کد خبر : 3583
تاریخ انتشار : دوشنبه 18 آبان 1394 - 7:49
چاپ خبر دیدگاه‌ها برای علامات شخص غافل در بیان استاد شجاعی بسته هستند

علامات شخص غافل در بیان استاد شجاعی

علامات شخص غافل در بیان استاد شجاعی

در ادامه گزیده هایی از جلسه انسان شناسی استاد محمد شجاعی با موضوع علامات شخص غافل که در مورخه ۱۲ آبان ماه ۱۳۹۴ برگزار شد، می آید.

جلسه انسان شناسی استاد محمد شجاعی بعد از تعطیلی بیش از چهارماه شامگاه سه شنبه ۱۲ آبان ماه ۱۳۹۴ تشکیل شد،و با توجه به پیامکی که از سوی موسسه منتظران منجی دریافت نموده بود از تشکیل جلسه با خبر شدم و خودم را به مسجد امام رضا(ع) رساندم .

به این تعطیلی طولانی اعتراض داشتم، بیانات استاد شجاعی آن هم هر هفته لازم و حیاتی بود و حکم یک کود و آب دادن به نهالی را داشت که در حال پرورش بود و این قطع شدن کود و آب آن هم به مدت چهار ماه باعث خشک شدن آن نهال و از بین رفتن کود و آبی که قبلا به آن داده بودند می شد، اما فرصت نشد که به استاد اعتراضم را بگویم.

بعد از نماز اقامه جماعت نماز مغرب و عشاء جلسه شروع شد و بعد از مدتها چهره استاد را زیارت و شنونده بیانات بیدار کننده اش شدم.

نکته های مهمی که خودم از این جلسه آموختم :

  1. تلاش برای تولد سالم در لحظه مرگ
  2. استفاده از دیگر بخشهای وجودی به شرطی که بخش فوق عقلانی به فراموشی سپرده نشود.
  3. انسان بدون خدا بی ارزش است و قیمتی ندارد.
  4. آدم حسابی و پولدار و موفق کسی است که در آخرت و پیش خدا جایگاه و مقام داشته باشد نه در دنیا و بیین دنیویان.
  5. شادی و آرامش دو ویژگی شناختی انسان متدین از دیگر افراد، کسی که شادی و آرامش ندارد متدین نیست.
  6. بعضی فقط ظاهر دینی دارند و دین در باطنشان وجود ندارد که با هر نسیم و وزیدن بادی آن ظاهر دین را هم از دست خواهند داد.
  7. یاد خدا هر مصیبت و مشکلی را آسان می کند.
  8. سرمایه عمرتان را از دست ندهید و از آن بهره معنوی نمایید.
  9. برخی در ظاهر دین دارند و عملی هم که انجام می دهند به جای شکر از توفیق انجام این عمل از خدا طلبکار هستند .
  10. برای موفقیت و یادگیری هر کاری به استاد و مربی نیاز داریم حال در بخش انسانی و رسیدن به خدا این داشتن استاد لازم و ضروری است.
  11. چشم و هم چشمی هایتان برای آخرت باشد نه دنیا.
  12. قیمت هر انسان از روی غم و شادی و خوابهایش می باشد.
  13. هدف از ازدواج و داشتن همسر و بچه برای رشد و کمال است نه اینکه در کنار آنها عصبی و پرخاشگر بشوید و نتوانید همدیگر را تحمل کنید.
  14. متاسفانه امروزه مد شده بچه هایی که سر و صدایشان و تحرکشان زیاد است برچسب بیش فعالی به آنها می زنند در صورتی که آنها نابغه هستند و باید استعداد آنها را کشف نمود نه اینکه با برچسب بیش فعالی آنها را از جامعه ترد کرد.

استاد شجاعی در ادامه جلسات قبل به ادامه مبحث غفلت و در این جلسه به علامات شخص غافل پرداخت که در ادامه گزیده هایی از این جلسه را که یاداشت نموده ام تقدیمتان می نمایم:

غافل شدن چیست؟

وقتی سخن از غفلت می شود یعنی یک حقیقتی وجود دارد که نسبت به آن ما بی توجه هستیم که به آن غافل شدن می گویند.

ماهیت جنینی انسانها در رحم دنیا

ما در دنیا ماهیت جنینی در رحم دنیا را داریم، که باید در رحم دنیا خود را برای تولد به عالمی بی نهایت زیباتر و کاملتر که آخرت می باشد آماده کنیم.این آماده کردن خیلی مهم است و سعادت هر کس به میزان آمادگی روح او برای بهره برداری از نظام آخرت است.

تلاش برای تولد بخش فوق عقلانی در هر فرد

بنابراین همه چیز وسیله است آنچه که باید در ما متولد بشود بخشی انسانی ما می باشد و آن بخش فوق عقلانی است. ما دارای پنج بخش می باشیم که چهار بخش آن مقدماتی هستند که باید از آنها برای بخش اصلی که بخش فوق عقلانی همان بخش انسانی است استفاده کرد که این بخش قابلیت آن را دارد که ما را خلیفه الله کند و ما را به مقام محمود برساند. و این بخش فوق عقلانی از جنس خدا و اهل بیت(ع) می باشد.

استفاده از دیگر بخش ها جهت تقویت بخش فوق عقلانی

یک بخش انسان جنبه حسی او است که شامل پول،ثروت،مسکن و امثال آن است که صرف پرداختن به این بخش باعث غفلت می گردد. همچنین در بخش دیگر جنبه گیاهی اگر صرفا به فکر رشد، تغذیه و ورزش و بعد گیاهی نماید و در بخش حیوانی صرفا به فکر ازدواج،سیاست بازی و مقام باشد و یا در بخش علم او علم باز بشود و صرفا مشغول خواندن و علم پردازی بدون رشد معنوی باشد با چنین اصالت و نگاهی به این بخش ها این انسان غافل است هرچند این موارد خوب است به شرطی که مانعی برای رشد بخش فوق عقلانی نشود.

انسان بدون خدا بی قیمت است

انسان اصالتا بدون توجه به خدا هیچ قیمت و ارزشی ندارد بلکه این جنبه های بدون خدا برای او گرفتاری می آورد.حال هر کس در این چهار جنبه پیشرفت هم نماید و موفق شود باز او در اصل موفق نیست چون بخش فوق عقلانی را تقویت نکرده است و آخرت گرفتار می شود.

ماهیت غفلت

به ماهیت غفلت دقت نمایید ببنید دیگران می گوید فلان فرد آدم حسابی است مثلا رئیس می باشد اما از چشم آسمانی اگر به او بنگرید او فردی بدبخت است هر چه شهرت بیشتر،قدرت بیشتر بدبختی و گرفتاری بیشتر است چون از ماهیت اصلی و خدا دور است.

دو ویژگی افراد متدین نسبت به دیگران

شادی و آرامش دو ویژگی افراد متدین می باشد،کسی که میگوید متدین هستم اگر در او شادی و آرامش نیست بداند که متدین نیست و آن چیزی که از دین دارد یک ظاهر است و دین در باطنش نیست.چون هر چه فرد بخش فوق عقلانی خود را تقویت کند به اسم رحیم نزدیکتر شده است و مهربان می شود.

در همین عزاداری ها چیزی برای حسین زمان بدست نمی آید و حسین زمان همچنان تنها می باشد چون این عزاداری ها باطن ندارد،اگر این جمعیت عزادار جدی باشد هرگز امام این چنین تنها نمی ماند.

توجه به ظاهر دین و غفلت از باطن آن

این قبیل افراد دائما با ظاهر دین کار می کنند و هیچ وقت دین به باطن و بخشی انسانی آنها نمی رسد،حتی اگر نماز چهار رکعتی او دو رکعت بشود خوشحال هم می شود،دین در دلش پیوندی ندارد بتواند در برود در می رود و این غفلت است چون نمی داند از کجا و برای چی آمده و به کجا می رود؟ اما حضرت زینب کبری(س) چون بخش فوق عقلانی اش فعال بود در مقابل مصیبت ها می گوید: ما رأیت الا جمیلا.

در قرآن هم آمده است وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَهٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ ؛ مومنین وقتی برایشان مشکلی پیش می آید با یاد خدا آن مصیبت و مشکل برایشان آسان می شود و با یک جمله خود را راحت می کنند و می گویند: إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ ؛ چون می دانند برای اینجا نیستند و به سوی خدا بر میگردند.

غافل از سرمایه عمرش استفاده اخروی نمی کند

انسان غافل از سرمایه عمرش استفاده نمی کند ولی مومن می داند که فردا از او سوال خواهد شد پس زمان را از دست نمی دهد.

همنشینی غافلین با افرادی مثل خود

آدم های غافل کمتر می تواند انسان غیر غافل را تحمل کنند ،غافل بیشتر گرایشش به سمت کسی مثل خودش می باشد حتی اگر به سفر زیارتی کربلا یا مکه هم بخواهد برود زیارت رفتنش نیز با افرادی شبیه خودش است و با آنها همسفر می شود و در پرده غفلت می رود و می آید.حتی در مکه و حج نیز در بازارها گشت و گذار می کند و هیچ تغییری در او رخ نداده است و مست بازار و جنس و چیزهای دیگر است،عبادت چنین افرادی فقط ظاهر است و بهره ای نمی برند.

طلبکاری در عبادت به جای شکر از توفیق

تازه چنین افراد غافلی وقتی هم عبادت می کنند تازه پر توقع تر می شوند، شاکر نیستند که خداوند به آنها این توفیق را داده که در جمع عزاداران قرار گرفته اند بلکه طلبکار هستند،پس چنین فردی در حج هم که می رود غافل است.

نداشتن استاد تربیتی بخش انسانی

گناهکاران روز خود را می گذرانند بدون اینکه راه راستی را بپیمایند و یا یک پیشوا و راهنمایی داشته باشند، و در سیر مسائل انسانی استاد و حکیمی ندارد و زیر نظر کسی نیستند در صورتی که در آموختن مسائل دنیا استاد متخصص آن حرفه را دارند و زیر نظر او یاد می گیرند اما در بخش انسانی زیر نظر کسی نیستند تا رشد نمایند و دنبال آن هم نیستند که به فکر باشند.

مرگ و کنار رفتن پرده غفلت

بالاخره با مرگ پرده غفلت کنار می رود و خداوند کیفر گناهان اهل غفلت را به آنها نشان می دهد، در صورتی که اهل غفلت در زمان حیاتشان از مرگ می ترسیدند و از آن فراری بودند اما اکنون آنها به آنچه که پشت کرده بودند روبرو شده اند .

عبرت نگرفتن اهل غفلت از تحولات دنیا

در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده که غافلترین مردم کسانی هستند که از تغییرات دنیا عبرت نمی گیرند،اهل غفلت می دیدند دیگران می میرند و می روند،دنیا از حالی به حال دیگر تغییر می کند، جوان بودند و پیر شدند اما عبرت نمی گرفتند. بنابراین از تحولات دنیا هم تحولی پیدا نمی کنند و کسی که از دگرگونی های دنیا عبرت نگیرد دیگر مواعظ در او اثر ندارد.حتی چنین غافلانی وقتی به عزاداری هم می روند آرایش می کنند بعد می روند.

چشم و هم چشمی هایتان برای چیست؟ دنیا یا آخرت؟

ما برای چیزی که برایمان قیمت دارد و با ارزش هست می دویم و تلاش داریم به آن برسیم حالا آِا شما مقایسه کردن هایتان با دیگران، چشم و هم چشمی هایتان برای آخرت است یا برای دنیا؟ این مقایسه و احساس لذت یا ذلت در پیشرفت امری برای چیست؟ چه کسی را آدم حسابی و موفق می دانیم؟ پاسخ به این سوالات نشان می دهد ما به چه چیز توجه داریم؟ یا اینکه ما هم غافل هستیم؟

مردم این قدر غفلت دارند که نمی دانند برای چه چیز در این دنیا هستند؟ حتی وقتی هم به او می گویند هیچ تاثیری ندارد و همه همتش دنیا است و غصه آخرت را هم نمی خورد.

قیمت هر انسان از روی غم و شادی هایش

قیمت هر انسان به نوع غم و شادی هایش بستگی دارد، او برای چه چیز خوشحال یا غمگین می شود؟ اگر کسی فعالیت فوق عقلانی داشته باشد محال است برای دنیا ناراحت و غمگین بشود. امروزه ۹۵ درصد از طلاق ها برای موارد دنیا است شاید ۵ درصد طلاق درست و معقول داشته باشیم عامل همه ی طلاق ها، عصبانیت ها، غصه ها و حتی مریضی و بیماری های مسائل دنیا است.

به نوع غم و شادی یک فرد نگاه کنید سپس قیمت او مشخص می شود یک انسان از روی غم و شادی و خوابهایش مشخص می شود در چه موقعیتی قرار دارد.

ترس و ناراحتی از دادن صدقه، خمس ، زکات

برخی وقتی می خواهند چیزی را برای آخرت خود هدیه و صدقه بدهند می ترسند، صندوق صدقات را بنگیرید همه اش پول خرد است ، مردم پول های پست خود را که در جیبشان سنگین کرده به صندوق صدقات می ریزند کمتر کسی تراول به صندوق صدقات می اندازد، حتی می ترسند خمس و زکات بدهند اگر هم چنین کنند ناراحت می شوند، بسیاری از مردم جامعه مجبورا خمس می دهند یا کلک می زنند و با اینکه پولدار هستند دست گردان می کنند.

هدف از ازدواج و زن و بچه داشتن

بعضی ها فکر می کنند ازدواج فقط زن و بچه داری است در صورتی که این همسرداری برای این است که در کنار کسی که مثل تو نیست رشد بکنید نه اینکه در کنار هم پرخاشگرتر بشوید.

رشد کمال با تحمل سر و صدای بچه

این بچه در خانه سر و صدا دارد تا شما رشد کنید او می خواهد حرف حرف خودش باشد چون می خواهد آن کودک شخصیت پیدا کند چنین است ، سر و صدا دارد.این بچه را خدا به شما داده است که عفوتان بیشتر بشود، صبرتان زیاد گردد، ربوبیت یاد بگیرید اما برخی ها به جان این بچه ها می افتند و عصبی می شوند و یادشان رفته که خدا این زن و بچه را برای چه چیز به او داده است.

برچسب بیش فعالی به بچه های نابغه

سالمترین بچه ها شیطان ترینشان هستند، اما امروزه مد شده است که تا می بینند بچه شر است و سر و صدا دارد سریع به او برچسب بیش فعالی می زنند در صورتی که این کودک نابغه است باید شما استعدادش را کشف کنید نه با برچسب بیش فعالی او را از جامعه خارج کنید.

دو شیطنت بچه را باید جلوی آن را گرفت یکی آن جایی که می خواهد حق دیگری را به خطر بیندازد و جایی که خطر جدی دارد و گرنه بچه ها باید آزاد باشند حتی گل بازی و خاک بازی کنند.

ناراحتی در از دست دادن اموال دنیوی

خدا این مال را به شما داده که از آن استفاده کنید، غصه خوردن برای دنیا هم جرم است و هم مریضی می آورد، مال برای شکستن است اما برخی اینقدر دلبسته و وابسته به آن هستند که حتی با شکستن یک کریستال آن ها هم خورد می شوند.

به قلم: امیرمحسن سلطان احمدی

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.

درس اخلاق زیارت نیابتی درس اخلاق
logo-samandehi
error: حق تألیف را رعایت کنید