کد خبر : 1639
تاریخ انتشار : شنبه 3 بهمن 1394 - 11:44
چاپ خبر دیدگاه‌ها برای شرحی بر برهان توراث و مشارکت توسط آیت الله احدی بسته هستند

شرحی بر برهان توراث و مشارکت توسط آیت الله احدی

استاد درس خارج حوزه علمیه قم با اشاره به حدیثی از امام صادق(ع) پیرامون دو برهان توارث و مشارکت عنوان کرد: مفضل بن عمر می گوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: «الحمد لله الذی لم یلد فیورث، ولم یولد فیشارک. » به دو برهان اشاره کرد که این دو برهان بسیار کاربرد دارد، برهان توارث و برهان مشارکت که دو برهان عمیق و بس سنگین است.

درس هفتگی اخلاق آیت‌الله مهدی‌ احدی استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم شامگاه چهارشنبه ۳۰ دی ماه سالجاری در محل مرکز تحقیقاتی آموزشی جواد الائمه(ع) شهر مقدس قم با حضور فضلا، طلاب و دانشجویان برگزار شد.
آیت الله احدی پیرامون مراتب سلوک بیان کرد: مراتب و جایگاه سلوک در دست هر کسی نبود، بلکه در اختیار مردان بزرگ بوده است، مردان بزرگ هم  آن قدر به مراتب بالایی رسیده بودند که می گفتند به جایی نرسیدیم و چیزی نگرفتیم. لذا مراتب سلوک خیلی مراتب عظیمی است، رساله های سلوکی حضرت امام را مطالعه کنید فوق العاده عجیب است، یک عظمت را در آن درک می کند.
برهان توارث و مشارکت در حدیثی از امام صادق(ع)
استاد درس خارج حوزه علمیه قم با اشاره به حدیثی از امام صادق(ع) پیرامون دو برهان توارث و مشارکت عنوان کرد: مفضل بن عمر می گوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: «الحمد لله الذی لم یلد فیورث، ولم یولد فیشارک. » به دو برهان اشاره کرد که این دو برهان بسیار کاربرد دارد، برهان توارث و برهان مشارکت که دو برهان عمیق و بس سنگین است.
وی ادامه داد: مطلب خیلی عمیق و سنگین است،آن عصر امام برهان توارث و برهان مشارکت را مطرح می کند، این برهان در حدود چندها کتاب و رساله در فلسفه می باشد وامام آن زمانی که هیچ کس فلسفه نخوانده دو برهان قوی را مطرح می کند و می خواهد مردم را بیدار کند.
وجود و قدرت دو جهت برهان توارث
آیت الله احدی به دو جهت برهان توارث اشاره و بیان کرد: برهان توارث از دو جهت وجود و قدرت است. آیا می توان در حق خدا هم برهان توارث را بیاوریم؟ به زبان ساده برهان توارث  را اینگونه باید بیان کرد که مثلا فردی  از پدرش می خواهم وجود و قدرتش را ارث ببرد و بگوید هیکل من مثل بابای من است، قدرت من مثل بابای من است، این را برهان توارث می گویند. حال آیا می توانیم در حق خدا هم برهان توارث را بیاوریم؟ مثلا بگوییم ما وجود را از خدا ارث بردیم، قدرت را از خدا ارث بردیم، اما نمی توانیم درباره خدا اینگونه بگوییم چون خدا« لم یلد» است و از این که خدا «لم یلد» است هیچ وقت تولد و زاییده ندارد که بتوان از او ارث برد.
غنی مطلق نیاز به فرزند ندارد
وی در پاسخ به کسانی که برای خدا فرزند قائل شده اند گفت: قرآن جواب بعضی که برای خدا فرزند قائل شده اند را می دهد و می فرماید: «سُبْحَانَهُ هُوَ الْغَنِیُّ» خدا منزه است از اینکه فرزند داشته باشد، چون خدا غنی مطلق است و کسی که غنی مطلق است نیازی به تشکیل خانواده و هم نوع ندارد.
موت و مرگ در برهان توارث
آیت الله احدی به مرحله دوم برهان توارث اشاره و اظهار کرد:مرحله دوم برهان توارث موت و مرگ است، پدر فلانی باید به رحمت خدا برود تا فرزند از او ارث ببرد اما خدا که مرگ ندارد که ما بتوانیم از او ارث ببریم.بنابراین این دو جهت در برهان توارث است.
مناظره توحیدی حضرت ابراهیم(ع) با نمرود
رئیس مرکز تحقیقاتی آموزشی جواد الائمه(ع) به مناظره حضرت ابراهیم(ع) با نمرود در این خصوص اشاره و عنوان کرد: حضرت ابراهیم نبی(ع) همین کار را در مناظره با نمرود کرد و گفت «رَبِّیَ الَّذی یُحْیی وَ یُمیتُ » خدای من می میراند و احیا می کند و حیات و ممات بدست خدای من است، نمرود گفت «أَنَا أُحْیی وَ أُمیتُ» من می میرانم و زنده می کنم،حضرت بلافاصله برگشت و گفت « فَإِنَّ اللَّهَ یَأْتی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ » خدای من خورشید را از مشرق به مغرب می آورد شما که می گویی خدا هستی خورشید را از مغرب  به سمت مشرق بیاور آیا می توانی؟ بعد حضرت فرمود« فَبُهِتَ الَّذی کَفَرَ  فَبُهِتَ الَّذی کَفَرَ » که اینجا نمرود مبهوت شد.پس این خدا به برهان توارث لفظ ما را زد.
هرگز نگویید وارث توحید هستم
وی گفت: عزیزان من هرگز نگویید من قدرت را از خدا ارث برده ام، هرگز نگویید من وجود را از خدا ارث بردم، هرگز نگویید من وارث توحید هستم چون نمی توانید وارث باشید. اما مظهر جمال و جلال هستید، در عالم جبروت و لاهوت هستید، چون جبروت را جبروت می گویند چون خدا جابر است، مشکلات ما را جبران می کند و می سازد این ها را می توانید بگویید.
برهان مشارکت/هیچ شئی زائیده خدا نیست بلکه مخلوق اوست
آیت الله احدی با اشاره به برهان مشارکت عنوان کرد:برهان دوم برهان مشارکت است، هیچ کسی نمی تواند در حقیقتش با خدا شریک باشد یا در سنخ او شریک باشد چون خدای تبارک تعالی زائیده نشده است و قانون مشارکت مربوط به زاد و ولد است. هیچ شئی از اشیاء جهان نمی توانند بگویند ما هم سنخ خدا هستیم چون هیچ شئی زائیده خدا نیست همه مخلوق خدا هستند .
فرق فلسفه و کلام و عرفان در چیست؟
آیت الله احدی در با طرح سوالی که فرق فلسفه و کلام و عرفان چیست؟ پاسخ داد: همیشه بدانید فلسفه می خواهد توحید واجب را اثبات کند، یعنی می خواهد بگوید واجب الوجود یک نفر است  وعلم کلام می خواهد توحید خالق را اثبات کند ، می خواهد بگوید خالق یک نفر است می خواهد تو دهنی بزند به همه مکتب های باطن؛ اما عرفان موضوع بحثش این نیست موضوع عرفان در اثبات توحید وجود و موجود است، می خواهد بگوید وجود یک نفر است و وجود همان وجود خداست و بقیه اگر شما موجودید و وجود دارید همه آثار آن وجود هستید، همه زل و ظهور آن وجود هستید . مثل سایه، سایه آثار چه کسی است؟ مشخص است سایه آثار صاحب آن است چون صاحب سایه اینجاست آثار سایه هم وجود دارد شما هم آثار آن صاحب سایه هستید.
موقعیت خلق/فقط خلق را می بیند
آیت الله احدی به سه موقعیت عارف اشاره و ابراز کرد: عارف می خواهد به حقیقت وحدت برسد می آید موقعیت سنجی می کند و موقعیت خودش را پیدا می کند که در چه موقعیتی است؟ لذا سه موقعیت وجود دارد. یا در موقعیت خلق است که مردم را نگاه می کند که این موقعیت به جایی نمی رسد، منتظر است ببیند چه تعداد پای منبر او می آیند، به چه تعداد شهریه می دهد، چقدر جوانان به او استقبال دارند، چقدر نوارهای او را خریدند، بنده خدا در مسیر است کافر هم نیست اما در مرتبه نازله است خیلی مرتبه اش پایین است افتاده در موقعیت اول موقعیت خلق است.
موقعیت دوم/هم نگاه به خلق و هم به خالق
استاد درس خارج حوزه علمیه قم به دومین موقعیت عارف اشاره و گفت: موقعیت دوم هم دارد، گاهی موقعیتش این هست که هم نگاه به خلق می کند و هم نگاه به خدا می کند،نماز شب و مناجات هم دارد، اما گرفتار به این ذکر و نامه بدهد گشته،آخرش هم خسته می شود و هیچی هم نمی شود.
موقعیت خواص/از حق به حق
وی به سومین موقعیت عراف که مخصوص خواص است پرداخت و گفت:اما سومین موقعیت ویژه خواص است، از حق به حق می رسد و در حق سفر می کند از خدا به خدا می رسد و در خدا سفر می کند؛ مرکبش نور، هدفش نور، سواریش نور ، همه چیزش نور است و این فرد به شهود و فنا می رسد.
تفکر به آیه ۱۸ آل عمران درباره توحید
آیت الله احدی شهادت سه نفر بر توحید خدا در آیه ۱۸ آل عمران اشاره و عنوان کرد: به این آیه فکر کنید و آن را بفهمید  و در خلوت خود به آن بپردازید، آیه ۱۸ آل عمران که می فرماید:« شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِکَهُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ قَآئِمًَا بِالْقِسْطِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ » سه نفر شهادت بر توحید می دهندف اول خود خدا، دوم فرشتگان و سوم دانشمند.ببینید دانشمند به کجا می رسد؟ در سفر حق او به خود حق می رسد و شهادت می دهد، دقیقا کنار فرشتگان قرار می گیرد.

وی گفت:امام نقل می کند که آیت الله شاه آبادی برای وی تعریف نمودند که در محضر امام علی (ع) چله نشینی داشتم در این راستا عظم ناگسستنی داشتم و مرتب چله را پیگیر بودم که باب حلم در مقابلم گشوده شد و همه چیز را دیدم. بعد امام می گوید ایشان همیشه این را می گفت: تغنیات اراده وعزم شما را می برد؛ تغنیات، یک موسیقی، یک آواز چنین می کند. الان همه خانه ها رادیو و تلویزیون است اما امام می فرمود: ایشان صریحا ما را نهی می کرد از اینکه به گوشمان تغنیات بخورد.
وی ادامه داد:اکثرا جوان هستید شاید عادت به این تغنیات داشته اید اما سعی کنید آن را کم کنید، کم کم آن را کم کنید و خیلی مواظبت کنید.
آیت الله احدی تصریح کرد: نماز شب شما را به عرش  می برد، چرا مزه اش را نمی چشید؟ عالم می تواند به جایی برسد که افتخار شهرت فرشتگان را بگیرد ، چرا با نفست حسابرسی نمی کنید، یعنی گناه این قدر عزیز است؟ شهوتت این قدر لذیذ است؟ نگاهت این قدر سیر شدن ندارد؟ چرا اینجوری می کنید؟ یک مقدار این طرف را هم ببینید، غذای روحتان را هم ببینید، چرا مثل انسانهای عوام و جاهل تا۹ صبح می خوابید؟ چرا عوامید؟ چرا نشستید شبهای ماه رمضان شبهای مناجات با خدا پای فیلم ها؟ عوام عوام نشوید.
به قلم:امیرمحسن سلطان احمدی

*سلطان احمدی دات آی آر

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.

درس اخلاق زیارت نیابتی درس اخلاق
logo-samandehi
error: حق تألیف را رعایت کنید