روح فرمانده بدن و اهمیت پاک بودن آن
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دستنوشتههای امیرمحسن سلطاناحمدی: آیتالله سید رحیم توکل از اساتید برجسته اخلاق حوزه علمیه قم شنبه نهم مهرماه ۱۴۰۱ شمسی در جلسه این هفته برنامه یاد خدا درباره اهمیت روح در انجام اعمال مثبت و منفی نکاتی را بیان نمودند و روح را فرمانده بدن دانستند و بر اهمیت پاک و طاهر بودن روح تاکید نمودند.
همچنین در پایان ایشان ب فرق بین اعمال معنوی اختیاری و اعمال معنوی بدون اختیار اشاره کردند. اینک در ادامه گزیده یادداشتهایم از بیانات ایشان در این جلسه را تقدیم شما معارف جویان عزیز نموده تا از این طریق شما نیز بهرهمند از این جلسه شوید.
اعضا و جوارح انسان همه ابزار و روح فرمانده آنها
این نکته را مدد نظر داشته باشید که این نکته یکی از نکات کلیدی است که روی این نکته باید کار کرد. الان من شما را میبینم و حرفهای شما را میشنوم، آیا بیینده چشم من است؟ آیا شنونده گوش من است؟ آیا متکلم زبان من است؟ یا اینها همه ابزار هستند و یکی پشت ابزار است، کدام یکی است؟
مثال سادهای عرض کنم؛ الان با موبایل با یکی صحبت میکنید، آیا موبایل صحبت میکند، یا اینکه یکی پشت موبایل است او صحبت میکند؟ اینجا موبایل کار انتقال و دریافت صوت را انجام میدهد. یا اینکه انسان با یک دوربین در بالای یک بلندی قرار دارد و با دوربین به جنگل مقابل نگاه میکند، آیا دوربین بیننده است یا کسی که پشت دوربین است؟
بدن ابزاری در اختیار روح
تمام اعضای و جوارج ما ابزار هستند و پشت این ابزار روح مستقر است. بیننده روح است و چشم ابزار دیدن است، متکلم روح است و زبان ابزار تکلم است، شنونده روح است و گوش ابزار شنیدن است و همه کاره روح است. مُدرک لذات و علوم و آلام روح است، بدن هم ابزاری در دست روح است و روح با این ابزار کارهای خود را انجام میدهد.
چون ما الان در عالم مُلک هستیم با ابزار ملکی باید کارهای خود را انجام دهیم، لذا اعضا و جوارح ما ملکی است. چون عالم، عالم ملک است و ما را در این عالم آوردهاند که یک اعمالی انجام دهیم، پس با ابزار این عالم هستیم ولی این ابزار در طول زمان مرتب عوض میشود که طبق نظر پزشکان هر هفت سال این بدن عوض میشود و میلیونها سلول از بین میرود و جدید جایگزین میشود و با مرگ هم جسم از بین میرود اما روح هست و باز ابزار جدیدی نیازمند است. وقتی وارد عالم برزخ شوید آنجا غالب مثالی ابزار است.
روح فرمانده اصلی و لزوم درست شدن روح
حالا که چشم ابزار و بیننده روح است، گوش ابزار و شنونده روح است، در یک کلام ساده همه انبیا و ائمه همه جمع شدند تا این فرمانده را درست کنند. آن که باید ببیند درست ببیند، آن که باید صحبت کند درست صحبت کند، آن که باید بشنود درست بشنود، آن که جایی قرار است برود به یک مکان بد نرود و با دستش کار بد انجام ندهد.
وقتی فرمانده روح شد ابزار همه ابزار هستند و در یک کلام همه انبیا و ائمه و کتب آسمانی همه جمع شدند تا این فرمانده را درست کنند.
اعضا و جوارح پاک با وجود روح و قلب پاک
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «إذا طابَ قلبُ المَرءِ طابَ جَسَدُهُ، و إذا خَبُثَ القلبُ خَبُثَ الجَسَدُ؛ هر گاه دل انسان پاک شود، بدنش نیز پاک گردد و هر گاه دلش ناپاک شود، بدنش نیز ناپاک گردد. (کنز العمّال: ۱۲۲۲). قلب انسان مانند روح انسان است و اگر روح طیب و طاهر شد، همه اعضا طیب و طاهر هستند و اعضا و جوارح گناه نمیکنند.
وقتی روح پاک است، چشم به گناه نگاه نمیکند، زبان به گناه باز نمیشود، دست به حرام بلند نمیشود، و پا به حرام نمیرود؛ روح که فرمانده است چون طیب و طاهر است به اعضا درست فرمان میدهد، اما اگر فرمانده بیدین و بیغیرت شد، اعضا هم آلوده میشوند، زبان بیاعتقاد هر چه بخواهد میگوید، چشمان بیاعتقاد به هر کجا نگاه میاندازد و پای بیاعتقاد به هر مکانی میرود. پس این فرمانده را درست کنید!
اهمیت درست و پاک شدن روح در گناه نکردن
این بدن گوشت و پوست است و این حرکات را روح انجام میدهد، روح باید درست شود که چشم به هر کجا نگاه نکند و وقتی روح درست شد امکان ندارد چشم به گناه نگاه کند!
روح فرمانده و راننده بدن / لزوم آلوده نشدن روح
خرابیهای افراد برای این است که بین مُلک و روح را قاطی کردند! در جایی که چشم بیننده و گوش شنونده و. . است، اینها همه اسباب هستند و روح فرمانده است.
با یک ماشین رانندگی میکنید این ماشین ترمز و گاز و کلاچ دارد، همه کار را ماشین میکند اما چه کسی مدبر و راننده و راهبر ماشین است؟ اگر این راننده خراب بود ماشین آخرین سیستم هم باشد تصادف میکند، پس باید راننده را درست کرد و ماشین کارهای نیست!
روح شما راننده این بدن است! اگر اعمال ما مثبت یا منفی است، این اثر مثبت یا منفی به روح بر میگردد. اعمال مثبت نورانیت دارند و نور اعمال در روح متمرکز میشود و در مقابل اعمال منفی هم ظلمت و تعفن دارند و این ظلمت و تعفن در روح متمرکز میشود.
آن چیزی که فاعل است ظلمت یا نور را بر اساس انجام عمل میگیرد و فاعل روح است. روح محل اجتماع نورانیتها یا ظلمات از اعمال مثبت یا منفی است، و اینها با روح کار دارند پس باید کاری کنید که روح آلوده نشود و درست فرمان دهد.
لذا تمام انبیا و ائمه و کتب آسمانی آمدند که این فرمانده را درست کنیم. اگر خودمان اشتباهی داریم خودمان میفهمیم! این زبان و گوش و چشم مشکل ندارد این گرداننده آن مشکل دارد! باید هم و غم را به فرمانده ببریم که اگر فرمانده درست شد و اوج پیدا کرد همه چیز درست میشود.
آتش جهنم باطن گناهان در دنیا
ببینی و بین الله بعدا میفهمید که اگر از این زبان گناه صادر شود چه نگبتی به بار میآورد. خداوند در آیه ۱۰ سوره نساء میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَیٰ ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا ۖ؛ آنان که اموال یتیمان را به ستمگری میخورند، در حقیقت آنها در شکم خود آتش جهنّم فرو میبرند».
کسانی که مال یتیم را به ظلم میخورند اینها لقمه آتش میخورند ولی در این عالم چون محجوب هستند آتش را نمیبینند، اما این غذا یک باطنی دارند که در آن طرف عالم مشاهده میکنند که لقمههای حرام همه از آتش بودند ولی اینجا آتش را حس نمیکنند اما باطن آن را در آخرت خواهند دید.
فرق مقامات معنوی اختیاری با مقامات معنوی بدون اختیار
یک نکته درباره مقامات معنوی عرض کنم که دقت کنید نکته مهمی است! مقاماتی که به عنوان مقامات معنوی هست اینها دو جور است. یک بار مقامات به اختیار به انسان داده میشود اما یک بار این مقامات به دست انسان بدون اختیار میآید.
پس دو نوع مقام معنوی داریم که یکی مقامات اختیاری و دومی مقامات غیر اختیاری اما عنوان بعدی میآید و آن اینکه هر امری که غیر اختیاری بود برای شما مقام نمیآورد! چون برای آن زحمت نکشید، اما هر عملی که اختیاری بوده برای شما مقام میآورد، چون با زحمت آن را به دست آوردید.
همه اعتقاد داریم که عالم دنیا عالم حجاب است و عالم بعد از مرگ عالم شهود است، ولی انسان بدون تعلق حجاب به برزخ میرود و عالم شهود را با مرگ میبینید! حالا انسانی که ۵۰ یا ۶۰ سال در دنیا و در حجاب سنگین ظلمت بوده و اکنون با مرگ به آن عالم رفته و وارد عالم شهود شده آیا این ورود به عالم شهود از دریچه مرگ برای او مقامی میآورد؟ مشخص است که خیر چنین ورودی به عالم شهود مقامی ندارد، چون برای کفار هم هست و بدون اختیار بوده و با مرگ وارد عالم شهود شده است. پس نتیجه اینکه مهم این است که انسان با اختیار وارد عالم شهود شود.
پدیدآورنده:
به کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی
برچسب ها :آلوده نشدن روح ، آیت الله توکل ، باطن اعمال ، روح ، عالم شهود ، عالم ملکوت ، فرمانده بدن ، گناه ، لقمه حرام ، مقامات اختیاری ، مقامات معنوی ، ملکوت عالم
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰