کد خبر : 31220
تاریخ انتشار : پنجشنبه 30 دی 1400 - 21:59

شیخ حسین تهرانی تبیین کرد؛

ضرر رسانی به دیگران و درمان آن با خیر رسانی

ضرر رسانی به دیگران و درمان آن با خیر رسانی
حجت‌الاسلام‌ تهرانی در این جلسه به تبیین رذیله اضرار به غیر و علت و راه های درمان آن پرداختند و در پایان به فضیلت خیررسانی در درمان ضرر رسانی اشاره نمودند.

ضرر رسانی به دیگران و درمان آن با خیر رسانیبه گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دست‌نوشته‌های معارفی امیرمحسن سلطان احمدی: شامگاه چهارشنبه  ۲۹ دی‌ماه ۱۴۰۰ جلسات درس اخلاق حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج شیخ حسین تهرانی، از اساتید حوزه علمیه تهران و فرزند ارشد آیت‌الله حاج‌آقا مجتبی تهرانی(ره) در مدرسه نور برگزار شد.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین تهرانی در این جلسه به تبیین رذیله اضرار به غیر و علت و راه های درمان آن پرداختند و در پایان به فضیلت خیررسانی در درمان این رذیله اشاره نمودند.

در ادامه یادداشت‌هایم از سخنان ایشان در این جلسه تقدیم شما معارف جویان عزیز می‌گردد تا از این طریق شما نیز بهره‌مند از این جلسه شوید.

یکی از موضوعاتی که علمای اخلاق در ذیل ۵ رذیله اخلاقی اذیّت، اهانت، تخفیف، تحقیر و اذلال، بیان کرده اند، موضوع اضرار به غیر و برادر مسلمان و دینی است. که مسئله آزار و زیان رساندن به برادر مومن به عنوان رذایل اخلاقی شمارش شده است.

انواع ضرر رساندن به دیگران / عمدی و غیر عمدی

در باب مسئله ضرر و زیان زدن به غیر، یک وقت انسان بدون توجه و غیر عمد به دیگری ضرری می‌رساند و اینجا عمدی مطرح نیست اما عمل از او صادر و ضرری به دیگری وارد شده است. در اینجا از نظر فقهی فقهه‌ها می‌فرمایند حکم فقهی بر او جاری است، اما این موضوع که ضرر غیر عمد به دیگری بوده، مد نظر علمای اخلاق نیست.

هر چند از نظر فقهی این عمل حتی غیر عمد هم ضمان‌آور است ولی آنچه مد نظر علمای اخلاق است این است که شخص با توجه و با قصد نیت و عمدا به دیگری ضرر و زیانی بزند.

در اینجا که شخص با توجه و عمدی به دیگری ضرری می‌رساند، اینجا این نوع ضرر زدن به دیگران در شمارش رذایل اخلاقی قرار گرفته است. پس اضرار به غیر از دو جنبه است یکی اینکه غیر عمد باشد که مورد بحث ما نیست ولی فقه‌ها گفتند چون غیر عمد بوده گناه محسوب نمی‌شود اما ضمان دارد، ولی آنچه مورد بحث ما است اینکه ضرر به دیگری عمدی باشد، که اینجا مورد بحث علمای اخلاق است، که اینجا علاوه بر ضمان‌آور بودن، گناه و معصیت نیز محسوب می‌شود.

ضرر و زیان عمدی مورد بحث علمای اخلاق و ریشه آن

اما در باب مسئله اخلاقی که بحث ما است ضرر و زیان عمدی است که بدون مجوز شرعی فردی بخواهد به دیگری ضرر و زیانی برساند.

ریشه این رذیله اخلاقی یک ریشه روانی و نفسانی است که از نظر درونی انسان مبتلا به یک صفت بد اخلاقی می‌شود که ظهور و بروز آن این عمل است. البته این بحث ذیل بحث ایذا آمده است.

رابطه‌ای که بین اضرار غیر یا ایذای مومن است از نظر مفهومی اینگونه است که یک وقت شخص در رابطه با ایذایی که نسبت به برادر مومن انجام می‌دهد این طور نیست که همیشه در این ایذا، اضرار هم باشد، اما از آن طرف درباره ضرر رساندن معمولا این طور است که در آن آزار و اذیت هست که به قصد عمد یک ضربه به برادر مومن می‌رساند، ولی برعکس آن همیشه این طور نیست، جایی که برادر مومن را ایذا می‌کند.

مثلا شخص با زبانش دیگری را می‌رنجاند اما از نظر مالی یا جانی این طور نیست که به او ضرر مالی یا جانی برساند. اما از باب نسبت‌سنجی اضرار و ایذا باید گفت که هر اضراری، ایذا در آن است اما عکس آن هم هر ایذایی در آن اضرار نیست.

علت ابتلا به این رذیله

اما در رابطه این که منشا ابتلا آن چیست؟ به این نکته توجه کنید؛ کلاً یک سنخ از رذایل اخلاقی این گونه است که اینها خودش در ابتدا از یک سری از رذایل اخلاقی دیگر که در انسان است، نشات می‌گیرند، بعد به طور استقلالا در روح و روان انسان این رذیله پیدا می‌شود.

به این معنا که ابتدا از یک رذیله دیگر منشا می‌گیرد و وقتی این رذیله جدید را فرد تکرار کرد این رذیله که از رذیله دیگر نشات گرفته خودش به تنهایی تبدیل به یک رذیله مستقل می‌شود.

اضرار به غیر معمولا از یک سری رذایل درونی انسان و صفات زشت درونی مانند حسد، کینه، دشمنی ایجاد می‌شود. اگر انسان به چنین صفات بدی مبتلا باشد، این صفات رذیله زمینه ابتلای او را به این رذیله فراهم می‌کنند.

خطر ملکه شدن این رذیله در انسان و ریشه آن

مثلا کسی نسبت به دیگری حسد می‌ورزد و این حسد باعث می‌شود که به او زیانی برساند، پس این حسد منشا این ضرر شده است. حالا وقتی این ضرر رساندن تکرار شد باعث می‌شود که این صفت ضرر رساندن به غیر تبدیل به یک رذیله مستقل شود و به نحو مستقل در درون او این رذیله ایجاد می‌شود.

دقت شود؛ وقتی می‌گوییم این صفت ضرر رساندن خودش با تکرار تبدیل به یک رذیله مستقل می‌شود به این معنا است که دیگر بحث این نیست که این فرد که مبتلا شده فقط به کسی که حسادت دارد ضرر برساند، بلکه دیگر قید شخصی کنار می‌رود و به همه مردم این حالت را دارد و می‌خواهد به همه مردم ضرر برساند.

این صفت همانطور که گفته شد ریشه‌اش چند صفت زشت بوده که تبدیل به یک رذیله مستقل شده است و حالا فرد از ضرر رساندن به دیگران لذت هم می‌برد در صورتی که ابتدا وابسته به آن رذایل بود، اما الان خودش یک رذیله مستقل شده است و حالا این رذیله مستقل، شاخه‌های مختلفی هم پیدا می‌کند.

ضرر رسانی به دیگران و درمان آن با خیر رسانی

منشا همه جنایات بشری

وقتی این عمل ضرر رساندن به دیگران در او تکرار شد و این رذیله در درون او ملکه شد، می‌گویند شخص دارای روح ماجراجویی است، چنین فردی دوست دارد به همه ضربه بزند و چه بسا این صفت رذیله منشا همه جنایات بشری است. معمولا جنایتی اگر رخ می‌دهد، علت این جنایت برگرفته از این صفت زشت است و چه بسا در روایات نیز به همین جهت اشاره شده است. زشتی این صفت چنان بالا است که در کنار ملکات زشت دیگر آمده است.

مافوق همه رذایل اخلاقی

در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده که حضرت فرمودند: «وخَصلَتانِ لَیسَ فَوقَهُما مِنَ الشَّرِّ شَیءٌ: الشِّرکُ بِاللّه والضُّرُّ لِعِبادِ اللّه» دو خصلت و صفت است که مافوق آن‌ها شری وجود ندارد، صفت اول شرک به خدا است که گاهی شرک به خدا تبدیل به یک صفت زشت می‌شود. شرک هم ممکن است شرک خفی باشد که درباره شهوات انسان است که مثلا شهوت پول او را پول پرست می‌کند و گاهی شرک جلی است که درباره مسائل عقلی و اعتقادی است. صفت مقابل آن هم مسئله توحید است.

اما خصلت و صفت دومی که پیامبر (ص) در این حدیث اشاره فرمودند، خصلت ضرر و زیان زدن به بندگان خدا است، که در روایت این صفت بد در کنار شرک به خدا آمده است. شرک به خدا انسان را به هلاکت می‌رساند و در کنار شرک به خدا، مسئله ضرر به دیگران آمده است که اضرار بندگان خدا در کنار شرک به خدا است که مافوق این دو خصلت بد، شری نیست.

اگر این حالت در انسان به وجود بیاید، انسان از وادی انسانیت خارج می‌شود و به وادی حیوانیت گام می‌گذارد به حدی که فرد از صدمه زدن و زیان به دیگران لذت می‌برد و همانطور که گفته شد بسیاری از جنایات هم از این صفت سرچشمه می‌گیرد. چون یک حالت درندگی و حیوانیت در انسان ایجاد می‌کند که بسیار زشت و ناپسند است.

حالت پست درندگی

حیوانات درنده هم در این زمینه دارای دسته‌بندی هستند، وقتی حیوانی درنده به حیوانی دیگر ضربه می‌زند برای تغذیه خودش است و چون گرسنه است به حیوانی دیگر ضرر می‌زند تا تغذیه کند؛ اما یک سری از حیوانات درنده پست هستند از حالت پست درندگی خود نفعی نمی‌برند، حتی گرسنه هم نیستند بلکه می‌خواهند به دیگر حیوانات ضرر بزنند.

حالا اگر انسان از انجام این عمل زشت لذت می‌برد و نفعی برای خود هم ندارد و شرع هم او را مجاز به این کار نکرده، این عمل باعث سقوط او می‌شود و انسان را کاملا از وادی انسانیت خارج می‌کند.

راه‌های شناسایی رذیله ضرر رساندن به دیگران در خود

اما در باب راه‌های شناسایی این مسئله باید گفت که انسان گاهی از خود سوال می‌کند که آیا من مبتلای به این رذیله هستم؟ اگر بخواهد بداند که به این رذیله مبتلا شده باید ببیند که اگر مثلا فردی نسبت به فرد دیگر این عمل زشت را انجام داد، آیا او نیز از انجام این عمل خوشحال می‌شود؟ در درون خودش با دیدن این عمل چه اتفاقی افتاد؟ اگر او نیز از انجام این عمل که دیگری نسبت به دیگری انجام می‌دهد، خوشحال شد و لذت برد، پس او نیز مبتلای به این صفت است اما ظهور نکرده و باید مراقبت کند.

عمل زشت از دیگری صادر شده اما او هم خوشحال شده است، پس این صفت در او نیز هست که مراتب و درجاتی دارد، و هر کس هم خودش را بهتر تشخیص می‌دهد، پس مراقب باشد. این صفت زشت از عداوت، حسد، کینه سرچشمه می‌گیرد و اگر تکرار شد این عمل تبدیل به ملکه می‌شود که اول نسبت به شخصی که از او کینه داشته صادر می‌شود اما با تکرار و ملکه شدن این فرد به همه افراد این گونه است.

راه درمان و علاج آن چیست؟

علمای اخلاق برای درمان همه رذایل اخلاقی راه علمی و راه عملی را بیان کرده اند. اصلا توجه به همین خصلت زشت، اثرگذاری آن در بعد معنوی خیلی موثر است. همین که فرد بداند که اگر ابتلا شوم از وادی انسانیت خارج می‌شوم که باعث مراقبت در فرد می‌شود.

اما علاوه بر راه علمی و عملی، علمای اخلاق گفتند که برای درمان رذایل اخلاقی، صفت زیبای مقابل آن را انجام دهید و توصیه به تحصیل صفت زیبا و پسندیده ضد این رذیله را نموده اند. که در اینجا در مقابل رذیله اضرار به غیر، صفت پسندیده نفع و خیر رساندن به دیگران است.

همانطور که رذایل صفتی زشت و ناپسند است در مقابل فضائل اخلاقی هم صفتی خوب و پسندیده است و راه علاج و درمان رذایل هم تحصیل صفت پسندیده ضد آن است. اما ممکن است تحصیل آن فشار و سختی داشته باشد اما این فشار برای انسان سازندگی دارد.

در اینجا فرد نه تنها به دیگران ضرر نمی‌رساند، بلکه خیر رسان هم هست. علی الخصوص در جایی که رذایل اخلاقی است مثلا نسبت به کسی کینه و حسد دارد، اینجا مهم است که او خیر به دیگری برساند. اصلا توصیه شده که دنبال روحیه خیر رساندن به دیگران باشید. اگر این روحیه در انسان ایجاد شد، عمل هم در آن صادر می‌شود.

ضرر رسانی به دیگران و درمان آن با خیر رسانی

فضیلت نفع‌رسانی در درمان رذیله ضرر رسانی

پس یکی از صفات پسندیده برای انسان، نفع‌رسانی به دیگران است. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که حضرت فرمودند: «سُئِلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: مَن أحَبُّ النّاسِ إلَی اللّهِ؟ قالَ: أنفَعُ النّاسِ لِلنّاسِ»؛ از پیامبر اکرم (ص) سوال شد که محبوبترین مردم نزد خدا کیست؟ حضرت فرمودند: نافع‌ترین مردم برای مردم کسی است که نفعش به مردم برسد. و در حدیث دیگری از پیامبراکرم (ص) آمده که حضرت فرمودند: محبوبترین خلق نزد خدا کسی است که نفعش به موجوداتی که تحت تکفل خدا هستند برسد.

بنابراین نفع رساندن، خیررساندن، سود رساندن به دیگران سبب خوشحالی و سرور است و خود این نفع رساندن یک صفت پسندیده و از فضائل اخلاقی است.

مافوق فضائل اخلاقی

همانطور که بیان شد در روایت نبوی پیامبر (ص) فرمودند: شرک به خدا و ضرر رساندن به دیگران از جمله رذایلی است که مافوق آن شری نیست اما در مقابل این دو رذیله حضرت فرمودند: «خَصلَتانِ لیسَ فَوقَهُما مِنَ البِرِّ شَیءٌ: الإیمانُ بِاللّه والنَّفعُ لِعبادِ اللّه»، دو صفت از صفت‌های خوب است که مافوق آن‌ها صفت خوبی نیست، که صفت اول ایمان به خدا و دوم نفع رساندن به بندگان خدا است. در اینجا هم میبینید که در کنار ایمان به خدا صفت نفع رساندن به بندگان خدا آمده است.

چه بسا اگر ایمان به خدا نباشد آن نفع به بندگان هم خیلی فایده‌ای ندارد، پس ایمان به خدا داشتن موجب این نفع می‌شود. چه بسا حتی مشهود هم باشد که کسانی که ایمان واقعی بیشتری دارند، نفع و خیرشان هم بیشتر است. اصلا زندگی انسان که در وادی انسانیت است، دایره مدار این زندگی بر خیر رساندن به دیگران است.

روحیه انسانیت در داشتن صفت خیررسانی

انسان از نظر زندگی اینگونه در اجتماع زندگی می‌کند که با دیگران می‌خواهد زندگی کند که از نظر انسانی، حس انسانی او خیر رساندن به دیگران باید باشد. اصلا زنده بودن انسان در خیر رساندن به دیگران است. پس بدانید اگر دارای صفت خیررسانی هستید در شما روحیه انسانیت است، چون دنبال ضرر به دیگران نیستید و علاوه بر آن خیر رسان هم هستید و انسان خیرخواه زنده است.

در روایات ترقیب و تشویق به این کار شده است که این فضیلت است و وقتی تکرار شد و زیاد آن را انجام دادید این صفت پسندیده در انسان ملکه می‌شود.

کلا دنبال خیر رساندن به دیگران باشد حتی اگر آن فرد محتاج نباشد، اما شما هر کار خیری که از دست شما بر می‌آید برای آن فرد انجام دهید که اگر این کار را کردید، بدانید که این صفت پسندیده در شما وجود دارد.

خیررسانی معنوی مهمتر از مالی

اما یک نکته مهم در این باب توجه شود؛ اول اینکه تا بحث از نفع و خیررسانی به دیگران می‌شود همیشه دایر بر مدار مسائل مادی نیست و نباید ذهن به سمت کمک مالی برود، چون دیدها مالی است فکر می‌کنند از نظر مادی باید کمک کنند، در صورتی که کمک به نفع معنوی و خیررسانی معنوی خیلی فضیلت بیشتری دارد.

چون فردی را از نظر معنوی نجات می‌دهید که گرفتار است و دست او را می‌گیرید و به وادی معنویت می‌آورید و این خیررسانی مهم و باارزش است. هر چند امور مالی سر جای خود اما امور معنوی ارزش بیشتری دارد. سعی کنید دیگران که در موضوع معنوی مشکل دارند را راهنمایی کنید و نفع معنوی به آن‌ها برسانید.

لزوم خیررسانی در چارچوب شرعی

نکته دوم اینکه این روحیه بسیار خوب است اما همیشه باید در چارچوب شرعی عمل کرد که این نفع و خیرسانی نباید از هر راه و هر وسیله‌ای بود که برخی از راه حرام کار خیر انجام دهند که این کار فضیلت نیست و باید حتما در چارچوب شرع باشد. این امر زمانی مقدس است که شما به وسیله یک ابزار مقدس و از راه شرعی انجام دهید و باید حدود و صدور آن مشخص باشد.

نباید برای انجام آن انسان به وادی لابالی‌گری بیفتد، بلکه باید حد وو مرز شرعی را رعایت کند و همه این موارد رعایت شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین حسین تهرانی ضرر رسانی به دیگران و درمان آن با خیر رسانینتیجه‌گیری

نتیجه اینکه یکی از بزرگترین رذایل اخلاقی اضرار به دیگران است که هم از نظر عقلی و شرعی آن را قبیح دانسته اند، در مقابل هم روحیه خیررسانی برای علاج آن اثر گذار است و عملا انسان این روحیه خیررسانی به دیگران را تکرار کند که تکرار اثر روی صفت مقابل و زشت می‌گذارد و آن اضرار به دیگران را تضعیف می‌کند.

پدیدآورنده:

به کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی

www.soltanahmadi.ir

منابع روایی این جلسه:

  1. وَ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : خَصْلَتَانِ لَيْسَ فَوْقَهُمَا مِنَ اَلْبِرِّ شَيْءٌ اَلْإِيمَانُ بِاللَّهِ وَ اَلنَّفْعُ لِعِبَادِ اَللَّهِ وَ خَصْلَتَانِ لَيْسَ فَوْقَهُمَا مِنَ اَلشَّرِّ شَيْءٌ اَلشِّرْكُ بِاللَّهِ وَ اَلضَّرُّ لِعِبَادِ اَللَّهِ.
    فرمود دو خصلتند كه هيچ كردار خوبى برتر از آنها نيست ايمان بخدا،و نفع رساندن ببندگان خدا،و دو خصلتند كه هيچ بدكردارى روى آنها نيست شرك بخدا،و زيان ببندگان خدا.
    (تحف العقول / ترجمه کمره ای ;  ج ۱  ص ۳۴. / بحار الأنوار  ج۷۴ ص۱۳۷).
  2. قَالَ حَدَّثَنِي مَنْ سَمِعَ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: سُئِلَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَنْ أَحَبُّ اَلنَّاسِ إِلَى اَللَّهِ قَالَ أَنْفَعُ اَلنَّاسِ لِلنَّاسِ .
    از رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله سؤال شد محبوبترين مردم نزد خدا كيست‌؟ فرمود: كسى كه سودش بمردم بيشتر باشد.
    (اصول کافی / ترجمه مصطفوی ;  ج ۳  ص ۲۳۹).
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
قهستانی سه شنبه , ۵ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۳:۵۵

بسیار کار ساز و مفید بود

نظرات بسته شده است.

درس اخلاق زیارت نیابتی درس اخلاق
logo-samandehi
error: حق تألیف را رعایت کنید