منزل استغفار منزل چهارم از منازل سلوکی
آیتالله مبشر کاشانی در ادامه شرح منازل سیر و سلوک در این جلسه به شرح منزل استغفار پرداختند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دستنوشتههای معارفی امیرمحسن سلطاناحمدی: سلسله جلسات حضرت آیتالله مبشر کاشانی (مدظلهالعالی) در مبحث «منازل سیروسلوک» امشب شنبه ۲۳ بهمنماه ۱۴۰۰ با موضوع شرح منزل چهارم به عنوان باب چهارم منازل سیر و سلوک برگزار شد.
ایشان در این جلسه به شرح منزل چهارم منازل سیر و سلوک، منزل استغفار پرداختند که در ادامه گزیده یادداشتهایم از این جلسه تقدیم شما معارف جویان عزیز میگردد.
منزل استغفار منزل چهارم از منازل سیر و سلوک
باب چهارم منازل سیر و سلوک منزل استغفار است. انسان در اعضاء و جوارح گناهانی میکند که باید هر شب استغفار کند. گناهانی که با چشم، گوش، زبان و حتی گناهانی که با فکر انجام داده باید استغفار کند.
یکی از گناهان گناه فکری است. ماجرای نقل کنم و آن اینکه مرحوم معزی برای من نقل کرد و گفت: یک روز یک پاکت، سیب خریده بودم و از گذر خان به سمت منزل میرفتم که پاکت از دست من افتاد و سیبها روی زمین ریخت. خواستم سیبها را جمع کنم که دیدم مردم میآیند و میروند و من با لباس و عمامه هستم و خجالت کشیدم! اما سیبها را جمع کردم و وقتی تمام شد دیدم دستی روی شانهام است که دیدم آیتالله سید حسین قاضی است و ایشان فرمودند: چرا آن فکر را کردی و الآن اذیت شدی؟!
عقاب گناهان اعضا و جوارح و باطن
گاهی از روایات استفاده میشود که انسان به جهت گناه اعضاء و جوارح عقاب میشود و ممکن است علاوه بر گناهان اعضاء و جوارح، گناهان باطنی هم فرد انجام دهد. و علاوه بر این نوع دیگر گناهان این است که خودم به خودم ظلم کنم و این هم گناه است.
مثلاً فرد مسابقه میدهد که یک شیشه آبلیمو را یک مرتبه بخورد، در صورتی که باعث بیماری او و آسیب به معده فرد میشود. علاوه بر این ظلمهای دیگری هم هست که فرد به زن و بچه خود ظلم میکند، حتی از هزینه زن و بچه کم میکند که کار خیر انجام دهد! اما این کار خیر گناه محسوب میشود.
این ذکر استغفار را زیاد بگویید
پس اذکار استغفار را زیاد بگویید، ازجمله این ذکر «أَسْتَغْفِرُ اللّٰهَ ذَا الْجَلالِ وَالْإِکْرامِ مِنْ جَمِیعِ الذُّنُوبِ وَالْآثامِ؛ از خدای دارای بزرگی و رأفت و محبت، از همه گناهان و گنهکاریها، آمرزش میخواهم.» که این ذکر از اذکار استغفار در ماه رجب است.
علت مصائب اهلبیت(ع) و زیاد استغفار کردن حضرات معصومین
راوی از امام سجاد (علیهالسلام) روایت نمود که از حضرت پرسیدند که آیا مصائبی که به انسان میرسد مربوط به اعمال و کردار خود ما است؟ که حضرت فرمودند: بله. سپس از حضرت سؤال شد که آنچه به سر علی بن حسین (علیهالسلام) و پدرشان علی بن ابی طالب (علیهالسلام) آمد، آیا حضرات گناهی کرده بودند؟ که حضرت فرمودند: نه. اهلبیت(ع) دارای عصمت هستند و این مصائب آزمایش است که درجات آنها زیاد شود.
سؤالی که مطرح میشود این است که چرا انبیاء و امامان و پیامبر (ص) استغفار و زاری میکردند؟!
نقل است که حضرت ایوب (ع) خیلی گریه میکرد و جبرئیل نازل شد و گفت اگر گریههایت از ترس دوزخ است ما امان میدهیم، اگر از عشق بهشت است ما بهشت را به تو میدهیم. اما حضرت ایوب (ع) گفت: نه من به عشق خدا گریه میکنم و اشک میریزم! حب الله است و خود را به خاطر حب الله گناهکار میداند که حب غیر خدا بر حب خدا غالب نشود.
همهُ حُبها باید در راستای حُبالله باشد
باید مراقب بود حب دیگران مانند حب ریاست، حب زن و بچه و امثال آن بر حب خدا غالب نشود! حتی حضرت یعقوب (ع) که یوسف (ع) را بیشتر از دیگر پسرانش دوست داشت به خاطر طهارت نفس یوسف (ع) بود نه به خاطر زیبایی او که اگر اینطور بود و او را به خاطر زیبایی بیشتر دوست داشت، در توحید حبی مشکل پیدا میکرد.
همه حبها باید در راستای حب الله و زیر مجموعه حب الله باشد و الا شرک است، فقط شرک در ذات خدا نیست همینکه دو اله برای خود قرار دهید خودش شرک است! باید انسان به توحید جامع و کامل برسد.
علت دیگر اینکه اولیاء و امامان استغفار میکردند به خاطر امت خود بود.
علت دیگر اینکه آنها به خاطر جایگاه خود استغفار میکردند، به این معنا که اینها به توحید قدرت رسیدهاند و آنچه دارند از خدا دارند و اگر گناه نکردهاند به خاطر عصمتی است که خدا به آنها داده است که اگر این عصمت نبود، جایگاه آنها هم مثل انسان عادی بود که انسان عادی احتمال خطا در او زیاد است، پس آنها به خاطر جایگاه خود استغفار میکنند به این معنا که میگویند اگر لطف خاص خدا نبود من هم گناه میکردم، پس من هم گناهکارم و استغفار میکنم!
ذکری برای گشایش امور مالی
در روایت آمده که شخصی به نام ابی هلقام یا ابو هلقام به محضر امام کاظم (علیهالسلام) آمد و عرض کرد: دعایی به من بیاموز که خیر دنیا و آخرت در آن باشد و حضرت فرمودند: بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب بگو: «سُبحانَ اللّه ِ العَظیمِ وبِحَمدِهِ، أستَغفِرُ اللّه َ وأسأَلُهُ مِن فَضلِهِ؛ منزّه است خدای بزرگ، و ستایش، مخصوص اوست. از خدا آمرزش میطلبم و از فضل او مسئلت میکنم».
این شخص میگوید بر این ذکر مداومت کردم و طولی نکشید که با اینکه وضع مالی بدی داشتم اما ثروتمند شدم و در این بین فردی از بستگان بسیار دور فوت کرد و وارثی جزء من نداشت و همه اموال او به من رسید و پولدار شدم.
این ذکر را بعضی از رفقا هم انجام داده و تجربه کردند که زمان این ذکر بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب است و اینکه بعد از نماز صبح منظور همان ابتدای اول وقت است که نماز صبح را بخوانند و بعد این ذکر را بخوانند که حدود یک ساعت و بیست دقیقه از اذان صبح تا طلوع آفتاب طول میکشد که در این فاصله زمانی باید این ذکر را گفت که با این فاصله زمانی حدود هزار مرتبه میشود، نه اینکه فردی آخر وقت بلند شود و نماز صبح بخواند و تا طلوع آفتاب هم این ذکر را بگوید.
اما از نظر عددی ۱۰ مرتبه یا ۱۰۰ مرتبه در یک اربعین اگر گفته شود خوب است و بهتر این است که حدوداً هزار مرتبه گفته شود که برای گشایش وضع مالی و خوب شدن وضع مالی خوب است.
پدیدآورنده:
به کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی
متن روایت:
الكافي عن هِلقامِ بن أبي هِلقام : أتَيتُ أبا إبراهيم عليه السلام [ أي الإمام الكاظم عليه السلام . ] فَقُلتُ لَهُ : جُعِلتُ فِداكَ ، عَلِّمني دُعاءً جامِعا لِلدُّنيا وَالآخِرَةِ وأوجِز .
فَقالَ : قُل في دُبُرِ الفَجرِ إلى أن تَطلُعَ الشَّمسُ : سُبحانَ اللّه ِ العَظيمِ وبِحَمدِهِ ، أستَغفِرُ اللّه َ وأسأَ لُهُ مِن فَضلِهِ .
قالَ هِلقام : ولَقَد كُنتُ مِن أسوَاَء أهلِ بَيتي حالاً ، فَما عَلِمتُ حَتّى أتاني ميراثٌ مِن قِبَلِ رَجُلٍ ما ظَنَنتُ أنَّ بَيني وبَينَهُ قَرابَةً ، وإنِّي اليَومَ لَمِن أيسَرِ أهلِ بَيتي ، وما ذلِكَ إلاّ مِمّا عَلَّمَني مَولايَ العَبدُ الصّالِح عليه السلام .
الكافى ـ به نقل از هلقام بن ابى هلقام ـ : خدمت ابو ابراهيم (امام كاظم) عليه السلام رسيدم و گفتم: فدايت شوم! دعايى به من بياموز كه جامع دنيا و آخرت باشد و كوتاه بياموز.
فرمود: «پس از نماز صبح تا طلوع خورشيد بگو: “منزّه است خداى بزرگ ، و ستايش ، مخصوص اوست. از خدا آمرزش مى طلبم و از فضل او مسئلت مى كنم».
وضع زندگى من از همه فاميلم بدتر بود ؛ امّا [در اثر خواندن اين دعا [ناگهان ارثيه اى از جانب مردى به من رسيد كه گمان نمى كردم بين من و او خويشاوندى اى باشد و امروز ، من از ثروتمندترين افراد خاندانم هستم. اين نبود ، مگر به بركت دعايى كه مولايم ، عبد صالح ، به من آموخت.
[ الكافي : ج ۲ ص ۵۵۰ ح ۱۲ ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۳۲۸ ح ۹۶۲ ، مكارم الأخلاق : ج ۲ ص ۳۴ ح ۲۰۷۵ ، بحار الأنوار : ج ۸۶ ص ۱۳۱ ح ۷ . ]
برچسب ها :آیت الله مبشر کاشانی ، استغفار ، سیر و سلوک ، مباحث عرفانی ، منازل سیر و سلوک ، منزل استغفار ، منزل چهارم سلوک
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰