الاعلام النبلاء حملههای شدیدی به مختار و قیام وی کرده و فریادی که باید بر سر قاتلان اباعبدالله(ع) بکشد را بر سر مختار ثقفی میکشد؛ این مخالفت شدید ،مؤید شیعه بودن مختار است.
شیعه و ولایی بودن مختار
این عالم سنی در قسمتی از کتاب خود، آورده است که مختار قبل از قیام امام حسین(ع) از مدینه به بصره میآمد و به صورت پنهانی تبلیغ حضرت اباعبدالله(ع) را میکرد، تا اینکه این تبلیغ پنهانی افشا شد، وی را زندان و پس از مدتی خلع لباس و به بیرون از شهر تبعید کردند.
مذمت عبیدالله بن زیاد در کتاب ذهبی
متعصب بودن ذهبی و اینکه سند روایات مدح اهلبیت و مذمت دشمنان اهلبیت را صحیح نمیدانست اما وی در کتاب خود حدیث أمارَه را که از احادیث مذمت عبیدالله بن زیاد است را آوده و سند آن حدیث را صحیح میداند.
در آن حدیث آمده که وقتی سرهای قاتلان اباعبدالله(ع) را به نزد مختار آوردند، ماری وحشتناک پدیدار شد و چندین بار از بین سرهای بریده شده عبور و در کنار صورت ابن زیاد توقف، بینی وی را نیش زده و بازمیگشت.
زیر هر سنگ در روز عاشورا خون دیده می شد
طبرانی در کتاب المعجم الکبیر خود آورده است که هر سنگی که روز عاشورا در شام از زمین برداشته میشد، زیر آن سنگ خود دیده میشد و هیثمی در کتاب مجمع الزوائد سند این روایت را صحیح و سلسله سند آن را از رجال معتبر اهلسنت میداند.
چون روز آسمان بعد از حادثه عاشورا رنگ خون گرفت
طبرانی در کتاب خود روایت دیگری آورده است که پس از شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) چند روز آسمان رنگ خون داشت و سلسله سند آن روایت مانند سلسله سند روایات معتبر بخاری است.
سرخ شدن آسمان بعد از شهادت امام
همچنین در این کتاب آمده است که وقتی امام حسین(ع) شهید شد، آسمان سرخ شد و در ادامه آمده است که دروغگو از منافقین است و اگر این روایت دروغ باشد از منافقین هستم، و در جایی دیگر از این کتاب آمده که پس از شهادت حضرت اباعبدالله(ع) خورشید طوری کسوف کرد که ستارهها پدیدار شدند و همه فکر میکردند قیامت برپا شده است.
یکی از علمای اخیر اهلسنت که انسانی بی انصاف، بی سواد و متعصب است در کتاب «سید شباب اهل جنت» خود آورده است که کسوف خورشید از خرافات بوده و اعتقاد به وجود خون در زیر سنگها از اعتقادات غلوکنندگان شیعیان است چرا که این مطالب از اباطیل است.
در یکی از کتب اهلسنت آمده که بعد از قرآن معجزهای بالاتر از ابوحنیفه وجود ندارد، اگر یک شیعه به جای کلمه ابوحنیفه، کلمه علی(ع) را بگذارد، او را غلو کننده میخوانند و این در حالی است که هیچیک از اهلسنت گوینده آن صحبت را غلوکننده نخوانده است.
حدیثی از کتاب تاریخ طبری
در کتاب تاریخ طبری صفحه ۱۰۷ آمده است که عروه بن زبیر از خالهاش عایشه نقل میکند روزی پیامبر اکرم(ص) سر به سجده گذاشته بودند و در حالی که از جبرئیل وحی دریافت میکردند، حسین بن علی(ع) وارد اتاق شد و بر کمر پیغمبر(ص) نشست.
در آن لحظه، پیامبر(ص) در پاسخ به سؤال جبرئیل مبنی بر دوست داشتن امام حسین(ع)، فرمودند چطور فرزند خودم را دوست نداشته باشم؟ و آنگاه جبرئیل از شهادت امام حسین(ع) در سرزمین طف خبر میدهد و خاک آن سرزمین را به پیامبر اکرم(ص) میدهد.
پیامبر(ص) پس از شنیدن خبر شهادت پسرشان به شدت گریه و جریان شهادت اباعبدالله(ع) را به همسران خود گفته و آنها را نیز به گریه میآورند، سپس به جمع اصحاب رفته و در آنجا نیز این واقعه را میگویند و اصحاب را متأثر میکنند و به گریه در میآورند.
جریان گریستن پیامبر(ص) از عایشه نقل شده و در کتب معتبر اهلسنت آمده است اما غزالی از علمای اهلسنت گریه کردن و به گریه انداختن مردم بر مصائب وارد شده بر امام حسین(ع) را حرام اعلام کرد و علت حرمت را کینهورزی به صحابه دانست.
ابوبکر ابن عربی پس از نقل جریان عاشورا بر کشته شدن امام حسین(ع) به شمشیر جدش رسول خدا(ص) اقرار میکند و علت این صحبت خود را قیام اباعبدالله(ع) بر علیه امام زمان خود میداند.
وی در پایان پس از انتقاد از غزالی و ابوبکر ابن عربی، وهابیت را مورد انتقاد شدید قرار داد و گفت: اهلسنت با واقعه عاشورا و مظلومیت امام حسین(ع) مخالف نیستند اما وهابیت به شدت متعصب و با حق مشکل دارند چرا که وابسته به آمریکا، اسرائیل و یهودیت هستند.
به قلم: امیرمحسن سلطان احمدی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰