آیتالله توکل توصیه نمودند در آخرین روز ماه مبارک رمضان، نماز حضرت امیر (ع) را بخوانید که اگر در طول این ماه مبارک مورد عفو الهی واقع نشدید، حداقل با این نماز به برکت امیرالمؤمنین (ع) مورد عفو و آمرزش الهی قرار گیرید.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دست نوشتههای معارفی امیرمحسن سلطان احمدی: آیتالله سید رحیم توکل از استادان برجسته اخلاق در پاسخ به اینکه چه توصیهای برای روزهای پایانی ماه مبارک رمضان دارید؟ در پاسخ توصیه به خواندن نماز حضرت امیر(ع) نمودند، که در ادامه مشروح پاسخ ایشان میآید.
از عزیزانم درخواست میکنم که این عمل را در ظهر آخرین روز از ماه مبارک رمضان انجام دهند که خودم و دوستانمم نیز آن را انجام میدهند؛ و آن این است که حتماً غروب روز آخر ماه مبارک که فردا روز اول ماه شوال شروع میشود، حتماً در این لحظه در روز آخر ماه مبارک، نماز حضرت امیر (علیهالسلام) را بخوانید.
توصیه به خواندن این نماز در روز آخر رمضان
این نماز در مفاتیح آمده که دو، دو رکعتی است و در هر رکعت یک حمد و ۵۰ توحید خوانده میشود و صلواتی نیز بعد از آن است.
حتماً این نماز را در روز آخر ماه مبارک بخوانید که هر کس این نماز را بخواند از جا بلند نمیشود، مگر اینکه گناهانش بخشیده شده است.
اگر در طول ماه مبارک نتوانستید مشمول عفو از گناه شوید، این نماز پناه آخر ما در ماه مبارک رمضان است و حتماً آن را بخوانید، که حداقل با این نماز خدا به برکت حضرت امیر (ع) یک نگاه به ما هم بیندازد و مشمول عفو خداوند در این ماه شوید.
کیفیت خواندن نماز حضرت امیر (ع)
در مفاتیح آمده است: شیخ و سید از امام صادق(علیهالسلام) روایت کردهاند: هرکه از شما نماز امیرالمؤمنین(علیهالسلام) را بخواند، از گناهان پاک شود مانند روزی که از مادر زاده شده و حاجاتش در پیشگاه حق برآورده شود.
این نماز چهار رکعت به صورت دو نماز دو رکعتی است: در هر رکعت یکبار سوره «حمد» و پنجاه بار سوره «توحید» خوانده شود. و چون از نماز فارغ شود این دعا را بخواند که تسبیح آن حضرت است:
سُبْحَانَ مَنْ لَاتَبِیدُ مَعالِمُهُ، سُبْحانَ مَنْ لَاتَنْقُصُ خَزائِنُهُ، سُبْحَانَ مَنْ لَا اضْمِحْلالَ لِفَخْرِهِ، سُبْحانَ مَنْ لَایَنْفَدُ مَا عِنْدَهُ، سُبْحَانَ مَنْ لَاانْقِطَاعَ لِمُدَّتِهِ، سُبْحَانَ مَنْ لَایُشَارِکُ أَحَداً فِى أَمْرِهِ، سُبْحانَ مَنْ لَا إِلٰهَ غَیْرُهُ.
پاک و منزّه است آنکه نشانههای وجودش نابود نشود، پاک و منزّه است آنکه از خزانههایش کاسته نگردد، پاک و منزّه است آنکه فخرش را فروپاشی نباشد، پاک و منزّه است آنکه آنچه نزد اوست پایان نیابد، پاک و منزّه است آنکه دورانش به سر نرسد، پاک و منزّه است آنکه هیچکس را در کارش شرکت ندهد، پاک و منزّه است آنکه شایسته پرستشی جز او نیست.
پسازاین تسبیح، دعا کند و بگوید:
یَا مَنْ عَفَا عَنِ السَّیِّئاتِ وَلَمْ یُجازِ بِهَا ارْحَمْ عَبْدَکَ یَا اللّٰهُ، نَفْسِى نَفْسِى أَنَا عَبْدُکَ یَا سَیِّدَاهُ، أَنَا عَبْدُکَ بَیْنَ یَدَیْکَ أَیَا رَبَّاهُ، إِلٰهِى بِکَیْنُونَتِکَ یَا أَمَلَاهُ، یَا رَحْمَانَاهُ یَا غِیَاثَاهُ، عَبْدُکَ عَبْدُکَ لَاحِیلَهَ لَهُ یَا مُنْتَهىٰ رَغْبَتَاهُ، یَا مُجْرِىَ الدَّمِ فِى عُرُوقِى، یَا سَیِّدَاهُ یَا مَالِکَاهُ، أَیَا هُوَ أَیَا هُوَ، یَا رَبَّاهُ، عَبْدُکَ عَبْدُکَ لَا حِیلَهَ لِى وَلَا غِنىٰ بِى عَنْ نَفْسِى، وَلَا أَسْتَطِیعُ لَهَا ضَرّاً وَلَا نَفْعاً، وَلَا أَجِدُ مَنْ أُصَانِعُهُ، تَقَطَّعَتْ أَسْبَابُ الْخَدَائِعِ عَنِّى، وَ اضْمَحَلَّ کُلُّ مَظْنُونٍ عَنِّى، أَفْرَدَنِى الدَّهْرُ إِلَیْکَ فَقُمْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ هٰذَا الْمَقامَ، یَا إِلٰهِى بِعِلْمِکَ کانَ هٰذَا کُلُّهُ فَکَیْفَ أَنْتَ صَانِعٌ بِى؟ وَلَیْتَ شِعْرِى کَیْفَ تَقُولُ لِدُعَائِى؟ أَتَقُولُ نَعَمْ أَمْ تَقُولُ لَا؟
ای آنکه از بدیها گذشت میکنی و به آنها کیفر نکنی! ای خدا! بر بندهات رحمت آر، وجود مرا دریاب، ای سرور من، من بنده تو هستم، بندهای ایستاده در پیشگاه تو، پروردگارا! خدایا به هستیات سوگند، ای آرمان من، ای بخشاینده، ای فریادرس، دریاب بندهات را! دریاب بندهات را! بندهات را چارهای نیست، ای نهایت آرزو، ای روان کننده خون در رگهایم! ای سرور من! ای مالک من، ای او! ای او! پروردگارا! بندهات را دریاب، بندهات را دریاب، چارهای ندارم، از پیش خود هیچ ندارم (که عین نیازم) قدرت بر سود و زیان خویش را ندارم، کسی را برای یاری نمییابم، چارهجوییها از من جدا گشته و هر گمان چارهای نابود گشته است، روزگار مرا تنها بهسوی تو روانه ساخته، ازاینرو در اینجا در برابر بارگاهت ایستادهام، همهی اینها خدایا! با آگاهی تو بوده است، پس چگونه با من رفتار خواهی کرد؟ ای کاش! میدانستم پاسخ خواهشم را چگونه خواهی داد؟ آیا خواهی گفت: آری یا میگویی نه؟
فَإنْ قُلْتَ: لَا، فَیَا وَیْلِى یَا وَیْلِى یَا وَیْلِى، یَا عَوْلِى یَا عَوْلِى یَا عَوْلِى، یَا شِقْوَتِى یَا شِقْوَتِى یَا شِقْوَتِى، یَا ذُلِّى یَا ذُلِّى یَا ذُلِّى، إِلَىٰ مَنْ ؟ وَمِمَّنْ ؟ أَوْ عِنْدَ مَنْ ؟ أَوْ کَیْفَ ؟ أَوْ مَاذَا ؟ أَوْ إِلىٰ أَیِّ شَىْءٍ أَلْجَأُ ؟ وَمَنْ أَرْجُو ؟ وَمَنْ یَجُودُ عَلَىَّ بِفَضْلِهِ حِینَ تَرْفُضُنِى یَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَهِ ؟ وَ إِنْ قُلْتَ نَعَمْ، کَمَا هُوَ الظَّنُّ بِکَ، وَالرَّجَاءُ لَکَ، فَطُوبَىٰ لِى أَنَا السَّعِیدُ وَ أَنَا الْمَسْعُودُ، فَطُوبَىٰ لِى وَأَنَا الْمَرْحُومُ؛
اگر بگویی: نه؛ پس وای بر من! وای بر من! وای بر من! وای از درماندگیام! وای از درماندگیام! وای از درماندگیام! وای از بیچارگیام! از بیچارگیام! از بیچارگیام! وای از خواریام! از خواریام! از خواریام! آنگاه که تو مرا رها کنی؟ بهسوی که و از طرف که یا نزد که یا چگونه، یا چه چیز یا بهسوی چه چیزی پناه برم و به چه کسی امید بندم؟ و کیست که با احسان خود با گشاده دستی به من ببخشد؟ ای آنکه آمرزشت فراگیر است و اگر بگویی: آری که همان از تو گمان دارم و امید به تو چنین است، پس خوشا به حال من که خوشبختم! و کامروا شدهام، پس خوشا به حال من که مورد رحمت قرار گرفتم!
یَا مُتَرَحِّمُ یَا مُتَرَئِّفُ یَا مُتَعَطِّفُ یَا مُتَجَبِّرُ یَا مُتَمَلِّکُ یَا مُقْسِطُ، لَا عَمَلَ لِى أَبْلُغُ بِهِ نَجَاحَ حَاجَتِى، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِى جَعَلْتَهُ فِى مَکْنُونِ غَیْبِکَ وَاسْتَقَرَّ عِنْدَکَ فَلَا یَخْرُجُ مِنْکَ إِلَىٰ شَىْءٍ سِوَاکَ، أَسْأَلُکَ بِهِ وَبِکَ وَبِهِ فَإنَّهُ أَجَلُّ وَأَشْرَفُ أَسْمائِکَ، لَاشَىْءَ لِى غَیْرُ هٰذَا وَلَا أَحَدَ أَعْوَدُ عَلَىَّ مِنْکَ، یَا کَیْنُونُ یَا مُکَوِّنُ، یَا مَنْ عَرَّفَنِى نَفْسَهُ، یَا مَنْ أَمَرَنِى بِطَاعَتِهِ، یَا مَنْ نَهَانِى عَنْ مَعْصِیَتِهِ، وَ یَا مَدْعُوُّ یَا مَسْؤُولُ، یَا مَطْلُوباً إِلَیْهِ رَفَضْتُ وَصِیَّتَکَ الَّتِى أَوْصَیْتَنِى وَلَمْ أُطِعْکَ، وَلَوْ أَطَعْتُکَ فِیَما أَمَرْتَنِى لَکَفَیْتَنِى مَا قُمْتُ إِلَیْکَ فِیهِ، وَأَنَا مَعَ مَعْصِیَتِى لَکَ راجٍ فَلَاٰ تَحُلْ بَیْنِى وَبَیْنَ مَا رَجَوْتُ؛
ای خدای مهربان! ای خدای بندهپرور! ای خدای با مهر و عاطفه! ای خدای جبران کننده! ای آنکه هستی به دست توست! ای دادگر! مرا کرداری که با مدد آن به برآمدن حاجتم نائل آیم نیست، از تو میخواهم بهحق آن نامت که در پس پرده غیب خود پنهان داشتی و نزد خویش نهادی، پس برای هیچ موجودی جز تو پدیدار نشود؛ بهحق آن نام و بهحق هستی نابت و به آنکه برترین و شریفترین نامهای تو است از تو درخواست میکنم مرا چیزی جز این نیست و کسی خیرخواهتر از تو به من نیست، ای به خود هستی! ای هستیبخش! ای آنکه خویش را بشناساند! ای آنکه به اطاعتش فرمانم داد، ای آنکه مرا از نافرمانیاش بازداشت، ای خوانده شده! ای خواسته شده! ای مطلوب! سفارشی که به من کرده بودی وانهادم و فرمانت را نخواندم و اگر تو را در آنچه فرمانم دادی اطاعت میکردم هرآینه مرا در آنچه برایش به سویت برخاستم مرا بس بود و من با نافرمانیم، به تو امیدوارم، پس بین من و آنچه به آن امیدوارم جدایی مینداز؛
یَا مُتَرَحِّماً لِى أَعِذْنِى مِنْ بَیْنِ یَدَىَّ وَمِنْ خَلْفِى وَمِنْ فَوْقِى وَمِنْ تَحْتِى، وَمِنْ کُلِّ جِهَاتِ الْإِحَاطَهِ بِى . اللّٰهُمَّ بِمُحَمَّدٍ سَیِّدِى، وَبِعَلِیٍّ وَ لِیِّى، وَبِالْأَئِمَّهِ الرَّاشِدِینَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ اجْعَلْ عَلَیْنا صَلَواتِکَ وَرَأْفَتَکَ وَرَحْمَتَکَ، وَأَوْسِعْ عَلَیْنَا مِنْ رِزْقِکَ، وَاقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَجَمِیعَ حَوَائِجِنا یَا اللّٰهُ یَا اللّٰهُ یَا اللّٰهُ، إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ.
ای مهرورز بر من، از پیش روی و از پشت سر و از بالای سر و از زیر پایم و از همه جهات محیط بر من، پناهم ده. خدایا! بهحق محمّد(صلىاللّهعلیهوآله) و سرور من و بهحق علی(علیهالسلام) مولای من و بهحق امامان هدایت یافته (که بر ایشان درود باد) لطف و مهر و رحمتت را بر ما بگستر و از روزی خود بر ما فراوان ده و وام ما را بپرداز و همهی حاجتهای ما را برآور، ای خدا! ای خدا! ای خدا! زیرا تو بر هر کاری توانایی.
پس از نماز بگوید:
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى النَّبِیِّ الْعَرَبِیِّ وَآلِهِ.
خدایا! بر پیامبر عربزبان و خانواده او درود فرست.
حضرت فرمود: هرکه این نماز را بجا آورد و این دعا را بخواند، چون از آن فارغ شود، بین او و خداوند گناهی نماند جز آنکه آمرزیده شود. احادیث بسیاری در فضیلت خواندن این چهار رکعت نماز، در شب و روز جمعه وارد شده است.
در حدیث آمده است: که گناهان گذشته و آینده او آمرزیده شود و مانند کسی شود که «دوازده مرتبه» قرآن را ختم کرده باشد و حقتعالی گرسنگی و تشنگی قیامت را از او بردارد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰