پدیدآورنده:
به کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی مروج
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دست نوشتههای معارفی امیرمحسن سلطان احمدی مروج: دوشنبه هفتم شهریور ماه ۱۴۰۱ شمسی در اولین روز از ماه صفر توفیق بود در منزل حاج آقا بقایی از محضر استاد حاج آقا مهدی توکلی بهره مند شوم، که ایشان در این جلسه نکات مهمی درباره استجابت و توفیق دعا بیان نمودند.
اینک در ادامه گزیده یادداشتهایم از بیانات ایشان را تقدیم شما معارف جویان عزیز مینمایم تا از این طریق شما نیز بهرهمند از این جلسه شوید.
دعا خیلی مهم است و یکی از رزقهای معنوی توفیق دعا است و هر کس این روزی را ندارد که با دلی شکسته دست خود را به سوی خدا بلند کند و از خدا درخواست نیاز کند.
حتی اصلا دنبال استجابت خواسته خودتان هم نباشید، همین که خدا این اجازه و توفیق دعا را به شما داده از استجابت خواسته شما بالاتر است اما خدا هم آنچه به مصلحت شما است را به شما عطا خواهد کرد، اما آنچه مهم است توفیق دعا است.
توفیق دعا این است که انسان با دلی شکسته و اشکی جاری و سیمی وصل شده و ناامید از همه جا به سوی خدا دست نیاز دراز کند و از او خواستهاش را بخواهد. این توفیق دعا از اجابت آن مهمتر است و خدا به هر کس این توفیق دعا کردن را نداده است.
خدا هم یا دعایتان را مستجاب میکند یا بر اساس مصلحت شما عوض آن را به شما عنایت میکند.
مثلا صبح زود با بچه کوچک بیرون رفتهاید و در زرق و برق آبمیوه فروشی و رنگ آبمیوه ها، بچه شما آب زرشک میخواهد، اما اگر خواسته او را اجابت کنید، آن هم صبح زود و صبحانه نخورده برای او خیلی بد است و هرگز چنین نمیکنید و میروید مثلا در عوض آن یک شیر موز و کیک برای او میگیرید و او هم خیلی خوشحال میشود. اینجا هم همینطور است.
اما اگر خدا به کسی توفیق دعا داد او را از اجابت دعا محروم نمیکند و محال است که دعایش مستجاب نشود، که طبق روایات آمده یا به او عوض میدهند یا استجابت را برای روز قیامت میگذارند و در روز قیامت عوض آن را به او میدهند، تا حدی که خیلیها در آن روز میگویند کاش دعاهای ما در دنیا مستجاب نمیشد و امروز در قیامت عوض آن را میگرفتیم.
حالا در دعا کردن گاهی اوقات ما یک چیزی از خدا میخواهیم که این چیز به مصلحت ما نیست اما خدا عوض آن را حتما به ما در دنیا یا آخرت میدهد.
قرآن در آیه ۶۰ سوره غافر میفرماید: «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ ۚ؛ مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم» اما برای استجابت باید خدا را با دلی شکسته بخوانید و محال است که خدا جواب دل شکسته را ندهد.
اصلا ارزش انسان به دعا کردن او است، همین گریه و زاری انسان را نزد خدا مقرب میکند و همین دل شکسته و اشک جاری شده باعث میشود به خدا نزدیکتر شوید.
قرآن در آیه ۷۷ سوره فرقان میفرماید: «قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ ۖ؛ اگر دعای شما نباشد، پروردگارم هیچ اعتنایی به شما نمیکند» به اینها بگو اگر این گریه و دعای شما نباشد، خدا اصلا به شما اعتنا نمیکند!
کسی که اهل دعا نیست به اندازه یک پوست تخمه ارزش ندارد و کسانی که دعا نمیکنند هیزم جهنم هستند. چون تکبر و عجب مانع دعا کردن میشود که فکر میکنند به خدا نیاز ندارند و دعا هم نمیکنند.
اما کسانی که تکبر کنند و اهل دعا نباشند خداوند اینها را به جهنم میفرستاد. در پایان آیه ۶۰ غافر خداوند میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ؛ آنان که از عبادت من تکبّر ورزند، به زودی خوار و رسوا به دوزخ درآیند.»
ارزش یک زمین به آبش است که چند چاه دارد یا چند ساعت آب دارد و هزار هکتار زمین بدون آب بیارزش است و ارزش انسان هم به اشک چشمش است.
بعضیها هستند که نماز شب خوان هستند اما اشک و خضوع ندارند و حتی نمیتوانند گریه کنند! اما یک نفر اهل نماز شب نیست اما تا اسم امام حسین (ع) میآید اشک چشمش جاری میشود تا حدی که روی پیراهنش میریزد! این نشانهای از دل شکسته این فرد است که سریع اشکش جاری میشود. این دل شکسته ارزش دارد و دعای او مستجاب میشود.
اما هر جا اشک چشمتان جاری شد بدانید الان وقت وصل شدن است. ممکن است شما نماز بخوانید اما دلتان در جای دیگری است اما وقتی اشک از چشمتان جاری میشود، دل شما متصل بوده که اشک از چشم جاری شده است و در اوج حضور قلب بودید. این لحظه انسان میتواند به خدا وصل شود.
پس همه ارزش انسان به اشک و نالهها و دلهای شکسته است و انبیا دلی شکسته داشتند. کسانی هم که اهل دعا هستند همه کارشان با دعا پیش میرود و حتی در دل سحر که بیدار میشوند در دعایشان از خدا میخواهند خدایا هر کس برای من بد میخواهد این بد را به خودش برگردان؛ و خدا هم از این دل شکستگان دفاع میکند و آنها را تنها نمیگذارد.
اما بعضی نماز شب میخوانند و از خدا و مردم هم طلبکار هستند! اما بعضی گناه هم کردهاند ولی حالا که توبه نمودند با دلی شکسته به سوی خدا میآیند و نادم و پشیمان هستند اما برخی گرفتار عجب و غرور شدهاند تا حدی که نماز شب یا نماز جماعت هم میخوانند طلبکارانه است!
به خاطر عجب و غرور خدا پذیرفت تا مومن هم به گناه مبتلا شود تا مغرور نگردد و گرفتار عجب نشود و سریع به سوی خدا برگردد و مثل حر ریاحی سریع توبه کنند و برگردد اما گرفتار عجب و غرور نشود!
خدا به گناهکاران بشارت میدهد که با دلی شکسته به سوی او برگردند، گناه را خدا دوست ندارد اما دل شکسته را دوست دارد!
نماز شبی درست و مقبول است که با دلی شکسته باشد و هر شب فرد خاضعتر و خاشعتر شود و گرنه شیطان از هر نماز شبی خواندنی ترس ندارد مگر نماز شب خاشعان که با خشوع و خضوع باشد و از دل شکسته شیطان هم میترسد.
قرآن در آیه ۲۳ سوره اعراف میفرماید: «رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ؛ خدایا، ما بر خویش ستم کردیم و اگر تو ما را نبخشی و به ما رحمت و رأفت نفرمایی سخت از زیانکاران خواهیم بود.» خدایا من به خودم ظلم کردم حتی مولا امیرالمؤمنین (ع) هم در دعای کمیل میفرماید ظلمت نفسی و این نهایت خشوع و خضوع است که خود را اینگونه پایین میآورد. گاهی اعمال ما جهنم ساز است و لطف خدا ما را بهشتی میکند.
پدیدآورنده:
به کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی مروج
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰