توصیه آیت الله ضیاءآبادی به مداحان و وعاظ حسینی
آیتالله «سیدمحمد ضیاءآبادی» مطالبی را به وعاظ و مداحان اهلبیت(ع) متذکر شده است که هر مقتل و مصیبتی از اهلبیت(ع) را جایز نیست روی منبر بخوانند، که برگرفتهای از این سخنان در ادامه می آید.
آیت الله ضیاءآبادی در کتاب «حسین، چراغ هدایت، کشتی نجات» توصیه هایی به مداحان و وعاظ نموده اند که مناسب دیدم در ایام محرم حسینی بخشی از این کتاب که مرتبط به توصیه های معظم له به مداحان در خصوص مقتل و مصیبت می باشد را تقدیم تان نمایم.
آیتالله «سیدمحمد ضیاءآبادی» در این کتاب مطالبی را به وعاظ و مداحان اهلبیت(ع) متذکر شده است که هر مقتل و مصیبتی از اهلبیت(ع) را جایز نیست روی منبر بخوانند.
هر مطلبی درباره کربلا در هر کتابی مستند و معتبر نیست
اهل منبر و مداحان توجه کنید که اینطور نیست که هر مطلبی که عنوان واقعه کربلا در هر کتابی نوشته شده است دارای سند معتبر ی است.
هر جریان و مصیبتی از کربلا را نباید نقل کرد
فرض هم اعتبار سند هر جریان واقع شدهای را نیز نباید نقل کرد، چهبسا کار اهانتآمیزی از یک فرد رذل بیشرمی نسبت به یک شخصیت بسیار بزرگواری صادر شده است که نقل آن برای دیگران خود توهین به حساب میآید.
آری همانگونه که ارتکاب آن عمل توهین به آن شخص بزرگوار است نقل آن نیز توهین و هتکحرمت تلقی میشود و متأسفانه این نکته در نقل بسیاری از مصائب رعایت نمیشود و با عنوان اظهار محبت به خاندان رسالت(ع) نسبت به آن عزیزان خدا بیحرمتی میشود.
گاهی مصیبتی واقع شده است و نقل آن نیز بیحرمتی نیست ولی تجزیه و تحلیل آن مصیبت و تشریح جزییات آن دلخراش و جانآزار است و سبب ایذای مستمعان میشود و کار درستی نیست
گاهی مصیبتی واقع شده است و نقل آن نیز بیحرمتی نیست ولی تجزیه و تحلیل آن مصیبت و تشریح جزئیات آن دلخراش و جانآزار است و سبب آزار مستمعان میشود و کار درستی نیست.
فرضا برادر شما را به وضع فجیعی کشتهاند و شما را داغدار کردهاند، حال شما تمام جزئیات ماوقع را برای مادرتان که به طور اجمال از کشته شدن فرزندش آگاه شده است بیان کنید که این چنین سرش را بریدند و این چنین قلبش را شکافتند و… طبیعی است که مادر داغدار از نقل شما زجر میکشد و حاضر به شنیدن آن نمیشود.
اگر ما و شما در ادعای محبت به امام عزیزمان حسین(ع) صادق باشیم، بهراستی داغ دیده و دلسوختهایم و او را از والدین و فرزندان خود عزیزتر و محبوبتر میداریم و در مجلس داغدیدهها و دلسوختهها داخل قتلگاه رفتن و جزئیات آن جنایت هولناک را تشریح کردن و زبان حال خواهر داغدیده را به نظم در آوردن که او میدوید و من میدویدم، او میکشید و من میکشیدم، او میبرید و من میبریدم و… .آیا اینها دلخراش و جان آزار نیست؟
مگر اینکه بگوئیم نه آن کس که میخواند داغدار است و نه آن کس که میشنود و هر دو برنامه اجرا میکنند، یکی میکوشد در تحریک احساسات و اشکگیری از مردم قهرمان شناخته شود و دیگری هم تمام همش این است که قطرهای اشک از چشمش بریزد و دادی بزند تا ثواب ببرد و بهشتی شود و هر دو برای خود کار میکنند.
یک اشاره به عمق فاجعه کربلا کافی است نیاز به ورود کامل نیست
در واقع به امام حسین(ع) کاری ندارند وگرنه باید گفت ای آقایان، ای بزرگواران عزیز (مداح واعظ) این مردم دوستدار امامحسین(ع) هستند و او را عزیزتر و محبوبتر از فرزندانشان میدارند و از همه مصائب عزیزانشان آگاهند و همینقدر که شما اشارهای کنید، آنها متوجه میشوند و روحاً متأثر میشوند و اشک میریزند و دیگر به ذکر مصیبتهای بیاساس توأم با بیحرمتیها و یا مصیبتهای بیپرده و دلخراش نیازی نیست.
مراقب باشید در مقتل خوانی عزت امام را به ذلت تبدیل نکنید
برخی برای اثبات رذالت و خباثت دشمنان اهلبیت(ع) طوری میگویند و میخوانند که عزت آن عزیزان را تبدیل به ذلت میکنند و خود هم نمیفهمند و میپندارند که وظیفه نوکری را خوب انجام دادهاند
باید عزت اهل بیت(ع) را حفظ کنید
خلاصه اینکه اگر ما واقعاً دوستدار آل رسولیم و به فکر تأمین دنیای خویش نیستیم باید در گفتار و اشعارمان عزت و عظمت اهلبیت(ع) و وقار و هیبتشان را در میان مردم محفوظ نگه داریم و چنان نگوئیم و نخوانیم که آن عزیزان خدا و بزرگان حقیقی در هر دو جهان را در نظر مردم به صورت افرادی شکست خورده و نعوذبالله ذلیل در مقابل دشمن نشان بدهیم که هرگونه اهانتی که خواسته درباره آنها روا داشته است به صورت آنها سیلی و به پهلویشان لگد زده و…
نقل هر مصیبت بین مردم کم معرفت جائز نیست
گفتیم اگر فرضاً واقع هم شده باشد نقل آن در میان مردم کم معرفت نسبت به مقام اعلا و ارفع آن امانتهای بزرگ خدا توهین مسلم و کاری ناروا است.
ما برای اثبات رذالت و خباثت دشمنان اهلبیت(ع) طوری میگوئیم و میخوانیم که عزت آن عزیزان را تبدیل به ذلت میکنیم و خودمان هم نمیفهمیم و میپنداریم که وظیفه نوکری را خوب انجام دادهایم.
ما باید همیشه از خدای متعال بخواهیم که نور معرفت و شناخت خود و اولیایش را بر دلهای ما بتاباند تا به وسیله معرفت آنها به شرف محبتشان نائل بشویم.
مطالعه کتاب لؤلؤ و مرجان
مرحوم «محدث نوری»، مرحوم «شیخ عباس قمی» کتابی به نام لؤلؤ و مرجان دارند که بسیار کتاب لطیفی است و چه نیکو است که آقایان اهل منبر و مداحان آن را مطالعه کنند.
دو پله منبر چیست؟
آن بزرگوار در آن کتاب برای منبر دو پله درست کرده یکی پله صدق و راستگویی و دیگری پله اخلاص و داشتن انگیزه الهی یعنی جز امتثال امر خدا و جلب رضای خدا هدفی نداشتن.
به کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی
جهت دانلود نسخه (pdf) کتاب از حسین گفتن تا حسینی شدن از تألیفات حضرت آیت الله ضیاءآبادی کلیک نمایید.
برچسب ها :آیت الله سید محمد ضیاءآبادی ، محرم-امام حسین(ع)-عاشورا
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰