کد خبر : 3419
تاریخ انتشار : سه شنبه 17 اردیبهشت 1398 - 4:39
چاپ خبر دیدگاه‌ها برای تفسیر سوره انسان آیت الله مدرسی/۱ حقیقت شکر بسته هستند

تفسیر سوره انسان آیت الله مدرسی/۱ حقیقت شکر

آیت الله العظمی مدرسی در اولین جلسه تفسیر سوره انسان با اشاره به آیه اول این سوره درباره آمدن و رفتن انسان از عوالم مختلف و لزوم شکر سخنانی بیان کردند و به شفاعت و شکایت قرآن در روز قیامت اشاراتی نمودند که در ادامه می آید.

آیت الله العظمی مدرسی در اولین جلسه تفسیر سوره انسان با اشاره به آیه اول این سوره درباره آمدن انسان از عوالم مختلف و لزوم شکر سخنانی بیان کردند و به شفاعت و شکایت قرآن در روز قیامت اشاراتی نمودند که در ادامه می آید.

بسم رب المهدی(عج)

به گزارش پایگاه اینترنتی دست نوشته های معارفی امیرمحسن سلطان احمدی سیرجانی (سلطان احمدی دات آی آر)؛ اولین جلسه تفسیر و تدبر در قرآن مرجع عالیقدر تقلید و مفسر تفسیر من هدی القرآن حضرت آیت الله العظمی «سید محمد تقی مدرسی»، بامداد امروز سه شنبه ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ برابر با اول ماه مبارک رمضان در دفتر تهران معظم له با محوریت تفسیر سوره انسان  برگزار شد.

آیت الله العظمی مدرسی در اولین جلسه تفسیر سوره انسان این سوره را از سوره های عظیم قرآن دانستند که مورد توجه شیعیان است و این سوره هم به شیعیان توجه دارد.

معظم له  با اشاره به آیه اول سوره هل اتی به تبیین شکر و مفهوم شاکر بودند پرداختند: صدیقه صغری حضرت زینب(س) در اوج اسارت و زیر زخم زبان دشمن، وقتی دشمنان به ایشان می گوید این مصیبت را چگونه می بینی؟ می فرمایند: ما رایت الا جمیلا . این سخن حضرت نشان می دهد این بانو در دانشگاه دعای عرفه امام حسین(ع) تربیت شده که این امام بزرگوار هم در دعای عرفه و در گودال قتلگاه می گوید راضی به رضای خدا هستم.

این مرجع شیعی افزودند: در آیه ابتدایی این سوره بیان آمدن انسان از عوالمی به این عالم سخن گفته شده که این آمدن انسان از عالمی به عالم دیگر جای شکر دارد.

آیت الله مدرسی-تفسیر-سوره انسان-هل اتی-شکر-شاکر-شفاعت-قرآن-سید محمد تقی-مدرسی

مشروح بیانات آیت الله العظمی مدرسی به شرح زیر است:

سوره هل اتی از سور عظیم قرآن و مورد توجه شیعه

یکی از سوره های عظیم قرآن سوره «دهر» یا «انسان» یا «هل اتی» است. هر چند همه سوره های قرآن عظیم است، اما فرق این سوره با بعضی از سوره ها این است که بعضی سوره ها برای ما تجلی می کند و بعضی برای دیگران تجلی می کند.

همه ما همه قرآن را نمی توانیم درک کنیم ولی خدا اجازه داده خصوصا به شیعیان که یک توجه خاصی به این سوره دارند و آن سوره هم نسبت به آنها توجه دارد.

قرآن حقیقتی زنده و شفیعی در روز قیامت

قرآن یک حقیقت زنده است که می توانید از طریق قرآن متوسل به خدا شوید. مثلا از راه قرآن به خدا متوسل شد و گفت خدایا به حق سوره حمد، یا به حق سوره هل اتی و این سوره ها و حتی آیات آن شفیع ما می شوند. بنابراین قرآن شافع مشفع است.

شفاعت و شکایت قرآن در قیامت

روز قیامت همانطور که انبیاء و اولیاء شفیع هستند، قرآن هم شفیع است. و این شفاعت گاهی از سوی کل قرآن است، گاهی از یک سوره و گاهی حتی از یک آیه است. در روز قیامت قرآن می گوید: این مومن، این آیه یا این سوره را  با تدبر خواند و با آن انس داشت و قرآن هم او را شفاعت می کند.

و آن طرفش هم هست که قرآن در قیامت از انسان شکایت می کند. گاهی قرآن در مجلسی خوانده می شود ولی کسی به آن توجه نمی کند، این بی توجهی به قرآن باعث می شود که در روز قیامت قرآن از انسان شکایت کند و بگوید خدایا در فلان مجلس قرآن خوانده می شد، ولی فلانی و فلانی توجه نداشتند.

درخواست شفاعت از سوره هل اتی برای دنیا و آخرتمان

حالا در این ماه مبارک رمضان که مهمان سوره هل اتی شده ایم از خدا بخواهید که توفیق بدهد تا سوره هل اتی که سوره اهل بیت است، شفیع ما در روز قیامت شود.

حتی از خداوند بخواهید که این سوره در همین دنیا هم شفیع ما شود، حتی در همین روزها وشب ها نیز شفیع ما گردد.

لزوم انس گرفتن روح انسان با روح قرآن

رابطه ما با قرآن باید نزدیکتر شود، روح ما باید با روح قرآن انس بگیرد. تکرار می کنم روح ما باید با روح قرآن انس بگیرد، زبان ما باید با الفاظ قرآن انس بگیرد، که بهتر است روح ما با روح قرآن انس بگیرد.

موضوعات سوره های قرآن

مکررا عرض کردم که هر سوره ای در قرآن یک موضوعات خاص به خودش را دارد و در موضوعات دیگر هم صحبت دارد. یعنی یک متشابهات در هر سوره داریم که با بقیه سوره ها تشابه دارد و دوم یک محکماتی است که فقط راجع به همین سوره است.

اصلا از کجا می فهمیم این سوره در رابطه به چه موضوع خاصی است؟ گاهی از روایات، گاهی از اسم سوره و گاهی از نظر آیات نخستین و خاتمه سوره استفاده می کنیم و متوجه موضوع سوره می شویم.

 و برای فهمیدن موضوع سوره ها راه های مختلفی است ولی باز هم نمی توانیم بگوییم فقط در این رابطه و موضوع است. چرا که درباره قرآن اصلا نمی توانیم مرز قرار بدهیم که این آیه درباره این موضوع است. از روشی که ما استفاده می کنیم، روش اهل بیت(ع) است، اما برخی مفسرین از نظر خودشان می گویند.

حقیقت شکر و شاکربودن

موضوعی در ذهن من آمده موضوع شکر است شکر تداعی مشخصی برای هر کسی دارد و ما باید از این تداعی های محدودی که کلمات در ذهن ما ایجاد می کند بپرهیزیم.

مثلا اگر به یک صحرا نشینی که یک گودال آب اطراف خیمه او هست، بگویید آب، او ذهنش به سمت آن گودال آب می رود،  اما اگر به یک دریا نورد بگویید آب او تصورش خیلی بیشتر از آن صحرا نشین است.

حالا در کلمه شکر ممکن است کلمه شکر را که بگوییم، ذهن تصور کند که انسان باید شاکر باشد. یا یک تصوری در ذهن ما باشد مثلا یک سجده شکر یا نهایت یک نماز شکر در تصور ما باشد. ولی معنی شکر اینها نیست!

حقیقت معنای شکر

 شکر در حقیقت ریشه یک درختی است که تمام یا اکثر فضایل میوه های آن درخت هستند که خدا در آیه ۲۴ سوره ابراهیم می فرماید: « کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ».

اگر در دل بنده این ریشه پیدا شد و فهمید شکر یعنی چه؟ و من باید چگونه شاکر باشم؟ صدق، صفا، ایمان، تقوا و تمام فضائل معنوی ثمرات آن علم به شکر است.

حقیقت شکر در دعای عرفه

من امشب یک گذری بر کلمات گوهر بار آقا امام حسین(ع) داشتم. هر چند امشب شب اول ماه مبارک رمضان شب زیارتی آقا امام حسین(ع) است و زیارت مخصوصه دارد. در دعای عرفه هر چه تامل کردم، در دعا بیشتر برای من مشخص شد که شکر یعنی چه؟ چطور امام حسین(ع) در قالب دعا، شکر کردند و چه حقایقی را بیان کردند.

اگر این دعای عرفه را خواندید، سعی کنید با توجه آن را زمزمه کنید تا به عمق آن برسید. می بینم همین که اسم امام حسین(ع) آمده اشکهایتان جاری شد، طبیعتا همین است به جایی می رسید که در خط بی بی دو عالم حضرت زینب(س) هستید. بی بی حضرت زینب(س) آن قسمت دوم یک سیبی است که فرض کنید دو قسمت شده یکی آقا امام حسین(ع) و دیگری صدقه صغری حضرت زینب(س) است.

شکر حضرت زینب(س) در برابر مصیبت عاشورا

ابن زیاد ملعون با زخم زبان و اهانت وقتی حضرت زینب(س) را در اسارت دید، گفت: مردهای شما را خدا کشت و شما را هم به این وضع اسارت انداخته است زینب چی شد مردهایتان را خدا کشت و شما را به این وضع انداخت. حالا یک قلدری که نیم میلیون ارتش زیر دستش هست و فکر می کند فاتح شده  با یک خانم اسیری که چند روز در راه بوده و مصائبی دیده چنین می گوید. اما حضرت زینب(س) در کمال شجاعت فرمود ساکت شو خدا برادرم را نکشت، شما او را کشتید.

مردم در آن لحظه گفتند ابن زیاد چه می گوی که باز ابن زیاد گفت حالا این مصیبت را چطور دیدی؟ این کلمه پاسخ حضرت زینب(س) خیلی عظیم است. اگر همه کوه های زمین را در یک کفه میزان بگذارید و این کلمه حضرت زینب(س) را در یک کفه دیگر می بینید سخن حضرت عظیم است. و فرمود: « ما رأیت الا جمیلاً» من به جز زیبایی چیزی ندیدیم.

حالا حضرت در حالت اسیری هست، چنین می گوید که جز زیبایی چیزی ندیدم. چرا گفت زیبا؟ چون تقدیر الهی بود و حضرت می دانست این در راه خداست؛ چون یک روزی این شهادت وعاشورا و این مصیبت ها سبب نجات میلیون ها بشر می شود.

حضرت زینب(س) شخصی است که در دانشگاه دعای عرفه تربیت شده است، که حضرت امام حسین(ع) هم گفتند خدایا تو مرا از خاک خلقت کردی و بعدا این خاک به نطفه بعد این نطفه روز به روز، سال به سال از این پشت به این شکم از این شکم به این پشت، تا مرا به این دنیا آوردی این سخن یک شاکر است. شاکر بودن در اینجا یعنی چه؟ یعنی او می داند خودش چه بوده است.

من به نظر خودم آن آقایی که در عرفات ایستاد و آن جور ناله زد و مردم گریه کردند، در گودال کربلا هم همان حرف را زد. از آن لحظه تا آن لحظه بر آقا امام حسین(ع) چه گذشت؟ ولی باز هم می گفت الهی رضاً برضاک. یعنی در اوج شکر و فهمیدن حقایق و معرفت به حقایق بود. شاید ما هم بتوانیم یک مقدار در این خط حرکت کنیم.

مشکل بزرگ بشر در شُکر

مشکل بزرگ ما بشر این است که خیال می کنیم، تمام این نعمت های بشر از آن خود ما است و یا اینکه ما مستحق این نعمت ها هستیم. در صورتی که اینجور نیست، این نعمت ها را خدا به شما به خاطر دلیل و هدف و غایتی مشخص عطا کرده است.

بشر باید خوب فکر کند که من چه بوده ام و چه شده ام و فردا چه خواهم شد؟ گاهی وقت ها برخی صحبت می کنند و یک برداشت اندازه خودشان در این زمینه می کنند که چنین نیست.

توصیه به تفکر همراه با تدبر در شنیدنی ها و مطالعات

توصیه می کنم، مطالبی که از من می شنوید یا جایی می خوانید، سریع از این مطالب رد نشوید، بلکه بعدها روی آن فکر کنید، تدبر و تأمل کنید، تا به جوهر مسئله برسید، آن وقت می فهمید این مطلب چه هست و بعد از فهمیدن آن به معرفت الهی دست می یابید که من چه بودم و چه شده ام؟

فکر کنید ما چه بودیم و چه شدیم؟

یک شمه من عرض می کنم؛ اصلا ما بشر چه بودیم؟ حدودا هفت هزار و هفتصد و اندی میلیون بشر روی زمین هست، اصلا چند نفر روی این مسئله فکر می کنند؟

اما آن چیزی که اهل بیت بیان کردند این است که لحظه اول خلق تقدیر الهی بوده است که در علم خداوند ما خلق شده ایم. این یک بحث فلانی پسر فلانی در فلان تاریخ به دنیا و فلان تاریخ فوت می کند و به بهشت یا جهنم می رود،همه در علم خدا نوشته شده است.

رفتن و آمدن از عالمی به عالم دیگر

بعد از آن عالمی به نام اشباح و اظله داریم که به صورت روح خلق می شود، و بعد از آن عالم ذر است بعد عالم طینت که از خاک خلق شده ایم. یعنی از این پشت به پشت دیگری می رویم از این عالم به عالم دیگری می رویم.

همه ماها خیلی خیلی راه طولانی را طی کردیم تا به اینجا رسیده ایم. فرض کنید جد اعلی شما  یا ۵۰ پشت با شما فاصله دارد اما شما از ابتدا با او بودید و در صلب و پشت او بودید تا به اینجا رسیدید و همین طور در صلب شما هم کسانی هستند که باید نیم میلیون سال دیگر به دنیا بیایند،این عالم اصلاب است. و بعد به رحم رفت و به دنیا آمد.

آنچه خبرش را داریم این که بعد از این دنیا، قبر و عالم برزخ است و از عالم برزخ ما را به عالم قیامت می برند که آن هم عالمی است ۵۰ هزار ساله و از آنجا معلوم نیست به کجا می رویم؟ این است که می خواهیم در ماه رمضان کوشش کنیم که سرنوشت ما مشخص شود و به بهشت برویم.

وجود ما در عوالم مختلف

پس ما یک وقت چیزی بودیم که قابل ذکر نبوده است. نطفه را فرض کنید، نطفه یک چیزی هست وجود دارد اما قابل ذکر نیست. مثلا در اولاد شما در سال پنجاهم یک کسی به دنیا می آید که دکتر و عالم است که امام باقر(ع) در روایتی می فرماید: « کان شیئاً لم یکن مذکوراً / انسان، چیزى بود ولى قابل ذکر نبود و بعداً قابلیّت پیدا کرد».

شکر احساس ربوبیت و هیچ بودن

همانطور که در آیه اول سوره هل آتی آمده است که ما از عوالمی به این عالم آمده ایم، حالا که ما اینجوری بودیم و از آن عالم تا اینجا آمده ایم و به عالمی دیگر هم باید برویم، آیا اقتضای شکر ندارد.

 و آن هم چه شکری؟ احساس ربوبیت شکر است، احساس آن که خود ما چیزی نیستیم، این شکر است.

با یک لقمه خوردنی که در گلو گیر می کند، می میرید و فوت می شود، یا با چند پشه که شب سراغ شما بیاید تا صبح نمی توانید بخوابید و این نشان از هیچ بودن انسان دارد.

حقیقت ما چیست؟ / لزوم مهار نفس اماره

 اول خطابم به خودم است، که بتوانیم بفهمیم حقیقت ما چیسست؟ باید این نفس اماره را بتوانیم مهار کنیم. و خداوند در آیه ۴۰ سوره نازعات می فرماید: « وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ».

چطور این منم منم ها را، تعصب ها را، حزبی گرایی ها را کنار بگذاریم و این نفس را کنترل کنیم؟ تجلیات شکر در وجود بشر چگونه است و چطور می توانیم شاکر باشیم؟ یکی این است که همیشه در خطی باشیم که خدا ما را آفرید.

بودن زمانی انسان و عدم ذکر آن

ابتدای این سوره به این اشاره دارد که ای بشر تو مذکور نبودی؟ فهمیدن این نکته که زمانی بوده که انسان بوده ولی چیزی که بخواهد ذکر شود نیست. ما ریشه شکر هم این است که این حقیقت را خوب به دل بگیریم و بفهمیم تا ریشه شکر شود و آن هم ریشه ای پر ثمر گردد. آنگاه در خط شخصتی می رسید که در اوج مصیبت و اسارت می گوید ما رایت الا جمیلا.

دیدن حقایق و رسیدن به حالت شکرانه

جوری دیگر به دنیا نگاه کنید، این عینک های سیاه و آلوده را کنار بگذارید و حقایق را ببینید. گاها برای بنده وشما در زندگی لحظات بوده که یک حالت شکرانه به ما دست داده که این حجت الهی است. اما آن حالت باید همیشه باشد و ادامه پیدا کند.

معنی «هل» در این سوره

در آیه اول این سوره خداوند می فرماید: « هَلْ أَتَیٰ عَلَی الْإِنسَانِ ….»، این هل یعنی آیا این چنین است که بر انسان وقتی گذشته که چیزی قابل ذکر نبوده است.

بعضی از مفسرین گفتند خدا می خواهد از شما اقرار بگیرید مگر این جور نبوده است. ما هم این قدر می فهمیم که نطفه بودیم. هل و کلمات استفهام هر جا ذکر می شود، معنای خودش را دارد اما از جایگاه صحبت مطالب دیگر استفاده می کنیم و اینجا به معنی تقریر است.

کلمه بعد در آیه خدا کلمه الانسان را فرموده است. کلمه انسان در قرآن به معنای طبیعت انسان است، این انسان طبیعت هر بشری است .

در ادامه آیه می فرماید: «… حِینٌ مِّنَ الدَّهْرِ…»؛ حین یعنی مقداری. به نظر من این کلمه که خدا فرموده دهر نه به معنای زمان بلکه دهر به معنای زمان طولانی است. یعنی دهر زمان هایی از آن گذشته است و همین تعبیر در دعای عرفه امام هم آمده است.

 از این آیه پیدا می شود که زمان های زیادی از ما گذشته که مذکور نبوده ایم، بلکه بودیم ولی در عدان مذکورات نبوده ایم. میلیون های سال دیگرهم شاید بیاید و به حالت اولیه برگردیم.

رسیدن به جوهر عبودیت با رسیدن به حقیقت خود

پس توجه کنیم که چگونه به حقیقت خودمان برسیم؟ که اگر به این حقیقت رسیدیم به جوهر عبودیت می رسیدم و جوهر عبودیت ریشه شکر است.

این ماه رمضان باید چند گام به پیش برویم. دعاهای امشب شب اول ماه مبارک رمضان را بخوانید، اگر تا الان نخواندید، حتما بخوانید که برای امشب خیلی دعا دارد. امسال جوری باشید که بعد از ماه رمضان با قبل از آن وضع شما فرق کند و تحولی در شما ایجاد شود.

پدیدآورنده:

به قلم: امیرمحسن سلطان احمدی

www.soltanahmadi.ir

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.

درس اخلاق زیارت نیابتی درس اخلاق
logo-samandehi
error: حق تألیف را رعایت کنید