کد خبر : 4395
تاریخ انتشار : پنجشنبه 11 اردیبهشت 1399 - 17:38
چاپ خبر دیدگاه‌ها برای ثمره کسب ایمان و انواع روح در بیان آیت الله جاودان بسته هستند

ثمره کسب ایمان و انواع روح در بیان آیت الله جاودان

ثمره کسب ایمان و انواع روح در بیان آیت الله جاودان

آیت الله جاودان در جلسه این هفته اخلاق خود، درباره انواع روح و ثمره کسب داشتن ایمان توصیه هایی را بیان نمودند که در ادامه از نظرتان می گذرد.

آیت الله جاودان در جلسه این هفته اخلاق خود، درباره انواع روح و ثمره کسب داشتن ایمان توصیه هایی را بیان نمودند که در ادامه از نظرتان می گذرد.



ثمره کسب ایمان و انواع روح در بیان آیت الله جاودان

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دست نوشته‌های معارفی امیرمحسن سلطان‌ احمدی (سلطان‌احمدی دات آی آر):  جلسه هفتگی درس اخلاق حضرت آیت الله حاج شیخ محمدعلی جاودان(حفظه‌الله) چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ به صورت مجازی  از حسینه مرحوم شیخ مرتضی زاهد(ره) برگزار شد.

معظم‌له در این جلسه با اشاره به آیاتی از سوره آل‌عمران درباره انواع روح و ثمره کسب ایمان سخنرانی نمودند، که مشروح آن در ادامه تقدیم شما معارف‌جویان عزیز می شود.

انسان دارای چندین روح و روح الایمان برترین این روح ها

قرآن شخص مؤمن را زنده  و کافر را مرده می داند.  در روایات آمده که هر انسان دارای سه روح است که این روح حرکت می کند، فکر می کند، کار می کند و اگر این روح ایمان پیدا کند، یک روح چهارم هم به او اضافه می شود، که اسم آن «روح الایمان» است.

انسان با این روح چهارم یک زندگی تازه پیدا می کند که دیگران چنین زندگی و حیاتی را ندارند. علامت این زندگی هم فهم در حرکت است، که یک کارهایی می تواند انجام دهد که دیگران نمی توانند انجام دهند، یا اینکه یک فکرهایی می تواند داشته باشد که دیگران ندارند. علامت این حیات حرکت و ادراک است.

حالا اگر انسان مؤمن باشد؛ مؤمن هم کسی است که ایمان او قبول است و درجه لازم ایمان را کسب کرده است. حالا اگر به نصاب ایمان رسیده باشد یک چیزهایی می‌تواند بفهمد که دیگران نمی توانند، بفهمند.

درجه ایمان بالای اصحاب امام حسین(ع) در موقع نماز امام

برخی از اصحاب امام حسین(ع) در روز عاشورا در برابر نماز امام ایستادند و تیرهایی که به سوی حضرت پرتاب می‌شد به جان خود می خریدند. این کاری است که کسی دیگر نمی تواند انجام دهد. اصلاً به طور طبیعی اگر خطری به سمت انسان بیاید، انسان از آن خطر می گریزد، یا اگر چیزی به سمت چشم شما بیاید، چشم خودش بسته می شود.

اما این افراد در روز عاشورا موقع نماز جلوی تیرها ایستادند و وقتی می دیدند، تیر به سمت امام می آمد، سریع خود را به سوی تیر می بردند که تیر به آنها بخورد. می بینید که این یک حرکت غیر طبیعی است که از طبیعت بیرون است و در اثر ایمان بالا این افراد به این جایگاه رسیدند که تیر را به جان می خریدند که به امام تیر نخورد، و انسان عادی نمی تواند چنین کاری انجام دهد.

کسب حیات تازه و زنده شدن با کسب ایمان

وقتی خدا به انسان ایمان عطا می کند، در مقابل این ایمان، خداوند به انسان یک زندگی و حیات تازه عطا می کند که بعد از این ایمان، یک نوع ادراک کسب می کند.

قرآن در آیه ۱۲۲ سوره انعام می فرماید: «أَوَمَنْ کَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ»، کسی که مرده است و ما او را زنده می کنیم. حالا یک فرد مقدماتی جور کرده و نشسته فکر کرده و به خلقت دقت نموده و مطالعه درست کرده است؛ در نتیجه به ایمان رسیده است. و خدا می فرماید پس ما او را با این ایمان زنده کردیم.

ایمان یک نور

بعد خداوند می فرماید: «وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا»، و آن ایمان و آن حیات یک نور است که این فرد این نور را دارد و دیگران این نور را ندارند. این نور یک فهم و قدرت و توان برای انسان می آورد که یک کارهایی می تواند، انجام دهد که انسان طبیعی و معمولی از داشتن آن و توانایی انجام آن برخوردار نیست.

بنابراین وقتی انسان ایمان آورد به یک حیات و نور می رسد. بعد خداوند می فرماید: «یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ»، حالا چنین انسانی که به ایمان رسیده و در برابر کسب این ایمان به او نور داده اند، این انسان می تواند با این نور ببیند و آنچه رذیله است، انجام نمی دهد. مثلاً  اگر به دروغ می‌رسد، دیگر دروغ نمی گوید؛ اگر به خیانت می رسد، خودداری می کند؛ چون بر اثر این نور و ایمان متوجه این رذیله می شود و آن را انجام نمی دهد و ایمانش دیگر اجازه نمی دهد که خیانت کند.

فرق مؤمن معمولی با مؤمن بالاتر

در روایات آمده که ایمان مؤمن معمولی ایمانی مُبهم است، ولی یک مؤمن بالاتر از مؤمن معمولی ایمان او مبهم نیست. در مراتب بالاتر ایمان، خدای متعال اراده کرده که این ایمان به روشنی برسد و نتیجه‌اش اعمال و رفتار خود این فرد مؤمن است. فداکاری، گذشت مالی و جانی که این مؤمن انجام می‌دهد، باعث می شود آن ایمان مبهم به ایمان درخشان و بالاتر تبدیل شود.

تشخیص راه صحیح اولین نتیجه ایمان قوی و درخشان

اولین نتیجه ایمان درخشان این است، که انسان می‌تواند راه صحیح را تشخیص بدهد و دیگر گول نمی خورد، حتی اگر یک حزب یا گروه با رنگ و بو و شعارهای جذاب بیایند، نمی توانند او را گول بزنند.

حتی اگر یک میلیارد روی میز او به عنوان رشوه بگذارند، این پول او را گول نمی زند و او نادرستی این عمل را می فهمد و گرنه هر کس به طور معمولی می داند پول رشوه بد است، ولی شاید افراد معمولی آن را قبول کنند، اما فرد مؤمن به یک فهم عمیق تر از این فهم افراد معمولی رسیده و از رشوه و هر کار رذیله دیگری دوری می کند.

نشانه کسب این نور و ایمان، تشخیص حق و باطل است. که به تعبیر قرآن علم راسخ است، که با علم راسخ دیگر درستی و نادرستی ها را متوجه می شود.

صورت های سفید و سیاه در روز قیامت

قرآن درباره روز قیامت در آیه ۱۰۶ سوره آل عمران می فرماید: « یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ ۚ»، روز قیامت روزی است که یک صورتهایی می درخشد و یک صورتهایی سیاه است. بنابراین در روز قیامت دو دسته هستند؛ سفید و سیاه،  نورانی و ظلمانی، تاریک و روشن؛ و فرض سومی هم ندارد.

مؤمنینی که کافر شدند!

بعد می فرماید: « فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَکَفَرْتُمْ بَعْدَ إِیمَانِکُمْ»، در مورد کسانی که صورتشان سیاه است، می فرماید: شما بعد از این که مؤمن بودید، کافر شدید! یعنی یک روز و دورانی را با ایمان سپری کرده اند، بعد گول یک شعار ناحقی خوردند، یا یک گناه بزرگی برای آنها پیش آمده و نتوانستند با آن مقاومت کنند و در آن گناه غلطیده اند و تا آخر انحراف رفتند و اینگونه کافر شدند.

اما  گاهی برخی بعد از گناه پشیمان می شوند، که اگر پشیمان شدند، معلوم می شود گناه او را نلغزانده است، هر چند در سرازیری گناه لیز خورده اند، اما وقتی توبه کردند مثل این است که به یک سنگ مستحکم رسیده و متوقف شده‌اند. اما کسی که تا آخر گناه رفته است و دیگر توبه و برگشتی نداشته در روز قیامت به خاطر کفری که ورزیده، صورت او سیاه است.

مداومت در گناه باعث کافر و بی اعتقاد شدن انسان

گناه اگر زیاد انجام شود و انسان در گناه غوطه‌ور شود، انسان را به کفر و بی اعتقادی می رساند. وقتی در نامه عمل فردی صد نوع گناه باشد و این فرد هم در انجام گناه اصرار داشته باشد، چنین فردی در آخر عاقبت به شر می شود. اما اگر انسان گناهی از او سر زد، سریع آن را جبران کرد، ممکن است سلامت بماند؛ اما اگر جبران نکرد و ادامه داد در عذاب آخرت گرفتار خواهد شد که در پایان این آیه می فرماید: « فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ».

مؤمنین غرق در رحمت الهی

و در آیه بعد درباره رو سفیدان قیامت خداوند می فرماید: « وَأَمَّا الَّذِینَ ابْیَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِی رَحْمَهِ اللَّهِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ»، کسانی که صورتشان سفید است در رحمت خدا غرق می شوند.

درباره بهشت فرمودند که بهشت خانه ای است که همه ذرات آن از رحمت خدا ساخته شده است و همه اجزای آن از رحمت است. کسی که به بهشت می رود، در رحمت الهی غرق است. البته بهشت درجاتی دارد. حالا اگر انسان همت کند، چیزهای بالاتر از بهشت هم هست، در صورتی که شما در همان بهشت هستید، اما رحمت قوی تر و عمیق تر را می چشید.

آنجا یک دریای رحمت الهی است، که پایان ندارد و در آن دریای بی‌پایان رحمت غرق می شود، که بستگی به همت شما دارد که اگر در مرحله ترک گناه و عمل به واجبات هستید، در بهشت هستید. اما اگر کسی بالاتر از این عمل کند، مثل نمونه هایی که درباره اصحاب امام حسین(ع) عرض شد، آنها بالاترین جای بهشت هستند.

آیا غرق شدن همیشگی در رحمت خدا خسته کننده است؟

حالا ممکن است کسی بگوید در چنین جایی حوصله انسان سر برود و خسته شود! در صورتی که اصلاً آن حوصله انسان از رحمت خدا سر نمی رود و برعکس هر جا رحمت نیست، بی حوصلگی می آید. اگر رحمت باشد همه‌اش حوصله، لذت، راحت و امنیت است و همه‌اش خوشی بی حساب و بی اندازه است.

در این دنیا اگر خوشی طول بکشد، عادی و باعث خستگی می شود؛ اما در آخرت اینجور نیست که باعث خستگی و بی‌حوصلگی شود، خستگی در دنیا به خاطر کوچکی این دنیا است و آخرت از این حد و مرزها نیست که کسی از غرق شدن در رحمت خدا خسته می شود و حوصله اش سر رود، شاید یک دلیل آن این است، که لحظه به لحظه بر آن رحمت افزوده می شود.

خدایا در این ماه رمضان توفیق بندگی، روزه داری، بیداری شب و تلاوت قرآن بیشتر به ما مرحمت بفرما و لحظه و کمتر از لحظه ای ما را به حال خودمان وامگذار. خدایا از گناهان ما و گناهان گذشتگان ما را درگذر. خدایا این ماه رمضان را ماه رمضان آخر عمر ما قرار نده، خدایا این ماه رمضان را آخرین ماه رمضان عصر غیبت قرار بده. خدایا بلا را از کشور ما دور بگردان. خدایا این مریضی خاصی که این چند ماه آمده و یک کشور را تعطیل کرده برطرف و دفع و رفع بفرما و از عالم دفع و رفع بگردان و همه مرضا را شفای عاجل و خیر مرحمت بفرما.

پدیدآورنده:

به کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی

www.soltanahmadi.ir

آیات بیان شده معظم له در این جلسه:
آیه ۱۲۲ سوره انعام: «أَوَمَنْ کَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا ۚ کَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِلْکَافِرِینَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ».
آیا کسى که مرده‌[دل‌] بود و زنده‌اش گردانیدیم و براى او نورى پدید آوردیم تا در پرتو آن، در میان مردم راه برود، چون کسى است که گویى گرفتار در تاریکیهاست و از آن بیرون‌آمدنى نیست؟ این گونه براى کافران آنچه انجام مى‌دادند زینت داده شده است.
آیه ۱۰۶ سوره آل‌عمران: «یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ ۚ فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَکَفَرْتُمْ بَعْدَ إِیمَانِکُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ».
در روزی که چهره هایی سپید و چهره هایی سیاه شود، اما آنان که چهره هایشان سیاه شده [به آنان گویند:] آیا پس از ایمانتان کافر شدید؟ پس به کیفر آنکه کفر می ورزیدید، این عذاب را بچشید.
آیه ۱۰۷ سوره آل عمران: «وَأَمَّا الَّذِینَ ابْیَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِی رَحْمَهِ اللَّهِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ».
و امّا آنها که چهره‌هایشان سفید شده، در رحمت خداوند خواهند بود؛ و جاودانه در آن می‌مانند.

دیگر مطالب و بیانات حضرت استاد آیت الله جاودان را اینجا کلیک نموده و بخوانید

*شناسه شبکه های اجتماعی: soltanahmadi_ir@  تلگرام | اینستاگرام | ایتا | سروش | بله | روبیکا

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.

درس اخلاق زیارت نیابتی درس اخلاق
logo-samandehi
error: حق تألیف را رعایت کنید