کد خبر : 31433
تاریخ انتشار : پنجشنبه 1 تیر 1402 - 23:03
چاپ خبر دیدگاه‌ها برای کدام دنیا مذموم است؟ بسته هستند

کدام دنیا مذموم است؟

کدام دنیا مذموم است؟

آیت‌الله «سید رحیم توکل» استاد برجسته اخلاق حوزه علمیه قم در جلسه این هفته یاد خدا به تبیین مذمت دنیا و علت حب دنیا پرداختند و در ادامه به استناد روایتی علت قساوت قلب را بیان نمودند. کسی اسیر حب دنیا باشد نمی‌تواند وارد سیر الی الله شود و همواره حب دنیا مورد مذمت واقع

آیت‌الله «سید رحیم توکل» استاد برجسته اخلاق حوزه علمیه قم در جلسه این هفته یاد خدا به تبیین مذمت دنیا و علت حب دنیا پرداختند و در ادامه به استناد روایتی علت قساوت قلب را بیان نمودند.

کسی اسیر حب دنیا باشد نمی‌تواند وارد سیر الی الله شود و همواره حب دنیا مورد مذمت واقع شده است.

مراد از دنیای مذمت شده کدام دنیاست؟

یک عده خیال کرده‌اند مراد از دنیایی که در روایات مذمت شده همین دنیای عالم تکوین است که شامل دشت و صحرا و جنگل و دریاها و کوه هاست که مسلم غلط است! در صورتی که اینها مظاهر قدرت خدا هستند که وقتی به این مظاهر الهی انسان نگاه می‌کند به قدرت الهی و عظمت خدا پی می‌برد.

انسان از عظمت در صنع به قدرت صانع پی می‌برد. ما از نگاه به مصنوع به قدرت صانع پی می‌بریم که این عالم با این عظمت را چه کسی آفریده است که همه این‌ها حکمت‌های خداست و اینها دنیای مذمت شده نیست؛ بلکه آثار جلال و جمال الهی است.

قرآن در آیات ۱۷ تا ۲۰ غاشیه می‌فرماید: «أَفَلَا یَنْظُرُونَ إِلَی الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ*وَإِلَی السَّمَاءِ کَیْفَ رُفِعَتْ*وَإِلَی الْجِبَالِ کَیْفَ نُصِبَتْ*وَإِلَی الْأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ» آیا به شتر نمی‌نگرند که چگونه آفریده شده؟ و به آسمان نگاه نمی‌کنند که چگونه برافراشته شده؟! و به زمین نظر نمی‌کنند که چگونه گسترده‌اند؟ اصلاً قرآن ما را ارجاع به اینها داده تا بدانیم که حکیم این عالم که بوده است.

مراد از دنیای مذمت شده اما دنیا آن چیزی است که ما را وابسته به خودش و از خدا دور کرده است، از چنین دنیایی باید دوری کرد. یک عده اسیر شهوات جنسی هستند، یک عده اسیر مال و عده‌ای اسیر قدرت هستند و این شهوات مالی و جنسی و قدرت، دنیای این افراد است؛ پس آن امری که ما را به خود مشغول کند و از خدا دور کند این دنیا مورد مذمت است که روایت نیز فرموده است: «حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَه».

در چنین دنیایی یکی می‌خواهد به قدرت برسد و برای رسیدن به قدرت دست به هر کاری می‌زند، یک نمونه آن عمر سعد که آن همه جنایت کرد تا به حکومت ری برسد. و اینها یک دنیایی برای خود ساخته‌اند و خود را اسیر شهوات خود کرده‌اند. پس مراد از دنیا تعلق ما به امری است که ما را از خدا دور می‌کند.

چرا حب دنیا برای انسان مشکل ایجاد می‌کند؟

چرا انسان‌ها با حب دنیا به مشکل بر می‌خورند، علت آن این است که چون وقتی ما محدود شدیم محدود، محدود است؛ وقتی فردی به پشت سر نگاه می‌کند از جلو غافل است، یا وقتی به سمت راست نگاه می‌کند از سمت چپ غافل است؛ پس توجه به یک طرف انسان را از طرف دیگر غافل می‌کند. حالا چون ما ضعیف هستیم توجه به شهوات باعث می‌شود ما را از خدا دور کند و وقتی دور شدیم باعث می‌شود از خدا فاصله بگیریم و این اسارت شهوات هر چه بیشتر باشد از خدا بیشتر فاصله می‌گیریم.

همه منزه هستید؛ اما به کسی وعده ندادند که آنچه به شما دادیم نمی‌گیریم! خیلی‌ها عالی و خوب بودند؛ اما بد مُردند! گاهی انسان یک اشتباهاتی دارد و توجه به آن ندارد و یک موقع چشم‌باز می‌کند که کار تمام شده است، پس یک کار نکنید که از خدا زاویه پیدا کنید، ممکن است هر لحظه حب دنیا انسان را گرفتار کند؛ چون نفس اماره رشد نامحسوس دارد.

علت خشکی چشم و پیداشدن قساوت قلب

در روایت آمده که حضرت فرمودند: «مِنْ عَلَامَاتِ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَیْنِ وَ قَسْوَهُ الْقَلْبِ وَ شِدَّهُ الْحِرْصِ فِی طَلَبِ الدُّنْیَا وَ الْإِصْرَارُ عَلَی الذَّنْبِ» آن که چشمانش اشک ندارد این حالت جمود العین را از علامت شقاوت بیان کردند و این از کجا پیدا می‌شود؟

چون دل قساوت پیدا کرده چشم اشک‌بار نیست! افرادی هستند با یک کلمه اشکشان جاری می‌شود؛ اما در مقابل افرادی هستند که انسان را هم سر می‌برند؛ اما اصلاً اشکی ندارند، اما اگر چشم اشک‌بار نیست بدانید دل قساوت پیدا کرده است و قساوت قلوب باعث می‌شود چشم اشک‌بار نباشد.

گناهان زیاد باعث قساوت قلب می‌شود. در گناه تعفن است و وقتی گناهان زیاد جمع شود قساوت می‌آورد؛ تخم‌مرغ دزد شتر دزد می‌شود و این دل است و از اعمال ما رنگ می‌گیرد، اگر دل به قساوت رسید به‌خاطر نکبت گناهان زیاد است.

چرا برخی زیاد گناه می‌کنند؟/اهمیت یاد مرگ

حالا چرا گناهان زیاد می‌شود و دل سیری ندارد؟ به‌خاطر آرزوهای زیاد است؛ مثلاً پول فراوان می‌خواهد از راه حلال در نمی‌آید به راه حرام کشیده می‌شود، یا اینکه قدرت و شهرت می‌خواهد و به هر بهایی شده می‌خواهد آن را به دست بیاورد مگر عمر سعد آرزوی ری را نداشت و برای رسیدن به قدرت ری دست به آن جنایت زد! آدم باید بخورد نخورد میمیمرد و زیاد هم بخورد دل‌مردگی پیدا می‌کند.

حالا چرا انسان این قدر آرزوهای طولانی می‌کند؟ چون مرگ را فراموش کرده است! عمر عاص فکر نمی‌کرد با این همه جنایت به حکومت مصر برود و دو سال بعد بمیرد! یا اینکه چه کسی فکر می‌کرد صدام با آن اقتدار با آن نکبت دارش بزنند.

پس وقتی مرگ فراموش شود و انسان مرگش را نبیند دنیا برایش بدون مرگ زیبا است و دنیا جلوه دارد و شهوات هم جلوه زیاد دارد و انسان را بیچاره می‌کند.

علت فراموشی یاد مرگ

حالا چرا مرگ را فراموش کرد؟ چون حب دنیا باعث فراموشی مرگ است و مرگ فراموش شد! آرزوها زیاد شد و باعث گناهان زیاد و گناهان زیاد باعث شد دل‌ها به قساوت برود و دل‌ها به قساوت رفته مقدمه شقاوت است. حالا دنیا بیاید خدا می‌رود و خدا بیاید دنیا می‌رود و قابل‌جمع نیست.

اتاق یا نور دارد یا ظلمت و امکان ندارد هم نور و هم ظلمت باشد، اگر دل انسان به سمت دنیا رفت و تعلق به شهوات پیدا کرد خدا می‌رود و دل جای دو محبوب نیست و دل دنیایی دیگر باخدا کاری ندارد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.

درس اخلاق زیارت نیابتی درس اخلاق
logo-samandehi
error: حق تألیف را رعایت کنید