سالم ماندن در محیط آلوده و علت مشکلات

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دست‌نوشته‌های معارفی امیرمحسن سلطان احمدی: جلسه هفتگی درس اخلاق آیت الله محمدعلی جاودان شامگاه پنج شنبه هفتم بهمن‌ماه ۱۴۰۰ در مسجد امام خمینی(ره) بازار برگزار شد که توفیق شد از محضر ایشان بهره‌مند شوم.

آیت الله جاودان در این جلسه نکاتی را درباره اهمیت سالم ماندن در محیط های آلوده و علت مشکلات بیان کردند و همچنین در ابتدای سخنانشان راهکاری برای قبولی نماز را اراده نمودند.

در ادامه یادداشت‌هایم از سخنان ایشان در این جلسه را تقدیم شما معارف جویان عزیز نموده تا از این طریق شما نیز بهره‌مند از این جلسه شوید.

راهکاری برای قبولی نماز یا بخشی از آن

صلوات دعای مقبول است و از هر دعای بهتر است. با صلوات شما بخشی از نمازتان مسلم قبول است. اما وقتی نماز می‌خوانید معلوم نیست، چقدر از آن قبول است؟

ولی اگر در قنوت نمازتان چند تا صلوات بفرستید، خود این صلوات باعث برآورده شدن حاجاتتان که نگفتید می‌شود و همچنین وقتی صلوات می‌فرستید حاجات شما در صف قبولی می‌رود و نماز شما هم مقبول است.

حالا علاوه بر قنوت در رکوع و سجود هم بعد از ذکر رکوع و سجود یک صلوات بفرستید که این صلوات باعث قبولی نماز یا حداقل باعث قبولی بخشی از نماز می‌شود. و نکته دیگر اینکه کسی که رکوع و سجود خود را طولانی کند، عذاب قبر نمی‌بینید.

توصیه به مطالعه کتاب سه دقیقه تا قیامت و کتاب شنود

قبلاً دو کتاب معرفی کردم یکی کتاب «سه دقیقه در قیامت» که شرح حال کسی بود که سه دقیقه مرده بود و بعد زنده شده بود و کتاب دیگر کتاب «شنود» است که این دو کتاب را تهیه کنید و بخوانید که خواندن آن باعث می‌شود که می‌فهمید دنیا چه خبر است!

سالم ماندن در محیط آلوده و گناه

آقای خزایی نامی بود که اهل مازندران بود. کاسب بود و مغازه‌اش در بدترین نقاط خریدوفروش قرار داشت و خود ایشان روسری می‌فروخت و مشتری‌اش زن است و من واقعاً حیرت کردم این چگونه پاک مانده بود؟!

یک وقت برای مسئله وضو سؤال داشت که در عالم خواب خدمت امیرالمؤمنین (ع) رسیده بود و حضرت برایش وضو می‌گیرد بعد می‌فرمایند آن پیرمرد محاسن سفید در باغ‌های بهشتی را دیدی این سلمان بود! یکی از دوستان دارد شرح حال وی را می‌نویسد. اما در چنین محیطی سالم مانده بود و این خودش معجزه است.

شما اگر کارمند باشید و مراجعه کننده‌های مختلف داشته باشید و باید با آنها درست رفتار کنید، خصوصاً اگر مراجعه‌کننده خانم است، در صورتش نگاه نکنید، اگر دستش را جلو آورد به دستش نگاه نکنید و چشم را ببندید. این‌ها مراقبت است و باید داشته باشید.

یا اینکه در کوچه و خیابان راه می‌روید که صدها منظره است و این مناظر جلوی چشم شما می‌آید، اما خودتان دنبال دیدن این مناظر نبودید، اما خدا نکند خودتان فیلمی را بگذارید و ببینید که بد و گناه آلود است! باید بر این پاکی مقاومت و استقامت کنید.

حتی وقتی در ماشین نشسته‌اید ماشین بغلی را نگاه نکنید! اگر نگاه کنید و یک خانم حجاب نداشته باشد شما این صحنه را دیدید. پس باید استقامت و پاکدامنی و استقامت بر پاکدامنی داشته باشید.

ریشه تمام مشکلات زندگی از خود انسان

مشکلاتی که من دارم خودم ایجاد کردم! همین الآن اگر مشکلی دارید آن را خودتان ایجاد کردید. این پاهای بنده که از کار افتاده خودم ایجاد کردم، اگر مواظبت می‌کردم این‌گونه نبود که از کار بیفتد.

پس همه مشکلاتی که ممکن است در سر راه زندگی ابدی شما باشد را خودتان ایجاد کرده‌اید. هیچ‌چیزی از جایی برای ما نمی‌آورند و نمی‌گویند: داداش شما فلان کار خطا را کرده و حالا به شما می‌خواهیم صد تا شلاق بزنیم! اصلاً این‌طور نیست. مگر اینکه شما باعث و بانی آن گناه باشید، آن‌وقت هر چه آنها انجام بدهند پای شما هم حساب می‌شود حتی اگر مُده باشید.

ارائه اعمال تمام عمر در روز قیامت

تمام ساعات عمر بنی آدم در قیامت جلوی او رژه می‌رود، اتاق اتاق جلوی او می‌آورند. اگر ساعتی باشد که کار خوب کرده باشد نورانی و روشن است و برای او خوشحالی به بار می‌آورد. که این شادمانی در قیامت را اگر بین اهل جهنم تقسیم کنند همه خوشحال می‌شوند، اما برعکس اگر ساعتی از عمرش را خطا و بدی کرده باشد، این اتاق تاریک است و این قدر غصه‌دار می‌شود که اگر غصه همین یک ساعت را بین اهل بهشت که اصلاً غصه وجود ندارد تقسیم کنند همه غصه‌دار می‌شوند.

رؤیایی از حاج قاسم

حاج قاسم در خواب آمده و گفته بود آن آمریکایی که آمده بودند من رفتم خدمت امیرالمؤمنین (ع)، اصلاً درد و رنج آن موشک را نچشیدم! دست قطع شد اما من اصلاً نفهمیدم، من خدمت امیرالمؤمنین (ع) بودم. این ثمره زحماتی بوده که او هر روز و هر ساعت برای خدا کشیده است.

رؤیایی از حضرت رقیه (س)

در عالم خواب روضه حضرت رقیه (س) را فهمیدم. اتفاقاً در همین سفری که چند روز پیش بودم دو تا دختر سه ساله بودند که از رفقای سفر بودند و من دارم فکر می‌کنم که کسی تلنگر به این بچه بزنید، این بچه زمین می‌خورد، و اگر سیلی و شلاق به این بچه بزنند این بچه می‌میرد.

حالا چطور شده بود حضرت رقیه (س) تا خرابه دوام آورده است؟! خوب می‌گویند عمه خانم بود خودش را روی بچه می‌انداخت و هر چه شلاق می‌خورده به عمه خانم می‌خورده است. شاید به همین دلیل بچه تا خرابه زنده مانده بود. خیلی آن روضه در خواب خوشمزه و خوب و شیرین بود، خدا برایتان روضه‌های گریه‌دار نصیب کند.

حالا حضرت رقیه (س) از خواب بلند شده و می‌گوید من بابایم را می‌خواهم! آخر بابایی در کار نیست، اما زد زیر گریه و بقیه اهل خرابه هم گریه کردند و سر و صدای شد تا اینکه این گریه می‌گوید به قصر یزید رسید و ملعون پرسید چه خبر است؟ و گفتند: یک بچه این‌جوری یاد پدرش کرده است. گفت: بچه که نمی‌فهمد سر بابایش را برای او ببرید! آخر سر بریده بابا برای بچه سه چهار ساله ببرید همان سر را ببینید می‌میرد و دق می‌کند.

پدیدآورنده:

به کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی

www.soltanahmadi.ir