تاثیر رفیق خوب و بد در سیر الی الله در بیان آیت الله توکل
استاد فرزانه آیت الله توکل در یکی از جلسات اخلاق به تاثیرات رفیق خوب و بد در سیر الی الله نکات مهمی بیان نمودند که در ادامه می آید.
همنشین انسان در سیر الی الله نقش بسیار مهمی دارد خصوصا اگر یک همنشین خوب باشد به نحو احسن می تواند در این مسیر به او کمک کند.از این رو استاد فرزانه آیت الله سید رحیم توکل در یکی از جلسات اخلاق با موضوع سیر الی الله که دوشنبه هشتم اردیبهشت ۱۳۹۳ در مدرس ۲۱ مدرسه آیت الله گلپایگانی برگزار شد به تاثیرات رفیق خوب و بد در سیر الی الله نکات مهمی بیان نمودند که در ادامه گزیده ای از بیانات این جلسه را که یاداشت برداری نمودم تقدیم شما معارف جویان عزیز می نمایم:
منزلگاه گناه و یقظه در سیر الیالله
در بحث منازل سیر الیالله توبه اولین منزلگاه است. در گناه ظلمت است و در ظلمت حجاب است و تا حجاب است راه مسدود است و انسان حرکتی ندارد بنابراین، وقتی انسان به برکت توبه گناه را پاک میکند، در نامه اعمال او گناه پاک میشود و دیگر راه او مسدود نیست و حالا اگر بخواهد حرکت کند، دیگر در مسیرش مانعی وجود ندارد.
اما منزلگاه دوم یقظه بود، حال انسان که از گناههای قبلی توبه کرد از الان به بعد باید مقید بشود با حال تقید به واجبات عمل و از حرام پرهیز کند. این که طی شد به منزلگاه سوم میرسد این منزل خیلی خطرناک است. منزل اول و دوم مهم است اما خیلی مشکلساز نیست در منزلگاه سوم بسیار مشکل وجود دارد.
سه عامل اقدام به گناه
ما در اولین منزلگاه با گناه طرف بودیم اما در منزلگاه سوم با عامل اقدام به گناه طرف هستیم و لذا کار خیلی سخت است. بنابراین، عوامل اقدام به گناه سه چیز است، ۱) عامل غفلت، ۲) ضعف اعتقادات، ۳) رذایل اخلاقی، که هر عاملی یک فرم درمان ویژه خودش را میطلبد.
رابطه غفلت با رفیق انسان
وقتی در بحث عامل غفلت وارد میشویم همه ما به تذکر نیازمندیم، رفیق و همراه ما اگر فرد صالحی بود، در اینکه ما غافل نشویم بسیار مؤثر است اما اگر رفیق ما یک فرد نااهلی بود، در غافل کردن ما بسیار مؤثر است.
گفتوگوی اهل بهشت با طبقه چهارم جهنم اهل سقر در سوره مدثر
بهشت و جهنم طوری است که بهشت بر جهنم مسلط است و اهل بهشت داخل جهنم را میبینند و اهل جهنم نیز از داخل جهنم بهشت را میبینند. در چندین جای قرآن گفتوگوی این دو گروه آمده است که اهل بهشت سؤالاتی از اهل جهنم میپرسند و همچنین، سؤالاتی اهل جهنم از اهل بهشت میکنند که نمونه آن در سوره مبارکه مدثر آمده است که اهل بهشت از اهل جهنم سؤالاتی میکنند.
که قرآن در آیات ۳۹ تا ۴۸ سوره مدثر در این مورد میفرماید «الا اصحاب الیمین۳۹فی جنات یتساءلون۴۰عن المجرمین۴۱ما سلککم فی سقر۴۲قالو لم نک من المصلین۴۳ولم نک نطعم المسکین۴۴و کنا نخوض مع الخائضین۴۵و کنا نکذب بیوم الدین۴۶حتی اتئنا الیقین۴۷فما تنفعهم شفاعه الشافعین ۴۸».
بهشتیان از جهنمیان سؤال میکنند که چه چیز باعث شد که داخل سقر شدید؟ سقر نام طبقه چهارم جهنم است. اهل سقر از شدت گرما به خدا شکوه کردند که اینجا خیلی گرم است و از خدا خواستند که اجازه بدهند یک نفسی بکشند و خدا اذن داد و آنها نفسی کشیدند اما جهنم را به آتش کشیدند آتش را آتش زدند سقر یک چنین جایی است. حال اهل بهشت از این گروه میپرسند «ما سلککم فی سقر»، «چرا اهل سقر شدید؟».
چهار علتی که آنها اهل سقر طبقه چهارم جهنم شدند
اهل سقر در پاسخ اهل بهشت میگویند ما چهار کار کردیم که به این روز گرفتار شدیم و اهل سقر شدیم، اول اینکه اهل نماز نبودیم، دوم به یاد فقرا نبودیم، سوم با اهل گناه و اهل باطل رفت و آمد زیاد داشتیم و چهارم اینکه قیامت را عملا تکذیب و انکار میکردیم و این تکذیب، تکذیب عملی است. آنقدر کار این گروه خراب بود که وقتی مرگشان فرا رسید حتی اهل شفاعت هم نتوانستند دست آنها را بگیرند که در ادامه آیه ۴۸ سوره مدثر میفرماید «فما تنفعهم شفاعه الشافعین».
همنشینی با اهل کفر باعث بدبختی انسان
برداشت من این است که بدبختی اینها علت سوم است و آن اینکه چون با اهل کفر و باطل نشستند و رفت و آمد کردند، اینها رنگ باطل گرفتند و باعث شد از نماز دست برداشتند، دنبال فقرا نروند و عملاً دین را تکذیب کردند و همه بدبختیها مال رفیق بد است.
آثار رفیق بد
رفیق بد آنچنان خرابشان کرد که از نماز و دین دست برداشتند. امروز هم عملا داریم میبینیم آنهایی که دنبال باطل هستند به کسی کار ندارند، تمام هم و غمشان این است شکم شان را سیر کند و دنبال شهوت بروند.
به ما فرمودند از رفیق بد پرهیز کنید، دنبال افرادی بروید که نگاه به آنها شما را به یاد خدا میاندازند. افرادی را پیدا کنید که وقتی میلغزید آنها شما را نگه دارند و آنها شما را بلند کنند.
خطر لغزش در سطوح بالای معنوی
هرچه سطح معنوی شما بالاتر برود، محتاجتر هستید و نیازمندی شما بیشتر است. انسان اگر پله دوم زمین بخورد، پایش درد میگیرد، اما پله دهم پایش میشکند، پله بیستم کمر و سرش هم میشکند، هرچه بالاتر برود خطر بالاتر و ضربه محکمتر است. هرچه از نظر اخلاقی و معنوی بالاتر بروید، نیازتان بیشتر میشود که اگر بلغزید، بعید است بتوانید بلند شوید.
نیاز انسان به تذکر و درخواست پیامبر(ص) از جبرئیل جهت تذکر و موعظه
انسان در تمامی مراحل نیاز به تذکر و موعظه دارد اما اگر انسانی گفت من تذکر نمیخواهم بدانید اول سقوطش است و در حال سرنگون شدن است.برای همین فرمودند رفیق خوب را دنبال کنید.
جبرئیل امین وحیالله است. اگر بگوییم جبرئیل شاگرد حقیر پیامبر(ص) است بازهم کم گفتهایم، جبرئیل حتی ذکر گفتن هم بلد نبود، جبرئیل کجا علم پیامبر(ص) کجا؟ خداوند چیزی به پیامبر(ص) داد که به احدی نداد. جبرئیل مأمور است وحی را بگیرد و به پیامبر(ص) برساند. حال پیامبر(ص) به جبرئیل میفرماید «ای جبرئیل مرا موعظه کن» این از باب تذکر است نه اینکه پیامبر(ص) نمیداند.
سه موعظه جبرئیل به پیامبر(ص)
جبرئیل نیز در کمال ادب به پیامبر(ص) سه جمله فرمود:
۱) یا رسول هر طور میخواهی زندگی بکن اما بدان این حیات یک خط پایانی هم دارد و همیشه اینجا نیستی و آنچه اینجا انجام دادی بعدها با شما معامله میکنند.
۲) هرکار میخواهی انجام بده اما روزی میآید که تو را با اعمالت ملاقات میدهند.
۳) به هرچه میخواهی علاقهمند باش اما بدان روزی بین تو و محبوبت را جدایی میاندازند. هرچه علاقهات زیادتر شد هنگام جدایی سختتر میگذرد.
ویژگی رفیق خوب
بنابراین رفیقی که در امر حق سرت داد بزند و فریاد بزند، این رفیق است و از او جدا نشوید، اگر دیدید که شما گناه میکنید و به گناه کردنتان میخندد، بدانید به جهنم رفتن شما دارد میخندند و این رفیق نیست.
ما با کسی قهر نمیکنیم و اخم و تخم هم نمیکنیم ولی هر کس را به خانه خود نمیآوریم و با هر کس هم نشست و برخواست نمیکنیم. مؤمن چهرهاش خیلی بشاشیت دارد اما حزنش مخفی است از سر و پایش شادی میبارد اما در درونش غوغایی است، با گشایش و روی خوش برخورد میکند اما با هر کس رفیق نمیشود، چون رفیق کسی است که اگر صدمه یا زمین خوردم مرا بلند میکند و نمیگذارد زمان لغزش من بلغزم.
حسرت ظالم و پشیمانی او از رفیق بد در آیه ۲۷ و ۲۸ فرقان
در آیه ۲۷ سوره فرقان میفرماید «و یوم یعض الظالم علی یدیه یقول یا لیتنی اتخذت مع الرسول سبیلا» ظالم از روی حسرت دندان به دهان میگزد و نالهاش در میآید و سر تا پا از حسرت میسوزد و انگشت ندامت را میگزد، و در آیه بعد میگوید «ای کاش من در دنیا با رسول یک رابطه نگه میداشتم و همه پلها را خراب نمیکردم» و میگوید «یا ویلتی لیتنی لم اتخذ فلانا خلیلا» وای بر من ای کاش با فلانی رفیق نمیشدم، از راه بدرم کرد، من در مسیر بودم، اهل ایمان بودم، اهل جلسات مذهبی بودم، انسی با قرآن داشتم، با این نانجیب که رفیق شدم همه را از من گرفت و از همه جدایم کرد؛ ای کاش با این رفیق نمیشدم این صریح آیه قرآن است.
توجه به قرآن و دستورات آن
خداوند عالم به ما نامهای عنایت کردهاند که حال افراد اهل قیامت را بیان میکند. یک نامه به ما داده است حال نباید ما به آن توجه کنیم؟ چه چیز به درد ما میخورد؟ با چه کسی رفاقت کنیم؟ چه کسی تا الآن به معنویتم افزود؟ چه کسی به من ضرر زد؟ آیا نباید به این نامه توجه کنیم.
نمونهای از تذ کرات رفیق خوب
دنبال کسی بروید که اگر یک شب نماز شب نخواندید، سر شما داد بزند، بگوید اگر نماز شب نخواندی یک گناه کردی که برای نماز شب بیدارت نکردند، رفیق خوب باید اینگونه تذکر بدهد که روز قبل چه کردی؟ چه گناهی انجام دادی که نگذاشتند بلد بشوی؟ تو را در فکر بیندازد که چه کردهام از نماز شب محرومم کردند؟ نه اینکه بگوید خدا کریم است درست است خدا کریم است، ما به یک تکان نیاز داریم تا از غفلت خارج شویم، اگر غافل شدیم تکانمان بدهند تا از غفلت بیرون بیاییم.
شیطان به چه کسی میگویند؟
آیتالله توکل در بخش پایانی سخنان خود بهعنوان شیطان اشاره کرد و افزود: آیا کسی که بر انسان سجده نکرد او شیطان است؟ افراد این عالم یا عنوان خیر محض دارند یا عنوان خیر محض ندارند، مراد از خیر محض این است که در فرد امکان گناه وجود ندارد و آن ملائکه هستند چون بعد شهوت ندارد. غیر ملائکه انسانها و جنها هستند که چون بعد شهوت دارند در آنها امکان گناه وجود دارد.
چون در ما بعد شهوت هست بنابراین در ما امکان گناه راه دارد، اگر انسانی گناه کرد بعد از ارتکاب گناه نادم شد و ندامت بر او عارض شد و از این گناه پشیمان شد، در اصطلاح به این نادم تائب میگویند اما اگر گناهی انجام داد و بعد گناه تاقیتر و جریتر شد، به او شیطان میگویند و شیطان یک عنوان است. چطور دکتر و مهندس یک عنوان است و مصداق زیاد دارد، شیطان هم یک عنوان است و مصداق زیاد دارد و این عنوان مال کسی است که بعد ارتکاب گناه جای ندامت در گناه تاقیتر شود. به ابلیس چرا گفتند شیطان؟ چون وقتی از درگاه رانده شد در گناه تاقیتر شد و عذرخواهی نکرد. حال اگر انسان باشد شیطان انسی و اگر جن باشد شیطان جنی است. در سوره ناس به خدا پناه میبریم «من شرالوسواس الخناس» از شر وسوسهگری که خناس است «الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنه و الناس».
تعبیر دوست بد به شیطان و یک مثال
رفیق بد شیطان است. با شیطان هر لحظه در خطر هستید و میلغزید و در طول زمان کمکم اثر شیطانی میگیرید، مثلاً یک مرداب گندیده را فرض کنید، بعد یک آب تمیز در ظرفی تمیز را در کنار این مرداب بگذارید و سرش را باز کنید این آب اصلاً تماسی با مرداب ندارد و در ظرف تمیز است اما مرداب فضای هوا را آلوده میکند و آب نیز بوی گند هوای آلوده مرداب را میگیرد بنابراین با رفیق بد بودن نیز چنین است. رفیق بد باعث میشود موقع نماز اول وقت که شد بگویی حال خواندن ندارم، از انس به قرآن شما را شل میکند مثلاً در نماز شب سوره ملک را میخواند ید الآن هم نماز شب را میخوانید اما مثلا جای سوره ملک سوره قدر را میخوانید. نماز شبت همان است اما کجا بودید؟ کجا آمدید؟ این همان تعفن مرداب است هرچی توفیقات کمتر شد، زمان لغزیدنت فراهمتراست.
به قلم: امیرمحسن سلطان احمدی
* سلطان احمدی دات آی آر
برچسب ها :آیت الله توکل
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰