کد خبر : 3579
تاریخ انتشار : جمعه 3 مهر 1394 - 16:45
چاپ خبر دیدگاه‌ها برای «غدیر و توطئه دشمنان صدر اسلام»/یاداشت هایم از دوره غدیر شناسی(۵) بسته هستند

«غدیر و توطئه دشمنان صدر اسلام»/یاداشت هایم از دوره غدیر شناسی(۵)

حجت‌الاسلام و‌المسلمین اسکندری، در ششمین دوره غدیر شناسی درباره موضوع غدیر و توطئه دشمنان صدر اسلام به سخنرانی پرداخت که در ادامه یاداشتهایم از این جلسه می آید.

در ششمین جلسه دوره غدیر‌شناسی که شامگاه شنبه ۲۱ آبان‌ماه ۱۳۹۰ در سالن اجتماعات حرم حضرت معصومه(س)، برگزار شد، حجت‌الاسلام و‌المسلمین اسکندری، درباره موضوع غدیر و توطئه دشمنان صدر اسلام به سخنرانی پرداخت. که در ادامه یاداشتهایم از این جلسه تقدیمتان می نمایم.

حادثه مهم غدیر در تاریخ اسلام

در تاریخ اسلام و تاریخ بشریت هیچ حادثه‌ای به عظمت بعثت پیامبر(ص) و بعد از آن غدیر و ولایت امیرالمؤمنین(ع) نیست. چون غدیر همان‌طور که خداوند در قرآن کریم می‌فرماید اتمام و اکمل بعثت و رسالت پیامبر(ص) در امامت علی(ع) است. یعنی اگر غدیر نبود رسالت پیامبر(ص) به کمال نمی‌رسید و آنقدر غدیر اهمیت داشت که خداوند پذیرش اتمام رسالت پیامبر(ص) را در گرو اعلام ولایت علی(ع) می‌داند.

 حجت‌الاسلام و‌المسلمین اسکندری:
اولین توطئه‌ایی که در این خصوص شکل گرفت سندی بود به‌نام «صحیفه ملعونه» یعنی نامه لعنتی که به این عنوان در منابع شیعه معروف است که در بحار جلد ۲۸ مفصل آمده است.

تمام زحمات ۲۳ تبیلغ پیامبر(ص) در گرو اعلام ولایت امام علی(ع)

پیامبر(ص) ۲۳ سال تبلیغ کرده، اما خداوند می‌فرماید تمام زحمات در گرو اعلام ولایت علی(ع) است. پس غدیر حادثه‌ای فوق‌العاده مهم در تاریخ اسلام است. هرچند اعلام ولایت علی(ع) فقط در غدیر نبوده است اما به این شیوه به این اجتماع و به این کثرت حضور مسلمین نبوده است. اعلام ولایت علی(ع) دقیقا از سال سوم بعثت است، پس فکر نکنید فقط در غدیر ولایت علی(ع) اعلام شده است.

پیامبر(ص) در مکه دشمن منافق نداشت

در سال سوم بعثت در یوم‌الدار که بنی‌هاشم در خانه ابوطالب(ع) جمع شده بودند برای اولین‌بار پیامبر(ص) موضوع ولایت علی(ع) را مطرح کرد و بعد در مواقع متعدد این کار را کرده است، بنابراین ولایت علی(ع) فقط در غدیر مطرح نشده است بلکه بارها اعلام شده است. دوره رسالت پیامبر(ص) دو بخش دارد که اول ۱۳ سال در مکه بودند که در این دوره یک عده انسان‌های مخلص که نوعاً از نسل جوان و مستضعف جامعه بودند به پیامبر(ص) ایمان آوردند آن هم تحت شرایط بسیار سخت و شدید روحی و روانی و زیر شکنجه‌های مختلف به رسالت پیامبر(ص) ایمان آوردند بر این ‌اساس در دوره مکه چیزی به عنوان منافقین وجود نداشت چرا چون منافق جایی هست که بویی از پول و مقام به مشامش برسد حال جایی که کتک و شکنجه هست منافق نیز نیست، پس پیامبر(ص) در مکه منافق نداشتند.

علت حضور منافقین در مدینه

اما بخش دوم رسالت پیامبر(ص) در مدینه بود وقتی پیامبر(ص) به مدینه هجرت کردند ابتدا خیلی بوی قدرتی از ایشان به مشام نمی‌رسید تا اینکه در جنگ بدر که مشرکان شکست خوردند عده‌ای بوی قدرت به مشامشان رسید که دیگر اسلام قدرتمند شده است پس الان جایش است که خودمان را به اسلام بزنیم و از آن قدرت بگیریم و این گروه کسی نبود جز منافقین که از این طریق برای رسیدن به قدرت در آتی اسلام آوردند و بعد از جنگ بدر منافقین در مدینه شکل گرفتند.

پیوستن گروه های سست ایمان به منافقین

اما در بین مسلمانانی که از مکه آمده بودند عده‌ایی بودند که اسلام آورده بودند اما اسلام آنها فقط زبانی بود ولی در دلهایشان اسلام وارد نشده بود و فقط در حد شهادتین به اسلام بود و اینها دیدند گروهی به‌نام منافقین تشکیل شده است و به دنبال رسیدن به قدرت هستند و این گروه سست ایمان هم به منافقین پیوستند و از آن لحظه توطئه آغاز شد و تا زمانی که پیامبر(ص) درجمع غدیر علی(ع) را به امامت معرفی کردند یک مرتبه گروه منافقین که در پی رسیدن به قدرت بعد از پیامبر(ص) بودند احساس کردند که تمام خوابی‌هایشان برای رسیدن به قدرت به هم خورد.

توطئه ترور پیامبر(ص) در سال آخر عمرشان

در سال آخر عمر پیامبر(ص) وقتی به ایشان وحی شد که این سال آخر عمرت هست و باید در حجت‌الوداع علی(ع) را معرفی کند، علی(ع) را به حضور خواست و هر که در اتاق بود به همه گفت بروید بیرون، گفتگو و ملاقات پیامبر(ص) با علی طولانی شد تا اینکه عایشه پشت در گوش ایستاد و حرف‌های پیامبر(ص) را شنید که می‌گوید این آخرین سال عمر من است و من باید تو را بعد از خود معرفی ولایت را اعلام کنم. اینجا بود که عایشه سریع موضوع را به حبصه دختر دومی گفت که برود به مردهایشان بگوید و آنها هم تصمیم گرفتند که پیامبر(ص) را ترور کنند که به خواست خداوند در این ترور به پیامبر(ص) آسیبی نرسید.

صحیفه ملعونه؛ اولین توطئه

اولین توطئه‌ای که در این خصوص شکل گرفت سندی بود به‌ نام «صحیفه ملعونه» یعنی نامه لعنتی که به این عنوان در منابع شیعه معروف است که در بحار جلد ۲۸ مفصل آمده است.

بعد از نتیجه ندادن ترور تصمیم گرفتند که صحیفه ملعونه را بنویسند که در تاریخ آمده در محرم اجتماع کردند و این نامه را نوشتند و حدود ۳۴ نفر هم آن را امضا کرده و آن را در خانه کعبه دفن و پنهان و تا زمان خلیفه دوم آن را بیرون نیاوردند.

بخش هایی از صحیفه ملعونه

در بخش‌هایی از این صحیفه ملعونه آمده است، این مطلب چیزی است که تمام مهاجر و انصار بعد از تلاش‌های فراوان به اتفاق نظر دست یافتند و این صحیفه را نوشتند تا اینکه مسلمانان باید به پیامبر(ص) اقتدا کنند در حالی که پیامبر(ص) هیچ‌کس را بعد از حود جانشین انتخاب نکرده است بلکه اختیار را به مسلمانان واگذار کرده‌اند تا پیشوایی برای خود برگزینند و پیامبر(ص) کسی را به ‌عنوان جانشین معرفی نکرده است که مبادا حکومتش موروثی و در یک خانواده باقی بماند و آنچه بر مسلمانان واجب است اینکه بعد از در گذشت هر خلیفه از خلفا صاحبان رأی جمع شوند و کسی را که مستحق خلافت است را معرفی کنند. اگر کسی ادعا کند که خلافت موروثی است کلام خود پیامبر(ص) است که فرمودند انبیا(ع) چیزی را به ارث نمی‌گذارند.حال اگر کسی به دلیل فامیل بودن به رسول اکرم(ص) ادعای خلافت کرد و گفت خلافت مختص ماست، این نیز کلام درستی نیست و امامت به او نمی‌رسد پس چنین ‌کسی به کتاب خدا و سنتش اعتراض کرده و با کتاب خدا مخالفت نموده بنابراین باید او را به خاطر مصلحت مسلمین بکشیم و او هر که می‌خواهد باشد باید کشته شود. این سند اول است و تمام آن متوجه امیر‌المؤمنین(ع) می‌شود که نگذارند او به خلافت برسد.

ممانعت از نوشتن نامه توسط پیامبر(ص) در لحظات آخر حیاتشان

سند دوم که در منابع اهل سنت صحیح بخاری آمده است و در منابع شیعه نیست و آن اینکه پیامبر(ص) که در معرض موت بودند در آخرین لحظات عمرشان درخواست وسیله‌ای برای نوشتن کردند که چیزی را برای شما می‌خواهم بنویسم که بعد آن گمراه نشوید در آنجا دومی حضور داشت و گفت به پیامبر(ص) بیماری فشار آورده و دارد هزیان می‌گوید پیش ما قرآن کریم هست و برای ما همین کافی است و نیاز به سند نداریم و کسانی که آنجا بودند به گفتگو و اختلاف پرداختند که پیامبر(ص) فرمودند بروید بیرون من که هنوز پیش شما هستم اختلاف می‌کنید؟ و در نتیجه با ممانعت دوم پیامبر(ص) چیزی نتوانست بنویسد. حال تمام مطالب شفاهی را می‌شود بعد کتمان کرد، اما اگر سندی کتبی بود و آن را پیامبر(ص) می‌نوشت هرگز نمی‌توانستند آن را انکار کنند، پس معلوم می‌شود دومی از همان زمان خود را برای خلافت آمده کرده بود و از قبل برای این کار نقشه و توطئه داشتند و نگذاشت پیامبر(ص) په چیزی بنویسد که سند باشد.

پیمان بستن دشمنان برای عدم رسیدن به خلافت امام علی(ع)

سند سوم در کافی جلد چهارم صفحه ۵۴۵ آمده که مفهوم روایت چنین است که امام باقر(ع) می‌فرماید با پدرم امام سجاد(ع) وارد خانه کعبه شدیم روی سنگ سرخ که بین دو ستون قرار داشت پدرم نماز خواند و بعد از نماز فرمود همین‌جا بود که پیمان بستند که اگر پیامبر(ص) تصمیم گرفت نگذارند امر خلافت به جانشینش و خانواده‌اش برسد من از پدرم پرسیدم اینها چه کسانی بودند که پدرم نام چهار نفر را آورد که دو نفرشان اولی و دومی از خلفای غاصب بودند. این معلوم می‌شود در حیات پیامبر(ص) آنها جمع شدند و تصمیم گرفتند که نگذارند خلافت به خانواده پیامبر(ص) برسد.

 حجت‌الاسلام و‌المسلمین اسکندری:
سلمان رشدی در کتاب آیات شیطانیش می‌آورد که اگر هر مسلمانی بخواند سکته می‌کند. سلمان رشدی در این بخش کتابش اکثراً چنین احادیثی از عایشه آورده است که پیامبر(ص) را خراب کند تا خلافت به این سه نفر برسد.

عدم سنخیت خلفا با پیامبر(ص) و ایجاد فضیلت سازی برای خودشان

بنابراین اولین توطئه قصد خلافت علی(ع) از قبل طراحی شده بود که نگذارند او خلیفه شود اما کاش به همین‌جا بسنده کرده بودند اما کارهایی کردند خیلی سنگین و آمدند پیامبر(ص) را از لحاظ شخصیتی بسیار پایین آوردند چون کسی که جانشین او می‌شود باید با او سنخیت داشته باشد حالا ابوبکر و عمر و عثمان شده‌اند جانشین پیامبر(ص) اینها کجا سنخیتی با پیامبر(ص) دارند اینها که یک زمان مشرک بودند اما آبا و اجداد پیامبر(ص) هرگز آلوده نبوده‌اند حالا تصمیم گرفتند سنخیت ایجاد کنند دو تا کار موازی کردند یکی اینکه آمدند و برای خود فضیلت‌سازی و سابقه‌سازی کردند.

عدم حضور خلفا در جنگ ها با پیامبر(ص) و حضور مستمر امام علی(ع)

پیامبر(ص) ۷۰ یا ۸۰ جنگ داشته‌اند حالا این سه نفر کدام یکی‌شان در این جنگ‌ها حضور داشتند آیا اگر حضور داشته‌اند تاریخ جایی ثبت کرده که یک تیر را به سوی دشمن بزنند؟ آیا شده یکی از دشمن را کشته باشند؟ آیا شده در یک جنگ مجروح شده باشند؟ اما در مقابل این سه نفر امام علی(ع) در اکثر جنگ‌ها شرکت داشتند و در هر جنگی که شرکت داشتند تاریخ نوشته همیشه زخمی می‌شدند چون هیچ‌گاه پشت به دشمن نکردند.

فضیلت سازی خلفا در مقابل شجاعت امام علی(ع)

حالا می‌آیند و فضیلت‌سازی و سابقه‌سازی می‌کنند که در مقابل شجاعت علی(ع) این سه نفر را شجاع نشان می‌دهند حال این سه نفر در جنگ‌های پیامبر(ص) کجا بوده‌اند؟ چرا در جنگ احد پیامبر(ص) را تنها گذاشتند و فریاد زدند قتل رسول الله.یک بخش سابقه‌تراشی برای این سه نفر بود حال اگر هزار نفر هم جمع شوند و بنشینند نمی‌شود فضیلت بسازند حالا آمدند و پیامبر(ص) را پایین کشیدند که بتوانند در مقابل پیامبر(ص) برای خود یک فضیلت‌سازی کنند پیامبری(ص) که قرآن کریم با چند تأکید می‌فرماید تو دارای خلق استوار هستی تو دارای الگوی حسنه و بهترین الگو هستی حالا از این پیامبر(ص) یک شخصیت ساختند عجیب و غریب و ظلمی به پیامبر(ص) کردند و گفتند او اندازه یک بچه نمی‌فهمد گاهی درست به عملی زدند که حتی پایین‌ترین افراد هم نمی‌زدند اما آن را به پیامبر(ص) نسبت دادند که بتوانند خودشان فضیلت‌سازی کنند و به او برسند.

توطئه دیگر اینکه علاوه بر منزوی کردن اهل بیت(ع) حق آنها را نیز غصب کردند

سلمان رشدی در کتاب آیات شیطانی‌اش می‌آورد که اگر هر مسلمانی بخواند سکته می‌کند. سلمان رشدی در این بخش کتابش اکثراً چنین احادیثی از عایشه آورده است که پیامبر(ص) را خراب کند تا خلافت به این سه نفر برسد. توطئه دوم اینکه اهل بیت(ع) را منزوی کنند نه تنها حق اهل بیت(ع) را غصب کردند بلکه کاری کردند که اهل بیت(ع) در جامعه شناخته نشوند وقتی امیر‌المؤمنین(ع) بعد ۲۵ سال به خلافت رسید بزرگترین مشکلی که امام علی(ع) داشت این بود که نسل جوان، علی(ع) را نمی‌شناختند.

تاریخ از علی(ع) نقل می‌کند که می‌فرماید ما از کسانی هستیم که یادشان به فراموشی و نورشان به خاموشی و صدایمان بریده شده است اولین مشکل علی(ع) این بود که به نسل جوان آن جامعه بگوید من کیستم؟ در جامعه‌ای قرار گرفته که جامعه منکر اوست و اور ا نمی‌شناسد چون اینها او را منزوی کردند.

حضرت می‌فرماید «ببین روزگار چقدر مرا خراب کرده که مردم می‌نشینند بین من و معاویه مقایسه می‌کنند که کدام یک فضیلتش بیشتر است. حالا من کجا و معاویه کجا؟ حال خلق‌الله به جایی رسیدند که معاویه را کنار علی(ع) می‌گذارند حال اگر می‌شنوید در تاریخ که علی(ع) گاهی به چاه درد دل می‌کرد به این خاطر است که در جامعه او را نمی‌شناختند».

در پایان اینگونه نتیجه‌گیری شد که ما معتقدیم در جریان خلافت یک توطئه از قبل طراحی شده بود و در تمام مراحل و قضیه‌ها اساس فساد و تهدیدها توسط دومی انجام شده که نام او به اولی غرض داد و از او گرفت و بعد هم به سومی داد.

 

به قلم: امیرمحسن سلطان احمدی

برچسب ها :

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.

درس اخلاق زیارت نیابتی درس اخلاق
logo-samandehi
error: حق تألیف را رعایت کنید